1. Figures published today show another fall in the rate of inflation.
[ترجمه ترگمان]آمار منتشر شده امروز نشان دهنده افت دیگری در نرخ تورم است
[ترجمه گوگل]آمار امروز منتشر شده نشان می دهد که کاهش دیگری در نرخ تورم است
2. The fall in the number of deaths from heart disease is generally attributed to improvements in diet.
[ترجمه ترگمان]کاهش تعداد مرگ ناشی از بیماری های قلبی به طور کلی به بهبود رژیم غذایی نسبت داده می شود
[ترجمه گوگل]کاهش تعداد مرگ و میر ناشی از بیماری قلبی عموما به بهبود در رژیم غذایی مربوط می شود
3. The dollar is expected to fall in the foreign exchange markets.
[ترجمه ترگمان]انتظار می رود که دلار در بازارهای ارز خارجی سقوط کند
[ترجمه گوگل]انتظار می رود که دلار در بازارهای ارز خارجی کاهش یابد
4. Don't play by the river in case you fall in and drown!Sentence dictionary
[ترجمه ترگمان]در صورتی که غرق می شوید و غرق می شوید توسط رودخانه بازی نکنید! فرهنگ لغت
[ترجمه گوگل]در صورت افتادن و غرق شدن در رودخانه بازی نکنید! دیکشنری حکم
5. Please don't talk to me. I fall in love so easily.
[ترجمه ترگمان]خواهش می کنم با من حرف نزن به این راحتی عاشق میشم
[ترجمه گوگل]لطفا با من صحبت نکن من عاشقش هستم
6. Love shouldn't fall in love with the people, but the helpless put not hand.
[ترجمه ترگمان]عشق نباید با مردم عاشق شود، اما درماندگی دست او را رها نکرد
[ترجمه گوگل]عشق نباید در عشق با مردم بچرخد، اما بی رحم دست نزن
7. When someone loves none, he will fall in love with anyone around him.
[ترجمه ترگمان]وقتی کسی کسی را دوست دارد، عاشق کسی در اطراف او خواهد شد
[ترجمه گوگل]وقتی کسی کسی را دوست ندارد، او با هر کسی که در اطراف اوست، عاشق می شود
8. A successful relationship requires fall in love many times, always with the the same person.
[ترجمه ترگمان]یک رابطه موفق نیاز به عاشق شدن در بسیاری از اوقات، همیشه با همان شخص دارد
[ترجمه گوگل]یک رابطه موفق باید عاشق چند بار، همیشه با همان فرد
9. Give free to him when you fall in love and give free to love when you don't love.
[ترجمه ترگمان]زمانی که عاشق می شوید و زمانی که دوست ندارید، عشق را رها کنید، به او آزادی بدهید
[ترجمه گوگل]وقتی عشق ورزیدید به او آزادی بدهید و عشق را آزاد کنید وقتی که دوست نداشته باشید
10. I love you even if you fall in love with another of her.
[ترجمه ترگمان] حتی اگه عاشق یکی دیگه هم بشی، دوستت دارم
[ترجمه گوگل]من عاشق تو هستم حتی اگر عاشق یکی دیگر از او شوید
11. The war, and the corresponding fall in trade, have had a devastating effect on the country.
[ترجمه ترگمان]جنگ و سقوط مربوطه در تجارت اثر مخربی بر کشور داشته است
[ترجمه گوگل]جنگ و سقوط آن در تجارت، تاثیرات مخربی بر کشور داشته است
12. The exchange rate is likely to fall in the near future .
[ترجمه ترگمان]نرخ ارز احتمالا در آینده نزدیک کاهش خواهد یافت
[ترجمه گوگل]نرخ ارز احتمالا در آینده نزدیک کاهش خواهد یافت
13. Observers are predicting a fall in interest rates.
[ترجمه ترگمان]ناظران پیش بینی می کنند که نرخ بهره کاهش یابد
[ترجمه گوگل]ناظران پیش بینی کاهش نرخ بهره را نشان می دهند
14. It takes no time to fall in love, but it takes you years to know what love is.
[ترجمه ترگمان]وقت آن نیست که عاشق شوید، اما سال ها طول می کشد تا بدانید عشق چیست
[ترجمه گوگل]هیچ وقت به عشق نمی افتی، اما سالهاست که می دانم عشق چیست؟
15. A lot of companies will profit from the fall in interest rates.
[ترجمه ترگمان]بسیاری از شرکت ها از افت نرخ بهره سود خواهند برد
[ترجمه گوگل]بسیاری از شرکت ها از کاهش نرخ بهره سود می برند