1. At that time, deaf children were not considered educable.
[ترجمه ترگمان]در آن زمان بچه های ناشنوا در نظر گرفته نشدند
[ترجمه گوگل]در آن زمان، کودکان ناشنوا آموزش دیده نبودند
2. It declared them educable, took them out of their own homes and hospitals and brought them into full-time schooling.
[ترجمه ترگمان]آن ها آن ها را educable اعلام کردند، آن ها را از خانه و بیمارستان خودشان بیرون بردند و آن ها را به مدرسه تمام وقت بردند
[ترجمه گوگل]آنها اعلام کردند که آنها باید آموزش ببینند، آنها را از خانه و بیمارستان خود بیرون آورد و آنها را به مدرسه تمام وقت برد
3. The students abroad are seemed as educable and with the highest potential by their teachers for the basic believe of the fairness of education.
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسد که دانشجویان خارجی در خارج از کشور به عنوان educable و با بالاترین پتانسیل معلمان خود برای اعتقاد پایه به عدالت آموزش شناخته می شوند
[ترجمه گوگل]دانش آموزان خارج از کشور به عنوان آموزنده به نظر می رسد و با بالاترین توانایی معلمان خود برای اعتقاد اساسی به عدالت آموزش و پرورش به نظر می رسد
4. As educable children with special need, more and more mild mentally retarded children go to regular classroom to accept education within the trend of inclusion.
[ترجمه ترگمان]به عنوان کودکانی که نیاز خاصی دارند، کودکان عقب مانده ذهنی بیشتری به کلاس منظم می روند تا تحصیل را در روند شمول قبول کنند
[ترجمه گوگل]به عنوان کودکان آموزش دیده با نیازهای ویژه، کودکان و نوجوانان عقب مانده با خستگی ذهنی به طور منظم در کلاس درس شرکت می کنند تا آموزش را در روند گنجاندن پذیرش کنند
5. Intelligences are educable: You can get smarter.
[ترجمه ترگمان]Intelligences ها educable هستند: شما می توانید باهوش تر شوید
[ترجمه گوگل]هوش های آموزشی هستند: شما می توانید دقیق تر دریافت کنید
6. Being so educable, individual birds have markedly different interests and inclinations, strategies and scams.
[ترجمه ترگمان]به این ترتیب پرنده های فردی علایق و تمایلات متفاوتی دارند، استراتژی ها و حقه های گوناگون
[ترجمه گوگل]به گونه ای آموزش دیده، پرندگان فردی دارای منافع و تمایلات متفاوت، استراتژی ها و کلاهبرداری های متفاوت هستند
7. I think you mean egotist, " Tom said. " If you study my project, it might edify your mind. That assumes that you're still educable . "
[ترجمه ترگمان]تام گفت: \" فکر می کنم منظورتان egotist است اگر پروژه مرا مطالعه کنید، ممکن است ذهن شما را تحت تاثیر قرار دهد این فرض بر این است که شما هنوز educable \"
[ترجمه گوگل]تام گفت: من فکر می کنم شما به معنی 'مهاجر' هستید 'اگر پروژه من را مطالعه کنید، ممکن است ذهن شما را تقویت کند این فرض می کند که هنوز تحصیل کرده اید '
8. Men seek out intelligent women as marriage partners in the hope of having children who will be more educable and successful.
[ترجمه ترگمان]مردان به دنبال زنان باهوش به عنوان شریک ازدواج به امید داشتن بچه دار شدن و موفق تر بودن هستند
[ترجمه گوگل]مردان به دنبال داشتن زنان هوشمند به عنوان شرکای ازدواج در امید داشتن فرزندان هستند که آموزش و موفقیت بیشتری خواهند داشت
9. The media that are used to tell a story, or the story itself, can be educable, entertain-able and enlighten-able, for the audience.
[ترجمه ترگمان]رسانه ها که برای تعریف یک داستان یا خود داستان به کار می روند می توانند educable، سرگرم کننده و روشن، برای حضار باشند
[ترجمه گوگل]رسانه هایی که برای گفتن یک داستان یا داستان خود استفاده می شود، می توانند برای مخاطبان آموزشی، سرگرم کننده و توانمند باشند