کلمه جو
صفحه اصلی

elutriate


معنی : اهسته خالی کردن، صاف و خالص کردن
معانی دیگر : (گردهای غیر قابل حل را از راه شستشو یا از صافی رد کردن یا کاسه به کاسه کردن تخلیص کردن) خاکشویی کردن، گرد شویی کردن، ظرف بظرف کردن

انگلیسی به فارسی

ظرف‌به‌ظرف کردن، آهسته خالی کردن، صاف و خالص کردن


انگلیسی به انگلیسی

• rinse, purify by rinsing with water, clean with water

مترادف و متضاد

اهسته خالی کردن (فعل)
decant, elutriate

صاف و خالص کردن (فعل)
elutriate


کلمات دیگر: