کلمه جو
صفحه اصلی

effacement


معنی : محو، زدودن
معانی دیگر : زدودن

انگلیسی به فارسی

زدودن


انگلیسی به انگلیسی

• act of erasing, wiping out; destruction

مترادف و متضاد

محو (اسم)
suppression, abolition, elimination, obliteration, erasure, effacement

زدودن (اسم)
effacement

جملات نمونه

1. The results indicate that authority, rather than self- effacement, may be used by Chinese writers to demonstrate group solidarity.
[ترجمه ترگمان]نتایج نشان می دهد که قدرت، به جای خود - پاک سازی، ممکن است توسط نویسندگان چینی برای نشان دادن همبستگی گروهی مورد استفاده قرار گیرد
[ترجمه گوگل]نتایج حاکی از آن است که مقامات چینی، به جای خودکفایی، میتوانند برای نشان دادن همبستگی گروهی از نویسندگان چینی استفاده کنند

2. The morphological hallmark of primary FSGS is diffuse effacement of podocyte foot processes.
[ترجمه ترگمان]مشخصه مورفولوژیکی of اولیه، محو کردن فرایندهای فوت podocyte است
[ترجمه گوگل]ویژگی مورفولوژیک FSGS اولیه این است که فرایند پا فرآیند پودوتیپی را از بین می برد

3. Epithelial cells: Widespread foot process effacement and focal micro vallation.
[ترجمه ترگمان]سلول های بنیادی: فرآیند گسترده فوت (پاک سازی)و micro کانونی (vallation)
[ترجمه گوگل]سلولهای اپیتلیال: تخریب فرآیند پا و ضخامت کانونی میکروسکوپی

4. Phase 1: Early (Latent)—thinning (effacement) and opening (dilation) of the cervix to 3 cm; contractions are 30 to 45 seconds long, 20 minutes apart or less.
[ترجمه ترگمان]فاز ۱: اوایل (Latent)- نازک شدن (محو)و باز کردن (dilation)رحم زن به ۳ سانتی متر؛ انقباضات ۳۰ تا ۴۵ ثانیه طول می کشد، ۲۰ دقیقه بیشتر یا کم تر
[ترجمه گوگل]فاز 1: زودهنگام (بسته شدن) ریزش (تخلیه) و باز شدن (انقباض) گردن رحم تا 3 سانتی متر؛ انقباضات 30 تا 45 ثانیه طول می کشد، 20 دقیقه و یا کمتر

5. Self - effacement did not lead to timidity.
[ترجمه ترگمان]Self به شرم منتهی نمی شد
[ترجمه گوگل]خودمختاری به ترسو نبود

6. There is edema and partial effacement of the fourth ventricle, dorsal pons, and mid brain on the left.
[ترجمه ترگمان]edema و پاک سازی جزئی از بطن چهارم، pons پشتی و میانی مغز در سمت چپ وجود دارد
[ترجمه گوگل]ادم و تخلیه جزئی بطن چهارم، پان پشتی و مغز میانی در سمت چپ وجود دارد

7. This man does not self- effacement at all, but he pretend to be like this.
[ترجمه ترگمان]این مرد، محو و محو نشدنی است، اما تظاهر به این کار می کند
[ترجمه گوگل]این مرد به هیچ وجه خود را از بین نمی برد، اما او وانمود می کند که چنین است

8. Renal biopsies of patients with proteinuria and kidney disease most often are associated with podocyte foot process effacement.
[ترجمه ترگمان]نمونه برداری Renal از بیماران مبتلا به پروتیینوری و بیماری های کلیوی اغلب با پاک سازی فرآیند podocyte همراه است
[ترجمه گوگل]بیوپسی کلیوی بیماران مبتلا به پروتئینوری و بیماری کلیه اغلب با پوسیدگی پودوسیت پاشیده می شود

9. Significant induction of glycosaminoglycan, which is known to retain substantial water, and increased collagen production are most likely responsible for wrinkle effacement .
[ترجمه ترگمان]القای قابل توجه of، که به حفظ آب قابل توجه مشهور است و افزایش تولید کلاژن، به احتمال زیاد مسئول پاک سازی ضد چین و چروک است
[ترجمه گوگل]القاء قابل توجهی از گلیکواسامینو گلیکان، که شناخته شده برای حفظ آب قابل توجه است، و افزایش تولید کلاژن، به احتمال زیاد مسئول برداشتن چین و چروک است

10. Your doctor is checking your progression each week, looking for signs of dilation and effacement.
[ترجمه ترگمان]پزشک شما هر هفته پیشرفت شما را بررسی می کند و به دنبال نشانه هایی از انبساط و محو شدن است
[ترجمه گوگل]دکتر شما در هر هفته به پیشرفت خود میپردازد، به دنبال علائم انقباض و خارش است

11. The first effect of the draught on the educated Hindus was a complete effacement from their minds of the time-honoured beliefs and traditions of Hindu society.
[ترجمه ترگمان]نخستین اثر کوران بر روی هندوهای تحصیلکرده، محو کامل از ذهن آن ها از اعتقادات و آداب و سنن جامعه هندو بود
[ترجمه گوگل]اولین اثر این پیش نویس در هندوستان تحصیل شده، نابودی کامل از ذهن آنها از اعتقادات و سنت های مدیون جامعه مدیترانه بود

12. The shaikh will lift him up through a path filled with difficulties, train him through worship, and guide him to a state of complete Self- Effacement .
[ترجمه ترگمان]The او را در مسیری پر از سختی ها عبور خواهد داد، او را از طریق عبادت آموزش می دهد، و او را به حالت خود - effacement راهنمایی می کند
[ترجمه گوگل]شیخ او را از طریق راه پر از مشکلات بلند می کند، او را از طریق عبادت آموزش می دهد و او را به حالت کامل خود-بهره برداری هدایت می کند

13. The mucous plug—the clear, globby, gelatinous blob-like barrier that has corked your cervix throughout your pregnancy—occasionally becomes dislodged as dilation and effacement begin.
[ترجمه ترگمان]The mucous - the، globby، و حباب مانند که در طول دوران بارداری بر روی رحم قرار گرفته اند - گاهی اوقات به صورت انبساط و محو شدن از جا درمی آید
[ترجمه گوگل]پلاگین مخاطی - مانع شبیه سستی واضح، گلوببی، ژلاتینی مانند که در طول حاملگی شما قفل گردن رحم خود را دارد، گاهی اوقات به دلیل انقباض و جابجایی شروع می شود

14. A score is calculated based upon the station of the presenting part and cervical dilatation, effacement, consistency, and position.
[ترجمه ترگمان]یک امتیاز براساس ایستگاه ارائه بخش ارائه و گردن رحم، پاک سازی، ثبات و موقعیت محاسبه می شود
[ترجمه گوگل]نمره بر اساس ایستگاه بخش ارائه شده و انحراف، گرد و غبار، انسجام و موقعیت جسمی محاسبه می شود

پیشنهاد کاربران

در پزشکی، در معاینه دهانه رحم زن باردار، هنگامی که زایمان نزدیک باشددهانه رحم به صورت یک ورقه کاغذ احساس می شود و از این طریق تشخیص می دهند زایمان قریب الوقوع است و زن باردار باید بستری شود.


کلمات دیگر: