کلمه جو
صفحه اصلی

fellow traveller


معنی : مصاحب

انگلیسی به فارسی

مسافر مسافرتی، مصاحب


مترادف و متضاد

مصاحب (اسم)
companion, consort, confabulator, fellow traveller

پیشنهاد کاربران

همسفر


کلمات دیگر: