1. They fled because they feared retribution for the genocide.
[ترجمه ترگمان]آن ها به این دلیل فرار کردند که از مجازات نسل کشی هراس داشتند
[ترجمه گوگل]آنها فرار کردند، زیرا از ترس مجازات نسل کشی می ترسیدند
2. They have alleged that acts of genocide and torture were carried out.
[ترجمه ترگمان]آن ها ادعا کرده اند که اقدامات نسل کشی و شکنجه انجام شده است
[ترجمه گوگل]آنها ادعا کردند که اعمال نسل کشی و شکنجه انجام شده است
3. The military leaders were accused of genocide.
[ترجمه ترگمان]رهبران نظامی به نسل کشی متهم شدند
[ترجمه گوگل]رهبران نظامی به نسل کشی متهم شدند
4. Refugees gave accounts of the mass genocide.
[ترجمه ترگمان]پناهندگان آمار کشتار جمعی را گزارش کردند
[ترجمه گوگل]پناهجویان گزارش از نسل کشی جمعی را دادند
5. They've launched a campaign of genocide against the immigrants.
[ترجمه ترگمان]آن ها یک کمپین نسل کشی را علیه مهاجران آغاز کرده اند
[ترجمه گوگل]آنها یک مبارزه نسل کشی علیه مهاجران را راه اندازی کرده اند
6. Genocide is a war crime.
[ترجمه ترگمان]نسل کشی یک جنایت جنگی است
[ترجمه گوگل]نسل کشی یک جنایت جنگی است
7. The only word that applies is genocide.
[ترجمه ترگمان]تنها کلمه ای که اعمال می شود نسل کشی است
[ترجمه گوگل]تنها کلمه ای که مورد استفاده قرار می گیرد نسل کشی است
8. A Polish refugee coined the term "genocide" to describe attempts to kill an entire group of people.
[ترجمه ترگمان]یک پناهنده لهستانی اصطلاح نسل کشی را برای توصیف تلاش برای کشتن یک گروه از مردم ابداع کرد
[ترجمه گوگل]یک پناهنده لهستانی اصطلاح 'نسل کشی' را برای توصیف تلاش برای کشتن تمام گروهی از مردم به کار برد
9. Was it genocide or economic imperialism that led to their disappearance?
[ترجمه ترگمان]آیا آن قتل عام یا امپریالیسم اقتصادی بود که منجر به ناپدید شدن آن ها شد؟
[ترجمه گوگل]آیا نسل کشی یا امپریالیسم اقتصادی بود که منجر به ناپدید شدن آنها شد؟
10. He is charged with 20 war crimes, including genocide and crimes against humanity.
[ترجمه ترگمان]او متهم به ۲۰ جنایت جنگی از جمله نسل کشی و جنایت علیه بشریت است
[ترجمه گوگل]او به 20 جنایت جنگی محکوم شده است، از جمله نسل کشی و جنایات علیه بشریت
11. Forcibly settling the Jarawa would be tantamount to genocide, leading to them being wiped out.
[ترجمه ترگمان]اسکان مجدد the برابر با نسل کشی بود که منجر به از بین رفتن آن ها شد
[ترجمه گوگل]مجبور کردن مجدد جاروا به نسل کشی معادل است، که منجر به از بین رفتن آنها می شود
12. He is charged with genocide and crimes against humanity.
[ترجمه ترگمان]او متهم به نسل کشی و جنایت علیه بشریت است
[ترجمه گوگل]او به نسل کشی و جنایت علیه بشریت متهم است
13. Six others were acquitted of genocide and the remaining two were given prison sentences for the lesser crime of negligence of duty.
[ترجمه ترگمان]شش تن دیگر از جرم نسل کشی تبرئه شدند و دو نفر باقیمانده به جرم کم تر از قصور در انجام وظیفه به زندان محکوم شدند
[ترجمه گوگل]شش نفر دیگر از نسل کشی تبرئه شدند و دو نفر دیگر مجازات زندان را برای جرم کمتری از غفلت وظیفه محکوم کردند
14. The Rwandan genocide was a human tragedy on a scale rarely seen in recent history.
[ترجمه ترگمان]نسل کشی رواندا یک تراژدی انسانی بود که به ندرت در تاریخ اخیر دیده می شود
[ترجمه گوگل]نسل کشی رواندا یک فاجعه انسانی در مقیاس بود که به ندرت در تاریخ اخیر دیده می شود
15. He is accused of genocide and other crimes during the war fought after Bosnia-Herzegovina declared its independence.
[ترجمه ترگمان]او متهم به نسل کشی و جرائم دیگر در طول جنگ پس از اعلام استقلال بوسنی و هرزگوین است
[ترجمه گوگل]او در طول جنگ پس از بوسنی و هرزگوین استقلال خود را به نسل کشی و سایر جنایات متهم کرد