کلمه جو
صفحه اصلی

farmhand


معنی : عمله، کارگر مزرعه، زارع
معانی دیگر : کارگر مزرعه (که در مقابل مزد برای کشاورز کار می کند)، کشتیار، پالیزگر

انگلیسی به فارسی

کارگر مزرعه، زارع


مزرعه دار، عمله، کارگر مزرعه، زارع


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: a person hired to perform duties on a farm.

• hired laborer on a farm
hired laborer on a farm, farm worker
a farm hand is a person who is employed to work on a farm.

مترادف و متضاد

عمله (اسم)
worker, laborer, farmhand, workman, labourer

کارگر مزرعه (اسم)
farmhand

زارع (اسم)
tiller, planter, nurseryman, farmhand, sharecropper

جملات نمونه

1. The landlord made the farmhands work from morning till night.
[ترجمه ترگمان]کاروانسرا دار از صبح تا شب کار farmhands را انجام داد
[ترجمه گوگل]صاحبخانه کار صبحانه را از صبح تا شام انجام داد

2. The farmhands said I could talk to animals.
[ترجمه ترگمان]The گفت که می توانم با حیوانات صحبت کنم
[ترجمه گوگل]مزرعه گفت: من می توانم با حیوانات صحبت کنم

3. Another drunken former farmhand draped himself across the counter of the farm's lone grocery store.
[ترجمه ترگمان]مزرعه دار مست دیگر خود را روی پیشخوان فروشگاه تنها گذاشت
[ترجمه گوگل]یکی دیگر از مزرعه سابق مست خود را در سراسر مقابله با فروشگاه مواد غذایی فروشگاه تنها مزرعه

4. Jokes with the younger farm-hands who were wise enough not to go too far with the granddaughter of the boss.
[ترجمه ترگمان]جوک با دسته ای کوچک تر که به اندازه کافی باهوش بودند که با نوه رئیس بروند
[ترجمه گوگل]جوک با مزرعه جوان تر که دستی بود که به اندازه کافی عاقلانه نبوده است که با نوه رئیس فرار کند

5. He worked as a farmhand and was involved in a variety of tasks.
[ترجمه ترگمان]او به عنوان a کار می کرد و در بسیاری از کارها دخالت داشت
[ترجمه گوگل]او به عنوان یک مزرعه کار می کرد و در کارهای مختلف دخیل بود

6. Sixty percent of the farmhands were women, including nearly all the milkers.
[ترجمه ترگمان]شصت درصد از farmhands زن بودند، از جمله تقریبا همه the
[ترجمه گوگل]شصت درصد از خانوارهای خانوار، شامل تقریبا تمام شیرخواران بود

7. He doubles the parts of a farmhand and a miner.
[ترجمه ترگمان]او بخش های یک farmhand و یک معدنچی را دو برابر می کند
[ترجمه گوگل]او بخشی از یک مزرعه و معدنچی را دوچندان می کند

8. Every farmhand in the region has enjoyed her for free.
[ترجمه ترگمان]هر farmhand در منطقه از او به طور رایگان لذت می برد
[ترجمه گوگل]هر مزرعه ای در منطقه از او رایگان برخوردار است

9. He was a farmhand. He could not afford to send his son to school.
[ترجمه ترگمان]اون یه مزرعه دار بود نمی توانست پسرش را به مدرسه بفرستد
[ترجمه گوگل]او یک مزرعه بود او نمی توانست پسرش را به مدرسه بفرستد

10. Are you a good farmhand?
[ترجمه ترگمان]تو کارگر خوبی هستی؟
[ترجمه گوگل]آیا شما یک مزرعه خوب هستید؟

11. I parted some grass and wondered why Cawthorne had bothered to run electric and telephone cables to a disused toilet for farmhands.
[ترجمه ترگمان]چند تا از علف ها را از هم جدا کردم و از خود پرسیدم چرا Cawthorne به زحمت توانسته بود سیم های الکتریکی و سیم های تلفن را به یک توالت متروک برای farmhands بفرستد
[ترجمه گوگل]من بعضی از چمن ها را ترک کردم و تعجب کردم که چرا Cawthorne مزاحم کابل های الکتریکی و تلفن به یک توالت خالی برای کارخانه های مزرعه بود

12. After being fired for giving food to the poor, the one-eyed Notburga was hired as a farmhand.
[ترجمه ترگمان]بعد از اینکه برای دادن غذا به فقرا، به عنوان کارگر استخدام شد، اخراج شد
[ترجمه گوگل]بعد از اینکه برای تهیه غذا به فقرا اخراج شد، Notburga یک چشم به عنوان یک مزرعه استخدام شد

13. Though poor, the family found room to take in another farmhand by the name of Alexander Serenelli.
[ترجمه ترگمان]گرچه این خانواده فقیر بود، اما با نام اسکندر Serenelli در اتاق دیگری جای گرفتند
[ترجمه گوگل]اگرچه فقیر بود، خانواده اتاق دیگری را به نام الکساندر سارنلی در یک مزرعه دیگر یافت

14. Before liberation, his father worked for a landlord as a farmhand.
[ترجمه ترگمان]قبل از آزادی، پدرش برای یک میهمان خانه دار به عنوان a کار می کرد
[ترجمه گوگل]قبل از آزادی، پدرش برای یک صاحبخانه به عنوان یک مزرعه کار می کرد

پیشنهاد کاربران

به نقل از هزاره:
زارع
برزگر
کشتکار
کارگر مزرعه
کارگر کشاورزی


کلمات دیگر: