کلمه جو
صفحه اصلی

farinose


معنی : اردی، گردی، شبیه گرده گیاه
معانی دیگر : (زیست شناسی ـ پوشیده از گرده یا پرزهای آرد مانند) آردپوش، تولید کننده ی آرد، آردساز، آرد آور، دارای آرد و سبوس، آرد دار، آردی

انگلیسی به فارسی

آردی، گردی، شبیه گرده گیاه


farinose، اردی، گردی، شبیه گرده گیاه


انگلیسی به انگلیسی

• (french) farinaceous; resembling or yielding flour; (biology) covered with mealy powder or dust

مترادف و متضاد

اردی (صفت)
farinaceous, mealy, farinose

گردی (صفت)
round, heroic, farinose, pulverulent

شبیه گرده گیاه (صفت)
farinose

جملات نمونه

1. farinose leaf
برگ آرد پوش،برگ آردی

farinose leaf

برگ آرد‌پوش، برگ آردی



کلمات دیگر: