1. she spoke with fervor
او با حرارت زیاد حرف می زد.
2. He took up the cause with evangelical fervor.
[ترجمه ترگمان]او علت شور و حرارت مذهبی را با خودش در میان گذاشت
[ترجمه گوگل]او علت را با توجه به انحصارگرایانه درگیر کرد
3. The hype and fervor surrounding the event positively invited scepticism.
[ترجمه ترگمان]شور و اشتیاق حول این رویداد، بدبینی را به طور مثبت برانگیخته است
[ترجمه گوگل]عصبانیت و اشتیاق اطراف این رویداد به طور مثبت شک و تردید را فرا می خواند
4. The survey suggests that all of this competitive fervor is taking a toll, and that financial pressures are paramount.
[ترجمه ترگمان]این نظرسنجی نشان می دهد که تمام این شور و اشتیاق رقابتی عوارضی را در بر می گیرد و فشارهای مالی در اولویت هستند
[ترجمه گوگل]این نظرسنجی نشان می دهد که تمام این مزاحمت رقابتی در حال افزایش است و فشارهای مالی بسیار مهم هستند
5. Yet there is a great religious fervor and ferment evident among not only young people but old and middle-aged as well.
[ترجمه ترگمان]با این حال، شور و اشتیاق مذهبی زیادی وجود دارد و در میان افراد مسن نه تنها پیر و میانسال نیز مشهود است
[ترجمه گوگل]با این وجود در میان جوانان و همچنین پیر و میانسال، احساسات و دلسردی های مذهبی زیادی وجود دارد
6. These ministers lost none of their fervor for souls, but they became less mobile and more expensive to support.
[ترجمه ترگمان]این وزیران هیچ یک از شور و اشتیاق خود را برای روح از دست ندادند، اما آن ها کم تر متحرک و گران قیمت تر از آن بودند
[ترجمه گوگل]این وزیران هرگز از نفس خود برای نفس نخواستند، اما برای حمایت از آنها کمتر متحرک و گرانتر شدند
7. The speech aroused nationalist fervor.
[ترجمه ترگمان]این سخنرانی شور ملی گرای ملی را برانگیخت
[ترجمه گوگل]این سخنرانی موجب نگرانی ناسیونالیستی شد
8. Along with spices, religious fervor also obsessed them.
[ترجمه ترگمان]در کنار ادویه، شور مذهبی نیز آن ها را تحت فشار قرار می دهد
[ترجمه گوگل]همراه با ادویه جات ترحیم مذهبی نیز آنها را وسوسه کرد
9. She could probably join easily in the fervor of a pentecostal service without causing much notice.
[ترجمه ترگمان]او احتمالا می توانست به راحتی در شور و حرارت یک سرویس pentecostal شرکت کند بدون اینکه زیاد متوجه آن شود
[ترجمه گوگل]او احتمالا به راحتی می تواند به اشتیاق یک سرویس پاپتسکاتال بپردازد بدون آنکه متوجه شود
10. In Richmond, with the fervor of a political campaign, the president demanded action from Congress on his jobs plan.
[ترجمه ترگمان]رئیس جمهور در ریچموند با اشتیاق یک کمپین سیاسی خواستار اقدام کنگره در برنامه کاری خود شد
[ترجمه گوگل]رئیس جمهور در ریچموند، با توجه به مبارزات سیاسی، خواستار اقدام کنگره در برنامه شغلی خود شد
11. He did so, moreover, with a nearly messianic fervor and aplomb.
[ترجمه ترگمان]علاوه بر این، این کار را هم کرد که به اندازه کافی مطمئن و مطمئن به نظر می رسید
[ترجمه گوگل]علاوه بر این، او با این کار، تقریبا مسیحیت و فریب خورده است
12. His enthusiasm and fervor thrives for good quality electronic dance music.
[ترجمه ترگمان]شور و اشتیاق او برای موسیقی رقص الکترونیک با کیفیت خوب رشد می کند
[ترجمه گوگل]شور و شوق و علاقه خود را برای موسیقی رقص الکترونیکی با کیفیت خوب رشد می کند
13. Our capacity for religious fervor and for unthinking energetic obedience is unfortunately bottomless.
[ترجمه ترگمان]ظرفیت ما برای اشتیاق مذهبی و اطاعت با انرژی بی فکری، متاسفانه بی انتها است
[ترجمه گوگل]متأسفانه، ظرفیت ما برای آرامش مذهبی و برای اطمینان ناامید کننده پر انرژی، متزلزل است
14. Fervor - enticement - sex appeal - portrait - Attractive - Innocent, achromatic region opening browsing.
[ترجمه ترگمان]جاذبه جنسی - - enticement - Attractive - Innocent، منطقه achromatic، مرور را باز می کند
[ترجمه گوگل]Fervor - enticement - درخواست تجدید نظر جنسی - پرتره - جذاب - بی رحمانه، منطقه آکروماتیک باز در حال دیدن سایت
15. Romanism and idealism fervor are the communal characteristics of these heroic characters.
[ترجمه ترگمان]شور و حرارت idealism، خصوصیات مشترک این شخصیت های قهرمانانه هستند
[ترجمه گوگل]رمانتیک و آرامش گرایی ویژگی های جمعی این شخصیت های قهرمانانه هستند