delighted

1. a delighted look

ظاهری (سیمایی) بسیار خوشحال

2. he delighted in lacerating cheats and thieves

او از عذاب دادن آدم های متقلب و دزد خوشش می آمد.

3. i am delighted to meet you

از ملاقات شما بسیار خرسندم.

4. her quaint accent delighted the audience

لهجه ی غیرعادی او شنوندگان را محظوظ کرد.

5. the though of visiting his homeland delighted him

اندیشه ی دیدار وطن او را دلخوش می کرد.

6. I know Frank will be delighted to see you.

[ترجمه AILIN] من می دانم که فرانک از دیدن شما شادمان خوهد شد.

[ترجمه Artemis] می دانم فرانک بسیار خوشحال خواهد شد زمانی که شما را ببیند

[ترجمه ترگمان]می دانم که فرانک از دیدن شما خوشحال خواهد شد
[ترجمه گوگل]می دانم فرانک خوشحال خواهد شد که شما را ببیند

7. I am delighted to make your acquaintance, Mrs. Baker.

[ترجمه AILIN] از آشنائی با شما خوشحالم ، خانم بیکر

[ترجمه ترگمان]از آشنایی با شما خوشوقتم، خانم بی کر
[ترجمه گوگل]من خوشحالم که آشنایی شما، خانم بیکر

8. He grins, delighted at the memory.

[ترجمه ترگمان]او نیشش را باز می کند و از این خاطره خوشحال می شود
[ترجمه گوگل]او گیج می شود، خوشحال به حافظه است

9. My wife and I are very delighted to hear the news of your marriage. We send you both our love and hope you will have nothing but joy and happiness in your life together.

[ترجمه ترگمان]من و زنم از شنیدن خبر ازدواج شما خیلی خوشحالیم هر دوی ما عشق و امید ما را به شما می فرستیم و امیدوارم که شما هیچ چیز جز شادی و شادی در زندگی نداشته باشید
[ترجمه گوگل]همسر و من بسیار خوشحال هستیم که اخبار مربوط به ازدواج شما را می شنویم ما هر دو عشق را به تو می سپاریم و امیدواریم که در زندگی خود با هم شادی و شادی داشته باشید

10. We are extremely delighted to hear of your scholarship to Beijing University. You are worthy of success. Best wishes for your bright future.

[ترجمه ترگمان]ما بی نهایت از شنیدن بورس تحصیلی شما به دانشگاه پکن لذت می بریم تو ارزش موفقیت داری بهترین آرزوها برای آینده درخشان شما
[ترجمه گوگل]ما بسیار خوشحالیم که از تحصیلات خود در دانشگاه پکن قدردانی می کنیم شما شایسته موفقیت هستید بهترین آرزوها برای آینده ای روشن

11. I was delighted to be invited to her party.

[ترجمه ترگمان]خوشحال شدم که به مهمانی او دعوت شدم
[ترجمه گوگل]خوشحال شدم که به حزبش دعوت شدم

12. I have always been delighted at the prospect of a new day, a fresh try, one more start, with perhaps a bit of magic waiting somewhere behind the morning.

[ترجمه ترگمان]همیشه از تصور یک روز جدید خوشحال بوده ام، یک تلاش تازه، یک شروع تازه، و شاید هم کمی جادو در جایی پشت سر صبح
[ترجمه گوگل]من همیشه با چشم انداز یک روز جدید، یک امتحان تازه، یک شروع دیگر، و شاید کمی جادو در جایی پشت سر صبح، خوشحالم

13. We are all delighted at the news.

[ترجمه ترگمان]ما همگی از این خبر محظوظ شدیم
[ترجمه گوگل]ما همه از اخبار خوشحالیم

14. He delighted himself with his success.

[ترجمه ترگمان]از موفقیتش لذت می برد
[ترجمه گوگل]او با موفقیت خود را خوشحال کرد

15. Sandy will be delighted to see you.

[ترجمه ترگمان]سندی \"از دیدنت خوشحال میشه\"
[ترجمه گوگل]سندی خوشحال خواهد شد که شما را ببیند

16. I'm delighted to receive the announcement of your marriage and now send you and your Frank my sincere congratulations and best wishes for a happy and harmonious life together.

[ترجمه ترگمان]خوشحالم که این خبر ازدواج شما را دریافت کرده ام و اکنون شما و فرانک شما را صمیمانه تبریک می گویم و بهترین آرزوها را برای یک زندگی شاد و موزون در کنار هم می فرستم
[ترجمه گوگل]من خوشحال هستم که اعلامیه ازدواج شما را دریافت می کنم و در حال حاضر به شما و فرانک تبریک می گویم و بهترین آرزوها را برای زندگی شاد و هماهنگ با هم می آورم

17. Patients are delighted their local hospital has been saved from the axe.

[ترجمه ترگمان]بیماران خوشحال هستند که بیمارستان محلی آن ها از تبری نجات داده شده است
[ترجمه گوگل]بیماران خوشحال هستند که بیمارستان محلی خود را از تبر نجات داده اند

18. He was grinning proudly, delighted with his achievements.

[ترجمه ترگمان]او با غرور لبخند می زد و از achievements او لذت می برد
[ترجمه گوگل]او با افتخار خیره شد و از دستاوردهای او خوشحال شد

انگلیسی به فارسی

انگلیسی به انگلیسی

مترادف و متضاد

جملات نمونه

پیشنهاد کاربران