emanation - معنی "emanation"

انگلیسی به فارسی

تجلی، نشئه

زلزله، تجلی

انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )

• (1) تعریف: the act or an instance of emanating.
• مشابه: issue

• (2) تعریف: something that flows out or is emanated, such as a gas from a chemical process.

• flowing, proceeding forth; something which is emitted, radiation

مترادف و متضاد

تجلی (اسم)

phenomenon, influence, expression, emanation, epiphany

emergence, discharge

Synonyms: arising, beginning, derivation, drainage, effluence, effluent, efflux, effusion, ejaculation, emerging, emission, escape, exhalation, exudation, flow, flowing, gush, issuance, issuing, leakage, oozing, origin, origination, outflow, outpour, proceeding, radiation, springing, welling

Antonyms: taking, withdrawal

جملات نمونه

1. the emanation of light from a candle

برون تابی نور از شمع

2. the soul may be considered an emanation of divinity lodged in man

می توان پنداشت که روح تجلی خداوند در بشر است.

3. The place gave off a strong emanation of evil.

[ترجمه ترگمان]این مکان، مایه emanation از شیطان بود
[ترجمه گوگل]این مکان باعث خشم شدیدی شد

4. It is an emanation from the distant orb of immortal light.

[ترجمه ترگمان]این an از آن کره دوردست نور جاویدان است
[ترجمه گوگل]این ناحیه از دور دور از نور جاودانه است

5. Perfume is an emanation from the flower.

[ترجمه ترگمان]عطر بخشی از گل است
[ترجمه گوگل]عطر از گل خارج شده است

6. Dinner guests remarked on how depressing their house had become; the book was giving off emanations.

[ترجمه ترگمان]مهمانان هنگام صرف شام اظهار داشتند که خانه آن ها چقدر ناراحت کننده شده است، کتاب بوی زننده به مشام می رسید
[ترجمه گوگل]مهمانان شام در مورد چگونگی افسردگی خانه خود دچار تغییر کرده اند این کتاب موجب خسارت شد

7. Any minute now his eyes would darken until they seemed almost black with the sheer emanation of his will.

[ترجمه ترگمان]هر لحظه ممکن بود چشم هایش تیره و تار شود، تا آن که به نظر می رسید که بدن او به سیاهی اراده اش سیاه شده باشد
[ترجمه گوگل]هر لحظه چشم های او تاریک می شوند تا زمانی که به نظر می رسد تقریبا سیاه و سفید با تحقق محض اراده او

8. We are not prepared enough to handle the intensity of that emanation.

[ترجمه ترگمان]ما به اندازه کافی آماده نیستیم که شدت این emanation را کنترل کنیم
[ترجمه گوگل]ما به اندازه کافی آماده نیستیم تا شدت این انحراف را کنترل کنیم

9. Even the Tetragrammaton (YHVH) which is called God's "proper name" only denotes His highest emanation in creation.

[ترجمه ترگمان]حتی the (YHVH)که \"نام درست\" خداوند نامیده می شود، بیانگر بالاترین emanation در آفرینش است
[ترجمه گوگل]حتی Tetragrammaton (YHVH) که به نام 'نام خدا' نامیده می شود، تنها نشان دهنده بالاترین نیروی او در خلقت است

10. Hanuman is more well-known as the son of Vayu, the deva of wind or his emanation.

[ترجمه ترگمان]Hanuman به عنوان پسر of شناخته می شود، deva باد یا emanation
[ترجمه گوگل]هانومان بیشتر به عنوان پسر وایو شناخته می شود، از باد یا زلزله او

11. Often takes the information the receive, neglects the information emanation.

[ترجمه ترگمان]اغلب اطلاعات دریافتی را می گیرد و the اطلاعات را نادیده می گیرد
[ترجمه گوگل]اغلب اطلاعاتی را دریافت می کند، اطلاعات را از دست می دهد

the emanation of light from a candle

برون‌تابی نور از شمع

The soul may be considered an emanation of divinity lodged in man.

می‌توان پنداشت که روح تجلی خداوند در بشر است.

پیشنهاد کاربران

فیض، صدور، ابداع

cahin of emanation
زنجیره ی تجلی

تجلی، ظهور، نمود،

• The universe is an emanation of the essence of the Creator
• some emanations of his personality