کلمه جو
صفحه اصلی

elegy


معنی : مرثیه، سوگ شعر
معانی دیگر : نوحه، سوگنامه، ژخ، سوگچامه

انگلیسی به فارسی

مرثیه، سوگ شعر


elegy، مرثیه، سوگ شعر


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
حالات: elegies
• : تعریف: a sorrowful or mournful poem or musical composition, esp. a lament for the dead.
مترادف: dirge, lament, monody, requiem, threnody
مشابه: keen, lamentation, mentation, wail

- A close friend of the deceased gave a thoughtful and moving elegy at the funeral.
[ترجمه ترگمان] یکی از دوستان نزدیک مرحوم مجلس تدفین را به یاد آورد
[ترجمه گوگل] یکی از دوستان نزدیک مرحوم، در مراسم تشییع جنازه، متفکرانه و در حال حرکت بود

• lament, dirge, mournful poem
an elegy is a sad poem, often about someone who has died.

مترادف و متضاد

مرثیه (اسم)
monody, jeremiad, elegy, threnode, threnody

سوگ شعر (اسم)
elegy, threnody

dirge


Synonyms: death song, funeral song, knell, lament, plaint, requiem, threnody


جملات نمونه

1. Gillian Wearing presents an elegy to one of life's losers.
[ترجمه ترگمان]گیلیان برای یکی از بازندگان زندگی، elegy هدیه می دهد
[ترجمه گوگل]Gillian Wearing یکی از بازندگان زندگی است

2. Yet that tiny elegy speaks forward, too, perhaps, to another vanished relatedness, between Martin and his first wife.
[ترجمه ترگمان]با این وصف that tiny نیز در میان مارتین و نخستین همسرش ناپدید شد
[ترجمه گوگل]با این حال، این ریزهکاری کوچک نیز ممکن است به رابطه دیگری بین مارتین و همسر اولش بینجامد

3. Gennady Rozhdestvensky recited Alexander Pushkin's Elegy, preceded by my reading it in translation.
[ترجمه ترگمان]گنادی Rozhdestvensky با خواندن آن در ترجمه کتاب الکساندر پوشکین را خواند
[ترجمه گوگل]گنادی Rozhdestvensky الیگا الکساندر پوشکین را خوانده است، پیش از خواندن آن در ترجمه

4. West's elegy magnifies the warts and the amours, yet gives poetic poignancy to the portraits he draws here.
[ترجمه ترگمان]مرثیه غرب the و عشق های the را بزرگ نشان می دهد، با این حال، به تصاویری که او به اینجا جلب می کند، poignancy شاعرانه می بخشد
[ترجمه گوگل]Elegy غرب، زگیل و amours را افزایش می دهد، با این حال، پر زرق و برق های شاعرانه ای را برای پرتره هایی که در اینجا به تصویر می کشد، می دهد

5. But it is neither an elegy of the novel nor a grim prediction of its imminent demise.
[ترجمه ترگمان]اما این نه an داستان است و نه پیش بینی تلخ مرگ قریب الوقوع آن
[ترجمه گوگل]اما این نه عنصر رمان و نه پیش بینی وحشتناکی از مرگ و میر ناشی از آن است

6. Mind out! elegy A mournful poem.
[ترجمه ترگمان]مواظب باش! elegy یک شعر غم انگیز
[ترجمه گوگل]بفهم elegy یک شعر مودبانه

7. The sonnet is an emotional elegy, and the tone is mournful.
[ترجمه ترگمان]شعر an است و این آهنگ غم انگیز است
[ترجمه گوگل]Sonnet یک عقل عاطفی است و لحن ترسناک است

8. Similarly, Urian Oakes (1631-8 touches a nerve of agony in these lines of his laborious "Elegy upon the Death of the Reverend Mr. Thomas" (167.
[ترجمه ترگمان]به طور مشابه، Urian oakes (۱۶۳۱ - ۱۶۳۱ در این خطوط انتقال his بر مرگ جناب کشیش، آقای توماس \" (۱۶۷ نفر)، اعصاب شکنجه را لمس می کند
[ترجمه گوگل]به همین ترتیب، اوریون ایکس (1631-8) عصب آزار و اذیت در این خطوط سخت 'الهی بر مرگ مرحوم آقای توماس' (167

9. That perches in the soul and sings the elegy without the words and never stop.
[ترجمه ترگمان]That در روح است و the را می خواند، بی آن که حرف بزند و هرگز توقف نکند
[ترجمه گوگل]این حقیقت را در روح و بدون قرائت کلمات می خوانید و هرگز متوقف نمی شود

10. The lonely elegy urges, who let profane lonely read the boudoir?
[ترجمه ترگمان]The elegy که اجازه می داد در اتاق خلوت خود را خلوت کند؟
[ترجمه گوگل]عجیب و غریب تنها می کشد، که اجازه می دهد بیگانه تنها به خواندن boudoir؟

11. The famous Elegy, Written in a Country Churchyard by Thomas Gray, the outstanding poet of English sentimentalism of the 18th century, is the perfection of the sentimental literature.
[ترجمه ترگمان]The مشهور، به قلم توماس گری، شاعر برجسته of انگلیسی قرن ۱۸، کمال ادبیات احساساتی است
[ترجمه گوگل]Elegy معروف، نوشته شده در یک کلیسای جامع کشور توسط توماس گری، شاعر برجسته سنتیسم گرایی انگلیسی قرن 18، کمال ادبیات احساساتی است

12. The writer sings an elegy of concuss the spirit returns to bowel for fool's tragedy destiny.
[ترجمه ترگمان]نویسنده آن elegy از concuss را می خواند که روح را برای سرنوشت تراژدی fool باز می گرداند
[ترجمه گوگل]نویسنده نوازنده ای را می خواند که روح به روده بازگشت به سرنوشت تراژدی احمق است

13. To compose an elegy upon or for.
[ترجمه ترگمان]برای ساختن an یا برای آن
[ترجمه گوگل]برای ساخت یک عالم بر یا برای

14. The border Town is more a grievous custom elegy than a moving love eclogue.
[ترجمه ترگمان]شهر مرزی بیشتر شبیه elegy است تا یک عشق متحرک
[ترجمه گوگل]مرز شهر بیشتر عجیب و غریب عجیب و غریب است از عجله در حال حرکت عشق


کلمات دیگر: