1. emigration officials
مقامات رسمی (اداره ی) مهاجرت
2. the emigration of people from famine-stricken countries
برون کوچ مردم از کشورهای قحطی زده
3. the thought of emigration bulked large in his mind
فکر جلای وطن در مغزش پرورش یافت.
4. During the early sixth century emigration from Britain to Brittany was at its height.
[ترجمه ترگمان]در طول قرن ششم، مهاجرت از انگلستان به برتانی، در اوج خود بود
[ترجمه گوگل]در طول قرن ششم ابتدایی مهاجرت از بریتانیا به بریتنی در اوج بود
5. Emigration has notably increased over the past five years.
[ترجمه ترگمان]مهاجرت در پنج سال گذشته به طور قابل توجهی افزایش یافته است
[ترجمه گوگل]مهاجرت در پنج سال گذشته به طور چشمگیری افزایش یافته است
6. Increase in population made emigration necessary.
[ترجمه ترگمان]افزایش جمعیت به مهاجرت نیاز دارد
[ترجمه گوگل]افزایش جمعیت مهاجرت لازم است
7. The emigration of scientists is a catastrophe for the country.
[ترجمه ترگمان]مهاجرت دانشمندان یک فاجعه برای کشور است
[ترجمه گوگل]مهاجرت دانشمندان یک فاجعه برای کشور است
8. Sandys was able to keep up emigration, but death and discouragement meant the population hardly rose above 000.
[ترجمه ترگمان]Sandys قادر به ادامه مهاجرت بود، اما مرگ و دلسردی به این معنا بود که جمعیت به سختی از ۰۰۰ نفر بالا می رود
[ترجمه گوگل]سندی ها توانست مهاجرت را ادامه دهند، اما مرگ و برهم زدن به این معنی بود که جمعیت بیش از هزار دلار افزایش یافت
9. Emigration Emigration and tourism have long been the main contributors to the economy of Madeira, emigration being the older.
[ترجمه ترگمان]مهاجرت و مهاجرت از کشور مدت ها است که کمک کنندگان اصلی به اقتصاد of، مهاجرت به افراد مسن می باشد
[ترجمه گوگل]مهاجرت مهاجرت و گردشگری به مدت طولانی مشارکت اصلی در اقتصاد Madeira است، مهاجرت که مسن تر است
10. Both emigration and internal migration became increasingly controlled.
[ترجمه ترگمان]هم مهاجرت و هم مهاجرت داخلی به طور فزاینده ای کنترل شدند
[ترجمه گوگل]هر دو مهاجرت و مهاجرت داخلی به طور فزاینده ای کنترل می شوند
11. In the mid 1970s Soviet emigration policies became more lenient.
[ترجمه ترگمان]در اواسط دهه ۱۹۷۰ سیاست های مهاجرت شوروی آرام تر شد
[ترجمه گوگل]در اواسط دهه 1970 سیاست های مهاجرت شوروی خشن تر شد
12. No precise official figure on emigration exists before the end of the nineteenth century.
[ترجمه ترگمان]هیچ رقم رسمی در مورد مهاجرت قبل از اواخر قرن نوزدهم وجود ندارد
[ترجمه گوگل]قبل از پایان قرن نوزده هیچ رقمی رسمی در مورد مهاجرت وجود ندارد
13. Emigration abroad was also high; a net loss of about 2 million between 1841 and 19
[ترجمه ترگمان]مهاجرت در خارج از کشور نیز بالا بود؛ افت خالص حدود ۲ میلیون نفر بین سال های ۱۸۴۱ و ۱۹
[ترجمه گوگل]مهاجرت در خارج از کشور نیز بالا بود؛ از بین سالهای 1841 تا 19، خالص خالص حدود 2 میلیون نفر است
14. The authorities have failed so far to enact a law allowing unrestricted emigration.
[ترجمه ترگمان]مقامات تاکنون نتوانسته اند قانونی را تصویب کنند که به مهاجرت نامحدود اجازه می دهد
[ترجمه گوگل]مقامات تا کنون موفق به تصویب یک قانون مجاز به مهاجرت نامحدود نشده اند