1. the two families' feud had lasted one hundred years
دشمنی آن دو خانواده صد سال طول کشیده بود.
2. they decided to bury their feud
آنان تصمیم گرفتند که دشمنی خود را کنار بگذارند.
3. Because of a family feud, he never spoke to his wife's parents for years.
[ترجمه ترگمان]به خاطر دشمنی خانوادگی، او سال ها با پدر و مادر همسرش صحبت نکرده بود
[ترجمه گوگل]به علت دغدغه خانواده، او سالها با والدین همسرش صحبت نکرده بود
4. The feud smouldered on for years.
[ترجمه ترگمان]این کینه سال ها در حال سوختن بود
[ترجمه گوگل]این دشمنی سالهاست
5. The incident started a family feud.
[ترجمه ترگمان]این حادثه دشمنی خانوادگی را آغاز کرد
[ترجمه گوگل]این حادثه یک فاجعه خانوادگی را آغاز کرد
6. They had a long-running feud over money.
[ترجمه گلی افجه] آنها بخاطر پول مدتها دعوا داشتند
[ترجمه ترگمان]اونا یه دعوای طولانی با پول داشتن
[ترجمه گوگل]آنها دچار غارت دراز مدت بیش از پول بودند
7. Sadly, the feud sums up the relationship between Lord Bath and the man who succeeds him.
[ترجمه ترگمان]متاسفانه، این دشمنی که بین لرد بث و مردی که به او کمک کرده بود، زیاد است
[ترجمه گوگل]متأسفانه، دشمن ارتباط بین لرد حمام و مردی را که او را موفق می کند خلاصه می کند
8. The feud with the Catholics goes back to the 11th century.
[ترجمه ترگمان]دشمنی با کاتولیک ها به قرن یازدهم باز می گردد
[ترجمه گوگل]دشمنی با کاتولیکها به قرن 11 میرسد
9. Relatives claim that a feud with white racists, which they say police ignored, points to something more sinister.
[ترجمه ترگمان]بستگان مدعی هستند که دشمنی با racists سفید، که می گویند پلیس نادیده گرفته می شود، به چیز دیگری sinister اشاره می کند
[ترجمه گوگل]به گفتهی همکاران، دشمنی با نژادپرستی سفید، که آنها می گویند پلیس نادیده گرفته شده است، به چیزی شومتری اشاره می کند
10. Tupac stoked the feud, claiming to have slept with Biggie Smalls's wife, Smalls threatened to get his own back.
[ترجمه ترگمان]Tupac این دشمنی را تحریک کرده بود که ادعا می کرد با زن Biggie خوابیده است و تهدیدش می کند که به خانه خودش برگشته است
[ترجمه گوگل]توپاک دچار خصومت شد و ادعا کرد که با همسر Biggie Smalls خوابیده است، Smalls تهدید به بازگشت او شده است
11. After the feud he refused to allow Jamila to visit her parents.
[ترجمه ترگمان]بعد از دشمنی، او از دیدن خاله جمیله به دیدن پدر و مادرش امتناع کرد
[ترجمه گوگل]پس از نبرد او از اجازه دادن Jamila به بازدید از پدر و مادر خود اجازه داد
12. That feud is a lot of nonsense.
[ترجمه ترگمان]این دشمنی خیلی مزخرفه
[ترجمه گوگل]این دشمنی بسیار بی معنی است
13. They want a finish to the feud . . . and a different ending.
[ترجمه ترگمان]اونا یه پایان متفاوت با یه پایان متفاوت می خوان
[ترجمه گوگل]آنها می خواهند به دشمنی پایان دهند و انتهای دیگر
14. When the feud broke out into the open, it exposed a slew of corruption charges from both camps.
[ترجمه ترگمان]وقتی این دشمنی به فضای باز رسید، تعداد زیادی از اتهامات فساد از هر دو اردوگاه در معرض دید قرار گرفت
[ترجمه گوگل]هنگامی که این غارت به داخل باز شد، تعداد زیادی از اتهامات فساد را از هر دو اردوگاه به نمایش گذاشت
15. Maybe there would be a feud over her!
[ترجمه ترگمان]شاید دشمنی با او در میان باشد!
[ترجمه گوگل]شاید دشمنی بیش از او وجود داشته باشد!