1. restful colors
رنگ های آرامبخش
2. a restful sleep
یک خواب راحت
3. she cried a bit and then became restful
قدری گریه کرد و سپس آرام شد.
4. The colour green has a restful effect.
[ترجمه ترگمان]رنگ سبز اثر آرامش بخش دارد
[ترجمه گوگل]رنگ سبز دارای اثر آرام است
5. She banished all thoughts of a restful holiday .
[ترجمه ترگمان]تمام افکار یک تعطیلی آرام را از خود دور کرد
[ترجمه گوگل]او تمام اندیشه های یک تعطیلات آرام را رد کرد
6. I love the restful sound of the wind in the trees.
[ترجمه ترگمان]صدای آرام باد را در میان درختان دوست دارم
[ترجمه گوگل]من صدای آرام باد درختان را دوست دارم
7. Adjust the lighting so it is soft and restful.
[ترجمه ترگمان]روشنایی را تنظیم کنید تا نرم و آرامش بخش باشد
[ترجمه گوگل]نور را تنظیم کنید تا نرم و آرام باشد
8. Her suite of rooms was cool and restful and there was a small balcony beyond the bedroom window.
[ترجمه ترگمان]اتاق او بسیار سرد و آرامش بخش بود و بالکن کوچکی در آن سوی پنجره اتاق خواب دیده می شد
[ترجمه گوگل]مجموعه ای از اتاق ها سرد و آرام بود و بالکن های کوچکتر از پنجره ی اتاق خواب بود
9. Sleeping tablets are routinely a restful green.
[ترجمه ترگمان]قرص های خواب آور به طور معمول سبز آرامش بخش هستند
[ترجمه گوگل]قرصهای خواب معمولا یک سبزه استراحت دارند
10. The room was restful partly because it was anonymous.
[ترجمه ترگمان]اتاق فقط به خاطر اینکه ناشناس بود، آرامش بخش بود
[ترجمه گوگل]اتاق تا حدی ناامید شده بود چون ناشناس بود
11. Far from being restful they are very demanding, needing almost constant attention.
[ترجمه ترگمان]از این که راحت بودن خیلی اصرار دارند، احتیاج به توجه دایم دارند
[ترجمه گوگل]دور از آرام بودن آنها بسیار مستحکم و مستلزم تقریبا ثابت است
12. I mean: the view will be quite restful on the eye.
[ترجمه ترگمان]منظورم این است: منظره روی چشم بسیار آرامش بخش است
[ترجمه گوگل]منظورم این است که دید در چشم کاملا آرام خواهد بود
13. He woke after a long, restful sleep, feeling refreshed.
[ترجمه ترگمان]پس از یک خواب طولانی و آرام، از خواب پرید
[ترجمه گوگل]او پس از خواب طولانی، آرامش بخش، احساس تازه ای را بیدار کرد
14. Her suite of rooms was cool and restful.
[ترجمه ترگمان]اتاق او پر از آرامش و آرامش بود
[ترجمه گوگل]مجموعه ای از اتاق ها سرد و آرام بود