1. the testimony of that great geologist confirmed the new theory
گواهی آن زمین شناس بزرگ فرضیه ی جدید را تایید کرد.
2. The geologist proves up a coal deposits.
[ترجمه ترگمان]زمین شناس به اثبات رسیده است که یک معدن زغال سنگ وجود دارد
[ترجمه گوگل]زمین شناسان یک ذخایر زغال سنگ را ثابت می کنند
3. He was a geologist, rated by his cronies as the best in the business.
[ترجمه ترگمان]او یک زمین شناس بود که از طرف دوستان خود به عنوان بهترین کار در کسب وکار رتبه بندی شده بود
[ترجمه گوگل]او یک زمین شناس بود، که توسط معاونانش به عنوان بهترین ها در کسب و کار شناخته شده بود
4. The formal grade of Geologist was dropped in favour of Scientific Officer.
[ترجمه ترگمان]امتیاز رسمی of به نفع افسر علمی کاهش یافت
[ترجمه گوگل]درجه رسمی زمین شناس به نفع مقام علمی کاهش یافت
5. The geologist found many uncovered fossils in the valley.
[ترجمه ترگمان]زمین شناس، بسیاری از فسیل ها را در این دره کشف کرد
[ترجمه گوگل]زمین شناس بسیاری از فسیل های کشف شده در دره را یافت
6. John MacCulloch, M. D., who was a geologist, did visit Islay but does not seem to have been impressed.
[ترجمه ترگمان]جان MacCulloch، م د که یک زمین شناس بود از Islay بازدید کرد اما به نظر نمی رسد که تحت تاثیر قرار گرفته باشد
[ترجمه گوگل]جان مک کولچ، م دی، که یک زمین شناس بود، از Islay دیدار کرد اما به نظر نمی رسید تحت تاثیر قرار گرفته است
7. Stutchbury was also an able field geologist with a good reputation as a coal surveyor.
[ترجمه ترگمان]Stutchbury همچنین یک زمین شناس بود با شهرت خوب به عنوان یک نقشه بردار زغال سنگ
[ترجمه گوگل]استوچبری همچنین قادر به شناسایی زمین شناسی با شهرت خوبی به عنوان یک ناظر سنگ بود
8. Between geologist and geology there lies a daunting barrier: the deep and rolling ocean.
[ترجمه ترگمان]بین زمین شناس و زمین شناسی یک مانع دلهره آوری وجود دارد: اقیانوس ژرف و چرخان
[ترجمه گوگل]بین زمین شناسان و زمین شناسی، یک مانع ترسناک وجود دارد: اقیانوس عمیق و نورد
9. Goethe was a keen amateur geologist.
[ترجمه ترگمان]گوته یک زمین شناس آماتور مشتاق بود
[ترجمه گوگل]گوته متخصص زمین شناسی آماتور بود
10. The geologist records this by marking on a map the dip and strike of the beds wherever they outcrop.
[ترجمه ترگمان]این زمین شناس این را با علامت گذاری در نقشه شیب و زدن رختخواب ها در هر جایی که به نظر می رسند، ثبت می کند
[ترجمه گوگل]زمین شناس، با نشان دادن بر روی نقشه، شیب و اعتصاب از تخت را در هر کجا که آنها از بین رفته است
11. Phil Schneider was a self - taught geologist and explosives expert.
[ترجمه ترگمان]فیل اشنایدر یک زمین شناس آموزش دیده و متخصص مواد منفجره بود
[ترجمه گوگل]فیل اسنایدر متخصص زمین شناسان و متخصصین مواد منفجره بود
12. Mercator might be used by a geologist mapping current directions in Palaeozoic sediment.
[ترجمه ترگمان]Mercator ممکن است توسط یک زمین شناس به کار گرفته شود که به دستور جریان در رسوبات Palaeozoic می پردازد
[ترجمه گوگل]Mercator ممکن است توسط نقشه زمین شناسی نقشه برداری مسیرهای جاری در رسوب پالئوزوئیک استفاده شود
13. Mrecator might be used by a geologist mapping current directions in palaeozoic sediments.
[ترجمه ترگمان]Mrecator ممکن است توسط یک زمین شناس به دستور جریان در رسوبات palaeozoic مورد استفاده قرار گیرد
[ترجمه گوگل]مکررات ممکن است توسط زمین شناس شناسایی مسیرهای جاری در رسوبات پائئوزوئیک استفاده شود
14. To acquire this background, the petroleum exploration geologist must have mastered the basic principles.
[ترجمه ترگمان]برای بدست آوردن این پس زمینه، زمین شناس اکتشاف نفت باید بر اصول اولیه فایق آید
[ترجمه گوگل]برای دستیابی به این زمینه، زمین شناسان اکتشاف نفت باید از اصول اساسی برخوردار شوند