1. Treatments of emasculation and perianth removal showed that the stamina had important effect on attracting visitors.
[ترجمه ترگمان]روش های درمانی of و perianth نشان داد که استقامت تاثیر مهمی بر جذب کنندگان دارد
[ترجمه گوگل]درمان های تخریب و تخلیه پروتئین ها نشان داد که استقامت اثر مهمی بر جذب بازدید کنندگان دارد
2. When the emasculation of the traditional media only reported the news, fooling the people and the public, we need a new power to help us understand this society.
[ترجمه ترگمان]هنگامی که the رسانه های سنتی فقط اخبار را گزارش کردند، مردم و مردم را فریب دادند، ما به یک قدرت جدید نیاز داریم که به ما کمک کند این جامعه را درک کنیم
[ترجمه گوگل]هنگامی که تخریب رسانه های سنتی تنها اخبار را گزارش داد، فریب مردم و مردم، ما نیازمند قدرت جدیدی هستیم تا به ما در درک این جامعه کمک کنیم
3. The percentage of berry set in emasculation treatment was high. Suggesting that the seedlessness of 'Kyoho' mutant should be parthenocarpic.
[ترجمه ترگمان]درصد of در درمان emasculation بالا بود Suggesting که the of Kyoho باید parthenocarpic باشند
[ترجمه گوگل]درصد توت ها در درمان تبخال بالا بود پیشنهاد می کند که بدون بذر موتانت Kyoho باید بخشی از گیاه باشد
4. Based on the results of emasculation, bagging and artificial pollination studies, Cistanche deserticola Ma takes selfing as the main breeding system.
[ترجمه ترگمان]براساس نتایج of، کیسه کردن و مطالعات گرده افشانی مصنوعی، Cistanche deserticola مادر selfing را به عنوان سیستم پرورش اصلی می گیرد
[ترجمه گوگل]بر اساس نتایج انحلال، کاشت و مطالعات گرده افشانی مصنوعی، Cistanche deserticola Ma به عنوان سیستم اصلی پرورش به خودی خود می رسد
5. Conclusion TVP combined with emasculation is a less invasive, effective operative way fort he treatment of patients with advanced prostatic cancer associated with bladder neck obstruction.
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری ترکیب TVP با emasculation یک روش موثر، موثر و موثر برای درمان بیماران مبتلا به سرطان prostatic پیشرفته مرتبط با انسداد گردن مثانه است
[ترجمه گوگل]نتیجه گیری TVP همراه با انسداد یک روش مؤثرتر و کارآمدتر برای درمان بیماران مبتلا به سرطان پیشرفته پروستات همراه با انسداد گردن مثانه است
6. You might see it as another example emasculation.
[ترجمه ترگمان]شما می توانید آن را به عنوان مثال دیگری از emasculation ببینید
[ترجمه گوگل]شما ممکن است آن را به عنوان نمونه دیگری از تخریب ببینید
7. His associations revealed excruciating feelings of emasculation and injury, picturing himself with squashed testicles and a missing penis.
[ترجمه ترگمان]تداعی او احساسات آزار دهنده و جراحت را آشکار کرد و خود را با testicles له و آلت گم شده تصور کرد
[ترجمه گوگل]انجمن های او احساسات وحشتناکی از تخریب و آسیب دیدگی را نشان می داد، تصویر خود را با بیضه های شکسته و یک آلت تناسلی از دست رفته
8. Wish you can benefit from our online sentence dictionary and make progress every day!
[ترجمه ترگمان]ای کاش شما می توانید از فرهنگ لغت آنلاین ما بهره مند شوید و هر روز پیشرفت کنید!
[ترجمه گوگل]آرزو می کنم که بتوانید از فرهنگ لغت حکم آنلاین ما بهره مند شوید و هر روز پیشرفت کنید!
9. Methods Analysed and evaluated the clinical efficacy in the 18 prostate cancer patients who were treated with HIFU combing with emasculation.
[ترجمه ترگمان]روش های Analysed و اثربخشی بالینی در بیماران مبتلا به سرطان پروستات ۱۸ سرطان را ارزیابی و ارزیابی کردند
[ترجمه گوگل]روشها: کارآیی بالینی در 18 بیمار مبتلا به سرطان پروستات که با HIFU شانه کردن با انقباض عروق کشی شده بودند، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت
10. Apomixis was evaluated based on comparison of seed setting rates between treatments of pollination with emasculation, bagging and removal of stigma.
[ترجمه ترگمان]Apomixis براساس مقایسه نرخ تنظیم بذر بین عمل آوری گرده افشانی با emasculation، کیسه کردن و حذف ننگ ارزیابی شد
[ترجمه گوگل]Apomixis بر اساس مقایسه مقادیر تنظیم دانه بین درمان های گرده افشانی با تخریب، بسته بندی کیسه ای و حذف نشگا ارزیابی شد
11. Use of male sterile lines of a hybrid system can be removed from artificial emasculation, lower labor costs and improved seed purity.
[ترجمه ترگمان]استفاده از خطوط استریل مرد یک سیستم هیبریدی را می توان از emasculation مصنوعی، هزینه های پایین تر کار و خلوص دانه حذف کرد
[ترجمه گوگل]استفاده از خطوط استریل مردانه یک سیستم ترکیبی می تواند از تخریب مصنوعی، هزینه های کار پایین تر و بهبود خلوص دانه حذف شود
12. For Chinese men, finally proud that they have international sports icons like the basketball star Yao Ming and the hurdler Liu Xiang, the soccer team endures as the ultimate symbol of emasculation.
[ترجمه ترگمان]برای مردان چینی، در نهایت افتخار می کنند که آیکون های ورزشی بین المللی مثل یائو مینگ و the لیو ژیانگ که تیم فوتبال به عنوان نماد نهایی of حفظ شده است
[ترجمه گوگل]برای مردان چینی، سرانجام افتخار می کنند که دارای آیکون های ورزشی بین المللی مانند ستاره ی بسکتبال Yao Ming و چپاول لیو شیانگ، تیم فوتبال به عنوان نماد نهایی انزال رو به رو است
13. His splayed hand pulled at his crotch as if emasculation would be sweet to him.
[ترجمه ترگمان]دستش را بغل کرده بود، انگار که if برایش خوشایند نبود
[ترجمه گوگل]دستش را در دستانش گذاشت، انگار که رسوبش به او شیرین بود
14. Objective To evaluate the clinical efficacy in the treatment of prostate cancer patients with HIFU combing with emasculation.
[ترجمه ترگمان]هدف ارزیابی اثربخشی بالینی در درمان بیماران سرطانی پروستات با HIFU combing با emasculation
[ترجمه گوگل]هدف: ارزیابی اثربخشی بالینی در درمان بیماران مبتلا به سرطان پروستات با شکستن HIFU با تشنج