1. to ferry troops from ship to shore
قشون را با فری از کشتی به کرانه بردن
2. The ferry service has restarted after an interval of 12 years.
[ترجمه ترگمان]پس از یک بازه زمانی ۱۲ ساله، خدمات قایق مجددا راه اندازی شده است
[ترجمه گوگل]خدمات کشتی بعد از یک دوره 12 ساله مجددا راه اندازی شده است
3. The ferry leaves for France at one o'clock.
[ترجمه Sali] کشتی ساعت یک از فرانسه میرود
[ترجمه یاسمن صفائی] کشتی ساعت یک به سمت فرانسه حرکت می کند.
[ترجمه ترگمان]کشتی ساعت یک به مقصد فرانسه حرکت می کند
[ترجمه گوگل]کشتی یک ساعت به فرانسه می رود
4. He stowed away on a ferry and landed in North Shields.
[ترجمه ترگمان]سپس سوار کشتی شد و در Shields شمالی فرود آمد
[ترجمه گوگل]او در یک کشتی ایستاده و در شمال شیلد فرود می آید
5. He went over the river by ferry boat.
[ترجمه ترگمان]با قایق به رودخانه رفت
[ترجمه گوگل]او بیش از رودخانه با قایق سواری رفت
6. You can cross the river by ferry.
[ترجمه ترگمان]تو می توانی با کشتی از رودخانه عبور کنی
[ترجمه گوگل]شما می توانید از طریق رودخانه عبور کنید
7. The ferry service has been suspended for the day because of bad weather.
[ترجمه ترگمان]سرویس کشتی به خاطر آب و هوای بد برای روز به حالت تعلیق در آمده است
[ترجمه گوگل]خدمات کشتی به دلیل آب و هوای بد برای روز تعطیل است
8. The ferry sails from Newhaven to Dieppe.
[ترجمه ترگمان]کشتی از Newhaven به سوی دیپ حرکت می کند
[ترجمه گوگل]بادبان کشتی از Newhaven به Dieppe
9. The price includes accommodation and ferry crossing.
[ترجمه ترگمان]این قیمت شامل محل اقامت و عبور قایق است
[ترجمه گوگل]قیمت شامل مسکن و عبور از کشتی است
10. They missed the ferry and remained onshore.
[ترجمه ترگمان]کشتی را از دست دادند و روی ساحل ماند
[ترجمه گوگل]آنها کشتی را از دست دادند و در ساحل ماندند
11. We caught the ferry at Ostend.
[ترجمه ترگمان]کشتی را در او ستند گرفتیم
[ترجمه گوگل]ما کشتی را در اوستند گرفتیم
12. They had recrossed the River Gambia by ferry.
[ترجمه ترگمان]با کرجی از رودخانه گامبیا عبور کرده بودند
[ترجمه گوگل]آنها رودخانه گامبیا را با کشتی کشتند
13. Ferry services operate between the islands and the mainland.
[ترجمه ترگمان]خدمات فری بین جزایر و سرزمین اصلی عمل می کند
[ترجمه گوگل]خدمات کشتی بین جزایر و سرزمین اصلی عمل می کنند
14. The train is timed to connect with the ferry.
[ترجمه ترگمان]قطار برای اتصال با کرجی برنامه ریزی شده است
[ترجمه گوگل]قطار برای ارتباط با کشتی زمان بندی شده است