کلمه جو
صفحه اصلی

electrostatic


معنی : الکترواستاتیکی
معانی دیگر : (وابسته به الکتریسیته ی ساکن) برق ایستا، ایستابرقی

انگلیسی به فارسی

الکترواستاتیکی


الکترواستاتیک، الکترواستاتیکی


انگلیسی به انگلیسی

صفت ( adjective )
مشتقات: electrostatically (adv.)
(1) تعریف: of, pertaining to, or caused by static electricity.

(2) تعریف: of or pertaining to the branch of physics that deals with static electricity.

• pertaining to static electricity; pertaining to electrostatics, pertaining to the study of static electricity

دیکشنری تخصصی

[کامپیوتر] الکتریسیته ساکن .
[برق و الکترونیک] الکتروستاتیک، الکتروایستا اشاره به الکتریسیته ی ساکن، نظیر بار الکتریکی روی جسم . - الکترو استاتیک
[ریاضیات] الکتروستاتیک

مترادف و متضاد

الکترواستاتیکی (صفت)
electrostatic

جملات نمونه

1. The positive charge of the protons generates an electrostatic field, which binds the negative electrons of the atom to the nucleus.
[ترجمه ترگمان]بار مثبت پروتون ها یک میدان الکترواستاتیک را تولید می کند که الکترون های منفی اتم را به هسته متصل می کند
[ترجمه گوگل]بار مثبت پروتونها یک میدان الکترواستاتیک ایجاد می کند که الکترونهای منفی اتم را به هسته متصل می کند

2. Rigidity is not an issue with the electrostatic diaphragm.
[ترجمه ترگمان]Rigidity یک مساله با دیافراگم الکترواستاتیک نیست
[ترجمه گوگل]رطوبت مسئله ای با دیافراگم الکترواستاتیک نیست

3. In contrast, the electrostatic mechanism is moderately noisy and initially failed to gain any real support.
[ترجمه ترگمان]در مقابل، مکانیزم الکترواستاتیک نسبتا پر سر و صدا است و در ابتدا نتوانست هیچ گونه پشتیبان واقعی بدست آورد
[ترجمه گوگل]در مقابل، مکانیزم الکترواستاتیک نسبتا پر سر و صدا است و در ابتدا به دست آوردن هیچ حمایت واقعی

4. Bennet also did numerous experiments on the electrostatic precipitation of powders.
[ترجمه ترگمان]بنت همچنین آزمایش های زیادی در مورد بارش الکترواستاتیک پودرهای انجام داد
[ترجمه گوگل]بنت همچنین آزمایش های زیادی را در مورد بارش الکترواستاتیک پودر انجام داد

5. Electrostatic filters charge the incoming air so that the particles stick to an oppositely charged screen.
[ترجمه ترگمان]فیلترهای الکترواستاتیک هوای ورودی را شارژ می کنند به طوری که ذرات به یک صفحه کنترل مخالف متصل می شوند
[ترجمه گوگل]فیلترهای الکترواستاتیک هوا ورودی را شارژ می کنند تا ذرات به یک صفحه ی متضاد متصل شوند

6. Bonds of this type are formed by electrostatic attractions between ions of opposite charge.
[ترجمه ترگمان]باندهای این نوع بوسیله جاذبه های الکترواستاتیک بین یون های مخالف مخالف تشکیل شده است
[ترجمه گوگل]اوراق بهادار این نوع از جاذبه های الکترواستاتیک بین یونهای اتفاقی متضاد تشکیل شده است

7. This paper introduces an electrostatic proton accelerator operating in atmosphare, with maximum energy of 700 Kev and target Current about A.
[ترجمه ترگمان]این مقاله یک شتاب دهنده پروتون الکترواستاتیک را در atmosphare معرفی می کند و ماکزیمم انرژی ۷۰۰ kev و جریان هدف را در حدود A قرار می دهد
[ترجمه گوگل]این مقاله یک شتاب دهنده پروتونی الکترواستاتیک که در اتفسفر عمل می کند، با حداکثر انرژی 700 کیلو و هدف فعلی در مورد A معرفی می شود

8. Eliminating electrostatic method is to increase the humidity or use static quenching agent.
[ترجمه ترگمان]حذف روش الکترواستاتیک، افزایش رطوبت و یا استفاده از عامل جداسازی استاتیک است
[ترجمه گوگل]از بین بردن روش الکترواستاتیک افزایش رطوبت و یا استفاده از عامل رفع استاتیک است

9. Electrostatic attraction will play a major role in the absorption of viruses to positively charged surfaces.
[ترجمه ترگمان]جاذبه الکترواستاتیک نقش عمده ای در جذب ویروس به سطوح مثبت باردار ایفا می کند
[ترجمه گوگل]جذب الکترواستاتیک نقش مهمی در جذب ویروس ها به سطوح بالاتری از بارگذاری دارد

10. Electrostatic printing is classified into two major groups, Xerography and electrofax.
[ترجمه ترگمان]چاپ الکترواستاتیک بین دو گروه عمده، xerography و electrofax طبقه بندی می شود
[ترجمه گوگل]چاپ الکترواستاتیک به دو گروه اصلی، کزاز و الکتروفکتیو تقسیم می شود

11. As an important part of the tribo electrostatic separator, the high-voltage electrostatic field plays a key role in the mineral and the material processing.
[ترجمه ترگمان]به عنوان بخش مهمی از جداسازی الکترواستاتیک tribo، میدان الکترواستاتیک ولتاژ بالا، نقش کلیدی در مواد معدنی و پردازش مواد ایفا می کند
[ترجمه گوگل]به عنوان بخش مهمی از جداساز الکتروستاتیک tribo، میدان الکترواستاتیک ولتاژ بالا نقش کلیدی در مواد معدنی و پردازش مواد بازی می کند

12. Through the affects of pushing dust and making electrostatic, it will have strong adsorption and traction to the dust and small sand, and have maintenace and increase in light to the floor wax face.
[ترجمه ترگمان]از طریق تاثیر فشار بر گرد و غبار و ایجاد الکترواستاتیک، جذب و کشش قوی به گرد و غبار و شن کوچک خواهد داشت و نور را به صورت موم زمین افزایش داده و افزایش خواهد داد
[ترجمه گوگل]از طریق اثر گرد و غبار و الکترواستاتیک، جذب و جذب قوی به شن و ماسه و گرد و غبار و نگهداری و نگهداری و افزایش نور به صورت موم کف می شود

13. Electrostatic combs, exciting the tines to vibrate laterally in antiphase in the plane of the wafer, and detecting the vibrating frequency in the meantime, are mounted on the two tines of fork.
[ترجمه ترگمان]combs الکترواستاتیک که شاخک های آن به طور جانبی در صفحه قرص و در عین حال تشخیص فرکانس ارتعاش در این فاصله، بر روی دو شاخه انشعاب نصب می شوند
[ترجمه گوگل]کمربندهای الکترواستاتیک، هیجان انگیز کردن لبه ها در جهت ارتعاشی در طرف مقابل در فضای ویفر، و تشخیص فرکانس ارتعاشی در همین حال، بر روی دو چنگال چنگال نصب می شود

14. The effect of high voltage electrostatic field ( HVEF ) on growth and root differentiation of Nicotiana tabacum L.
[ترجمه ترگمان]اثر میدان الکترواستاتیک ولتاژ بالا بر رشد و تمایز ریشه ای of tabacum L
[ترجمه گوگل]اثر میدان الکترواستاتیک ولتاژ بالا (HVEF) بر تمایز رشد و ریشه نیکوتیانا توباگووم L

15. The anti-interference design of electrostatic accelerator control system based on PLC is introduced.
[ترجمه ترگمان]طراحی ضد تداخل سیستم کنترل شتاب دهنده الکترواستاتیک که بر پایه PLC ایجاد می شود، معرفی می شود
[ترجمه گوگل]طراحی ضد تداخل سیستم کنترل شتاب دهنده الکترواستاتیک بر اساس PLC معرفی شده است


کلمات دیگر: