کلمه جو
صفحه اصلی

garden party


معنی : گاردن پارتی
معانی دیگر : گاردن پارتی بساط تفریح درباه

انگلیسی به فارسی

گاردن پارتی


مهمانی در باغ، گاردن پارتی


انگلیسی به انگلیسی

• informal social gathering held in a garden
a garden party is a formal party held in a large private garden, usually in the afternoon.

مترادف و متضاد

گاردن پارتی (اسم)
garden party

جملات نمونه

1. I've declined the invitation to the Royal Garden Party; I'd just to be a square peg in a round hole among all those posh people.
[ترجمه ترگمان]من این دعوت را به حزب باغ سلطنتی رد کردم؛ می خواستم یک میخ مربعی در یک سوراخ گرد هم بین آن آدم های مرفه باشم
[ترجمه گوگل]من دعوت نامه ای به حزب سلطنتی باغ داده ام؛ من فقط می خواهم یک مربع محکم در یک سوراخ دور در میان همه کسانی که خجالتی هستند

2. We had hoped to hold the garden party this weekend, but we reckoned without the weather!
[ترجمه ترگمان]ما امیدوار بودیم که این آخر هفته را در باغ حفظ کنیم، اما بدون آب و هوا فکر می کردیم
[ترجمه گوگل]ما امیدوار بودیم که در این آخر هفته، مهمانی باغ را برگزار کنیم، اما بدون آب و هوا حساب کردیم!

3. The sunshine bodes well for today's garden party.
[ترجمه ترگمان]نور خورشید برای مهمانی باغ امروز خوب است
[ترجمه گوگل]آفتاب به خوبی برای حزب باغ های امروز خوب است

4. This rain could sink our plans for the garden party.
[ترجمه ترگمان]این بارون میتونه برنامه های ما رو برای مهمونی باغ غرق کنه
[ترجمه گوگل]این باران می تواند برنامه های ما را برای حزب باغ غرق کند

5. This weather bodes ill for the garden party tonight.
[ترجمه ترگمان]این هوا امشب برای مهمانی باغ بد نیست
[ترجمه گوگل]این آب و هوای امشب برای حزب باغ بد است

6. Joe even managed an invitation to a garden party given for the generalissimo and Madame Chiang.
[ترجمه ترگمان]جو حتی یک دعوت نامه به یک مهمانی باغ برای the و خانم chiang به دست آورد
[ترجمه گوگل]جو حتی دعوت نامه ای برای یک مهمانی باغی برای کلیسیمو و مادام چیانگ داد

7. The garden party held in July, took place at the Palace of Holyrood House.
[ترجمه ترگمان]این جشن در ماه جولای برگزار شد و در قصر \"هالیرود\" برگزار شد
[ترجمه گوگل]حزب باغی که در ماه جولای برگزار شد، در کاخ خانه Holyrood برگزار شد

8. One could imagine her at a shires garden party or a race meeting.
[ترجمه ترگمان]آدم می توانست او را در مهمانی shires یا یک مسابقه اسب دوانی تصور کند
[ترجمه گوگل]می توان او را در یک مهمانی باغ وحش یا جلسه مسابقه ای تصور کرد

9. I met her at a garden party in San Francisco the summer I got hepatitis.
[ترجمه ترگمان]من اون رو توی یه مهمونی باغ تو سانفرانسیسکو دیدم وقتی که هپاتیت گرفتم
[ترجمه گوگل]در تابستان هپاتیت را در منزل باغبانی در سانفرانسیسکو دیدم

10. I was at his recent garden party and I have actually shaken his hand.
[ترجمه ترگمان]من در جشن آخر او بودم و در واقع دستش را تکان دادم
[ترجمه گوگل]من در مهمانی باغ وحش اخیرم بودم و دستم را به هم ریختم

11. I don't want to go to the garden party, but I'd better put in an appearance.
[ترجمه ترگمان]نمی خواهم به مهمانی باغ بروم، اما بهتر است ظاهر شوم
[ترجمه گوگل]من نمی خواهم به مهمانی باغ بروم، اما بهتر است که ظاهر شوم

12. They've crashed the garden party and once again it's Tumble to the rescue. . .
[ترجمه ترگمان]مهمونی باغ رو خراب کردن و یک بار دیگه هم برای نجات دادن
[ترجمه گوگل]آنها حزب باغ را سقوط کرده اند و بار دیگر به نجات می رسند

13. Each year the lunar New Year parade and garden party.
[ترجمه ترگمان]هر ساله در سال نو قمری و جشن باغ برگزار می شود
[ترجمه گوگل]هر سال رژه سال نو قمری و مهمانی باغ

14. She got an invitation to a royal garden party.
[ترجمه ترگمان] اون یه دعوت نامه به یه مهمونی سلطنتی گرفته
[ترجمه گوگل]او یک دعوت نامه برای یک مهمانی باغ سلطنتی دریافت کرد

15. The women went to the garden party to display their summer toilet.
[ترجمه ترگمان]زن ها به مهمانی باغ رفتند تا توالت تابستانی خود را نشان دهند
[ترجمه گوگل]زنان برای دیدن توالت تابستانی خود به مهمانی باغ رفتند

پیشنهاد کاربران

مهمانی ای رسمی که در حیاطی بزرگ برگزار میشود


کلمات دیگر: