کلمه جو
صفحه اصلی

favoritism


معنی : طرفداری، استثناء قائل شدن نسبت بکسی
معانی دیگر : جانبداری، استثنا قائل شدن، تبعیض گذاری، پارتی بازی، ناروا گزینی، به پنداری، به پندار گرایی، بهزان گرایی

انگلیسی به فارسی

طرفداری، استثنا قائل شدن نسبت به کسی


فانتزی، طرفداری، استثناء قائل شدن نسبت بکسی


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: the unjust favoring of one group or person over another.
مترادف: bias, partiality
مشابه: inclination, leaning, partisanship, predilection, preference, prejudice, proclivity, tendency

• favoring of one over others, preferring of one over others (also favouritism)

مترادف و متضاد

طرفداری (اسم)
support, adherence, advocacy, favoritism, siding, partiality, adhesion, approbation, backstop, approval, backing, partisanship, sponsorship

استثناء قائل شدن نسبت بکسی (اسم)
favoritism, favouritism

bias, partiality


Synonyms: discrimination, inclination, inequity, nepotism, one-sidedness, partisanship, preference, preferential treatment, unfairness


Antonyms: fairness, impartiality, justice


جملات نمونه

1. Students were evaluated without bias or favoritism.
[ترجمه ترگمان]دانش آموزان بدون جانبداری یا تبعیض مورد ارزیابی قرار گرفتند
[ترجمه گوگل]دانشجویان بدون هیچگونه تبعیض یا فریب گرائی مورد ارزیابی قرار گرفتند

2. This favoritism took the form of inheritance of land and wealth, but it also took the form of simple care.
[ترجمه ترگمان]این تبعیض شکل وراثت زمین و ثروت را به خود گرفت، اما این محبوبیت نیز شکل مراقبت های ساده را گرفت
[ترجمه گوگل]این فریبندگی به شکل وراثی از زمین و ثروت صورت گرفت، اما همچنین به صورت مراقبت ساده صورت گرفت

3. The hypocrisy involved in her narrow favoritism was revealed in several ways.
[ترجمه ترگمان]ریاکاری که در این طرفداری narrow دخالت داشت، به روش های مختلفی آشکار شد
[ترجمه گوگل]ریاکاری که در رضایت او محدود می شد، به روش های مختلفی شناخته شد

4. Nepotism, cronyism and favoritism are rampant.
[ترجمه ترگمان]Nepotism، دوست گرایی و طرفداری، شایع است
[ترجمه گوگل]بی نظمی، زناشویی و فریبندگی شایع است

5. In - Group Favoritism: Self - Anchoring Principle or Social Identity Theory?
[ترجمه ترگمان]In گروه: اصل Self یا نظریه هویت اجتماعی؟
[ترجمه گوگل]درون - انتخاب گروه: اصل خودتنظیمی یا نظریه هویت اجتماعی؟

6. Dating Bosses: False accusations of favoritism may arise.
[ترجمه ترگمان]روسای قرار ملاقات: اتهامات اشتباه ممکن است ایجاد شوند
[ترجمه گوگل]کارفرمایان دوستی: اتهامات دروغین در مورد فریب گرایی ممکن است بوجود آید

7. Dating Bosses: False accusations of favoritism may arise. You may get fired after the break - up.
[ترجمه ترگمان]روسای قرار ملاقات: اتهامات اشتباه ممکن است ایجاد شوند شما ممکن است بعد از استراحت اخراج شوید
[ترجمه گوگل]کارفرمایان دوستی: اتهامات دروغین در مورد فریب گرایی ممکن است بوجود آید پس از شکستن، ممکن است اخراج شوید

8. This was his first hint at graft, favoritism.
[ترجمه ترگمان]این اولین اشاره ای بود که به پیوند می خورد، به او علاقه داشت
[ترجمه گوگل]این اولین نکته اش در گرافت، فریبندگی بود

9. For God does not show favoritism.
[ترجمه ترگمان]چرا که خدا این جانبداری را نشان نمی دهد
[ترجمه گوگل]خداوند فریبندگی را نشان نمی دهد

10. But if you show favoritism, you sin and are convicted by the law as lawbreakers.
[ترجمه ترگمان]اما اگر این طرفداری را داشته باشید، گناه می کنید و به قانون شکنان محکوم می شوید
[ترجمه گوگل]اما اگر طرفدار شما هستید، شما گناه می کنید و توسط قانون به عنوان متهمین مجازات می شوید

11. The typical product of favoritism of customers and selected by sorting samples and calculating their scores.
[ترجمه ترگمان]یک محصول معمول از محبوبیت مشتریان را انتخاب کرده و با مرتب سازی نمونه ها و محاسبه امتیازات آن ها انتخاب شد
[ترجمه گوگل]محصول نمونه ای از علاقه مندی مشتریان و با انتخاب نمونه ها و محاسبه نمرات آنها انتخاب شده است

12. My brothers and sisters, do you acts of favoritism really in our glorious Lord Jesus Christ?
[ترجمه ترگمان]برادران و خواهران من، آیا تو واقعا در عیسی مسیح با شکوهی عمل می کنی؟
[ترجمه گوگل]برادران و خواهران من، آیا شما واقعا در پروردگار عیسی مسیح پروردگارتان عمل می کنید؟

13. We tried to meet both children's needs without the appearance of favoritism or unfairness.
[ترجمه ترگمان]ما سعی کردیم نیازهای هر دو کودک را بدون ظاهر تبعیض یا unfairness ملاقات کنیم
[ترجمه گوگل]ما سعی کردیم بدون نیاز به ظاهر فریب گرایی یا ناعادلانه، نیازهای هر دو کودک را تامین کنیم

14. You may need additional training, but the matter of supervisory favoritism lies in your hands.
[ترجمه ترگمان]ممکن است نیاز به آموزش بیشتری داشته باشید، اما اهمیت طرفداری از جانبداری در دستان شما قرار دارد
[ترجمه گوگل]شما ممکن است نیاز به آموزش بیشتر داشته باشید، اما موضوع نگرانی نظارتی در دست شماست

پیشنهاد کاربران

تبعیض

عزیز - پروری، پارتی بازی

پارتی بازی

تعصب، حمایت بی رویه، طرفداری افراطی

استثناء قائل شدن نسبت به کسی - طرفداری - پارتی بازی


کلمات دیگر: