1. Ember twisted his head to ease the strain in his neck.
[ترجمه ترگمان]امبر سرش را خم کرد تا فشاری که در گردنش بود را تسکین دهد
[ترجمه گوگل]امبر سرش را تکان داد تا فشار در گردنش را کاهش دهد
2. Olivia, rem ember your fiftieth birthday party?
[ترجمه ترگمان]الیویا \"، جشن تولدت مبارک\"؟
[ترجمه گوگل]اولیویا، رکورد پنجاهمین جشن تولد شما
3. Ahead, Ember turned into the tunnel-mouth, not even looking over his shoulder.
[ترجمه ترگمان]در جلو، امبر به طرف دهانه تونل چرخید و حتی از بالای شانه اش هم نگاه نکرد
[ترجمه گوگل]در ابتدا، Ember تبدیل به تونل دهان، حتی نگاه بیش از شانه اش
4. But Ember contrived to nudge her reassuringly and a gravity-shift bounced her high and maybe it was all possible after all.
[ترجمه ترگمان]اما امبر سعی کرد به او اطمینان خاطر بدهد و نیروی جاذبه بالا او را بالا برد و شاید همه چیز ممکن بود
[ترجمه گوگل]اما مامان مامور شد به آرامش برود و یک حرکت گرانشی او را بالا برد و شاید هم همه چیز ممکن بود
5. The fireball has become an ember.
[ترجمه ترگمان]این گلوله آتشین تبدیل به آتشی شده است
[ترجمه گوگل]سنگنوردی تبدیل به یک زغال سنگ شده است
6. Ember was only my admission price.
[ترجمه ترگمان]امبر \"فقط قیمت پذیرش من بود\"
[ترجمه گوگل]امبر تنها قیمت پذیرش من بود
7. He worked the hot ember loose, leaving an empty socket like a pulled tooth.
[ترجمه ترگمان]همچنان که مشغول کار کردن بود، آتش داغ را رها کرد و مانند یک دندان خالی، جای خالی گذاشت
[ترجمه گوگل]او جوش گرم را از دست داد، و یک سوکت خالی مانند یک دندان کشیده داشت
8. Ember, thumping down from the sunflower against the bitter chocolate of the Martian sky.
[ترجمه ترگمان]امبر، که از گل سرخ در برابر شکلات تلخ کره مریخ به زمین افتاده بود، به زمین افتاد
[ترجمه گوگل]زعفران را از زیر گل آفتابگردان به سمت شکلات تلخ آسمان مریخ بردارید
9. STEVE EMBER: Instead, the Salish people depended on fish, clams, wild animals and plants.
[ترجمه ترگمان]استیو ember: در عوض، مردم Salish به ماهی، صدف، حیوانات وحشی و گیاهان وابسته بودند
[ترجمه گوگل]STEVE EMBER: در عوض، مردم صالح به ماهی ها، سرخس، حیوانات وحشی و گیاهان وابسته بودند
10. STEVE EMBER: Experts say the wireless telephone has changed lives and businesses more than any other device.
[ترجمه ترگمان]استیو ember: متخصصان می گویند که تلفن بی سیم زندگی و کسب و کارها را بیش از هر دستگاه دیگری تغییر داده است
[ترجمه گوگل]STEVE EMBER: کارشناسان می گویند که تلفن بی سیم بیش از هر وسیله دیگری، زندگی و کسب و کار را تغییر داده است
11. STEVE EMBER: Aaron Copland wrote many kinds of music.
[ترجمه ترگمان]استیو ember: آرون Copland بسیاری از انواع موسیقی را نوشت
[ترجمه گوگل]STEVE EMBER: آرون کپللد انواع مختلفی از موسیقی را نوشت
12. STEVE EMBER: Miles Davis was born into a wealthy family in Illinois in nineteen twenty-six.
[ترجمه ترگمان]استیو ember: مایلز دیویس در خانواده ای ثروتمند در ایلینویز در نوزده و شش سالگی متولد شد
[ترجمه گوگل]STEVE EMBER: مایلز دیویس در نوزده شانزده سالگی در خانواده ای ثروتمند در ایلینوی متولد شد
13. STEVE EMBER: Walter Cronkite was born on November fourth, nineteen sixteen, in Saint Joseph, Missouri. His father was a dentist, his mother a housewife.
[ترجمه ترگمان]استیو ember: والتر Cronkite در چهارم نوامبر سال نوزدهم در سنت جوزف میسوری به دنیا آمد پدرش دندان پزشک و مادرش یک زن خانه دار بود
[ترجمه گوگل]STEVE EMBER: Walter Cronkite در چهارم نوامبر، نوزده و شانزده سالگی در سنت جوزف، میسوری متولد شد پدرش دندانپزشک بود، مادرش یک زن خانه دار بود
14. STEVE EMBER: Walter Cronkite was born on November fourth, nineteen sixteen, in Saint Joseph, Missouri.
[ترجمه ترگمان]استیو ember: والتر Cronkite در چهارم نوامبر سال نوزدهم در سنت جوزف میسوری به دنیا آمد
[ترجمه گوگل]STEVE EMBER: Walter Cronkite در چهارم نوامبر، نوزده و شانزده سالگی در سنت جوزف، میسوری متولد شد
15. Ember burning with reeds flaunted to the blue sky.
[ترجمه ترگمان]امبر burning به آسمان آبی متمایل شده بود
[ترجمه گوگل]طعم زعفران با لاله ها به آسمان آبی رنگ است