1. gatherer
گردآورنده،جمع کننده
2. Groups of hunters and gatherers used to roam Europe.
[ترجمه ترگمان]گروهی از شکارچیان و gatherers که برای گردش در اروپا به کار می رفتند
[ترجمه گوگل]گروه های شکارچیان و جمع کننده ها به اروپا سفر می کردند
3. Farmers grow only a few crops, while gatherers pick from a vast range of wild plants.
[ترجمه ترگمان]کشاورزان تنها چند محصول بکارند، در حالی که gatherers از گستره وسیعی از گیاهان وحشی بهره می برند
[ترجمه گوگل]کشاورزان تنها تعداد کمی از محصولات را رشد می دهند، در حالی که جمع کننده ها از طیف وسیعی از گیاهان وحشی انتخاب می شوند
4. As food gatherers and child minders, women would have communicated with words.
[ترجمه ترگمان]به عنوان gatherers غذایی و minders کودک، زنان با کلمات ارتباط برقرار می کردند
[ترجمه گوگل]به عنوان جمع آوری غذا و مراقبت از کودکان، زنان با کلمات صحبت می کنند
5. As hunters and gatherers in the symbolic realm, nobody does it better.
[ترجمه ترگمان]به عنوان شکارچی و gatherers در قلمرو نمادین، هیچ کس این کار را بهتر انجام نمی دهد
[ترجمه گوگل]به عنوان شکارچیان و گردانندگان در قلمرو نمادین، هیچ کس آن را بهتر نمی کند
6. The benefit for the gatherers - the parasites of the system- is self evident.
[ترجمه ترگمان]مزیت for - انگل های سیستم - خود بدیهی است
[ترجمه گوگل]مزیت جمع آوری کنندگان - انگل های سیستم - خود آشکار است
7. In addition, most hunter - gatherer societies today have a panoply of deities.
[ترجمه ترگمان]به علاوه، اغلب جوامع شکارچی - gatherer امروزی دارای مجموعه کامل خدایان هستند
[ترجمه گوگل]علاوه بر این، بیشتر جوامع شکارچی جمع کننده امروزه دارای خدایانی هستند
8. They recorded the weight of the mushrooms each gatherer collected and where they visited.
[ترجمه ترگمان]آن ها وزن قارچ را جمع آوری کرده و در جایی که از آن بازدید کردند را ثبت کردند
[ترجمه گوگل]آنها وزن قارچ ها را جمع آوری کردند و هر بازدیدکننده ای را جمع آوری کردند
9. For I am like the gatherer of summer fruit, like the gleaner of the vintage, when there are no grapes to eat, none of the early figs I crave.
[ترجمه ترگمان]چون من به gatherer میوه تابستان شباهت دارم، مثل the انگور، وقتی که انگور برای خوردن وجود ندارد، هیچکدام از figs early که من آرزویش را دارم
[ترجمه گوگل]برای من مثل جمع آوری میوه های تابستانی، مانند برگزاری مراسم تشییع جنازه، زمانی که هیچ انگور برای غذا وجود ندارد، هیچ یک از انجیر های اولیه من طلب نمی کند
10. Women in the hunter - gatherer societies are more likely to give birth to daughters because _____.
[ترجمه ترگمان]زنان در جوامع شکارچی به احتمال زیاد دختران را به دنیا می آورند زیرا _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _
[ترجمه گوگل]زنان در شکارچی - جوامع جمع کننده احتمال بیشتری دارند که دختران را به دنیا آورند زیرا _____
11. Increasingly and unintentionally, the papacy assumed the odium of tax gatherer on behalf of the king.
[ترجمه ترگمان]به طور روزافزون و غیر عمد، دستگاه پاپ odium مامور وصول مالیات را به نمایندگی از پادشاه به خود گرفت
[ترجمه گوگل]به طور فزاینده و ناخواسته، پاپد از طرف پادشاه، مبلغ مالیات را به عهده گرفت
12. In addition, the migration from rural areas to the cities has robbed the region of many of its truffle gatherers.
[ترجمه ترگمان]علاوه بر این، مهاجرت از مناطق روستایی به شهرها، منطقه بسیاری از gatherers truffle را غارت کرده است
[ترجمه گوگل]علاوه بر این، مهاجرت از مناطق روستایی به شهرها، منطقه بسیاری از گردآورندگان قارچ را سرقت کرده است
13. Internet users fall into two camps, the information providers and the information gatherers.
[ترجمه ترگمان]کاربران اینترنت به دو دسته تقسیم می شوند، ارائه دهندگان اطلاعات و جمع آوری اطلاعات
[ترجمه گوگل]کاربران اینترنت به دو اردوگاه، ارائه دهندگان اطلاعات و گردآورنده اطلاعات تقسیم می شوند
14. In this scenario, man became the hunter, woman the gatherer.
[ترجمه ترگمان]در این سناریو، مرد شکارچی، زن شکارچی شد
[ترجمه گوگل]در این سناریو، مرد تبدیل به شکارچی، زن گرداننده شد
15. Two main streams developed; the hunter became herdsman and the gatherer became agriculturalist.
[ترجمه ترگمان]دو جریان اصلی رشد کرد؛ شکارچی چوپان شد و gatherer تبدیل به agriculturalist شد
[ترجمه گوگل]دو جریان اصلی توسعه یافته؛ شکارچی گاو شد و کشاورز کشاورزی شد