کلمه جو
صفحه اصلی

gatepost


معنی : بازوی در، بازوی دروازه، تیر چار چوب دروازه
معانی دیگر : تیر چهارچوب دروازه، تیر یا تخته ای که دروازه به آن لولا شده است، تیری که در نرده ای را هنگام بستن به آن قفل یا چفت می کنند، تیرچارچوب دروازه، باهویابازوی در وازه

انگلیسی به فارسی

تیر چار چوب دروازه، بازوی در، بازوی دروازه


دروازه، بازوی در، بازوی دروازه، تیر چار چوب دروازه


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: an upright post on which a gate is hung by hinges or to which it is attached when closed.

• post on which a gate is hung
a gatepost is a post in the ground which a gate is fastened to.

مترادف و متضاد

بازوی در (اسم)
gatepost

بازوی دروازه (اسم)
gatepost

تیر چارچوب دروازه (اسم)
gatepost

جملات نمونه

1. He accidentally nudged the gatepost with the front of the car.
[ترجمه ترگمان]او به طور اتفاقی در ورودی را با لبه اتومبیل هل داد
[ترجمه گوگل]او به طور تصادفی دروپست را با جلوی ماشین پرتاب کرد

2. He propped himself against the gatepost.
[ترجمه ترگمان]خود را به دروازه در تکیه داد
[ترجمه گوگل]او خود را علیه دروپواست متقاعد کرد

3. The car only just cleared the gatepost.
[ترجمه ترگمان]اتومبیل فقط بازوی در را صاف کرد
[ترجمه گوگل]این ماشین فقط گواهی پست را پاک کرد

4. The car crunched into the gatepost at 20 miles an hour.
[ترجمه ترگمان]اتومبیل در عرض بیست مایل در ساعت در صندوق را خرد کرد
[ترجمه گوگل]این خودرو در عرض 20 مایل در ساعت به دروپوست فرو می ریزد

5. The gatepost was dignified by the weathered brass plate of Dr Harcourt Sibley.
[ترجمه ترگمان]تیرک دروازه در اثر برخورد با صفحه برنجی کهنه و فرسوده دکتر هارکورت sibley، با وقار به نظر می رسید
[ترجمه گوگل]دروپوست توسط ورق برنج بوسیله دکتر Harcourt Sibley مورد احترام قرار گرفت

6. The nameplate was fastened on the gatepost.
[ترجمه ترگمان]صدای پای در صندوق را بسته بودند
[ترجمه گوگل]اسمبلی بر روی دروازه بسته شد

7. They are already putting out the New Year's gatepost couplet ? Is not it too early?
[ترجمه ترگمان]آن ها در حال حاضر در gatepost جدید را از هم باز کرده اند؟ خیلی زود نیست؟
[ترجمه گوگل]آنها در حال حاضر از کوپه دروازه ای سال نو استفاده می کنند؟ آیا خیلی زود نیست؟

8. Soon he was cannoning off lime trees and, as they passed the second gates, crashed into the left-hand gatepost.
[ترجمه ترگمان]به زودی از درختان زیزفون خارج شد و وقتی از کنار دروازه دوم گذشتند، در سمت چپ در ورودی برخورد کردند
[ترجمه گوگل]به زودی او درختان لیمو را بمباران کرد، و با عبور از دروازه های دوم، وارد دروازه سمت چپ شد

9. When we stood back it looked just like an ordinary gatepost.
[ترجمه ترگمان]وقتی به عقب برگشتیم، درست شبیه یک در چوبی معمولی به نظر می رسید
[ترجمه گوگل]وقتی پشت آن ایستاد، آن را مانند یک دروازه عادی نگاه کرد

10. They found Lucifer's tail hanging in a tree and the donkey's head jammed on a gatepost.
[ترجمه ترگمان]دم شیطان را پیدا کردند که در یک درخت اویزان بود و سر خر را روی یک در ورودی قفل کرده بود
[ترجمه گوگل]آنها لبخند لوسیفر را در یک درخت یافتند و سر خر را روی یک دروازه بستند

11. Henry hung around for a few minutes then gave the gatepost a kick and went home.
[ترجمه ترگمان]پس از چند دقیقه هنری گوشی را گذاشت و در را باز کرد و به خانه برگشت
[ترجمه گوگل]هنری برای چند دقیقه آویزان شد و سپس دروازه دروازه ای را به زمین زد و به خانه برگشت

12. The driver turned too sharply and rammed the car into a gatepost.
[ترجمه ترگمان]راننده به تندی برگشت و با اتومبیل در صندوق را فرو کرد
[ترجمه گوگل]راننده بیش از حد شدید و ماشین را به یک دروازه پرتاب کرد

13. The Spring Festival is coming, so I glued a pair of gatepost couplets on my door.
[ترجمه ترگمان]جشنواره بهاری دارد می آید، بنابراین یک جفت دروازه در را به در چسباندم
[ترجمه گوگل]جشنواره بهار در حال آمدن است، بنابراین من یک جفت دروازه دروازه در درب من چسبانده ام

14. She turned too sharply and rammed the car into a gatepost.
[ترجمه ترگمان]او به تندی برگشت و با اتومبیل در صندوق را فرو کرد
[ترجمه گوگل]او بیش از حد به شدت چرخید و ماشین را به یک دروازه پرت کرد


کلمات دیگر: