کلمه جو
صفحه اصلی

garret


معنی : اطاق زیر شیروانی، برج دیده بانی
معانی دیگر : اتاق زیر شیروانی، اتاق زیر سقفی، پستوی زیر بام

انگلیسی به فارسی

برج دیده بانی، اطاق زیر شیروانی


حیاط خلوت، برج دیده بانی، اطاق زیر شیروانی


انگلیسی به انگلیسی

• section of a house situated under the roof, attic; (british slang) head
a garret is a very small room at the top of a house.

مترادف و متضاد

اطاق زیر شیروانی (اسم)
loft, checkloft, garret, mansard

برج دیده بانی (اسم)
garret

جملات نمونه

1. I can't get back to the garret until tomorrow.
[ترجمه ترگمان]من تا فردا نمی توانم به اتاق زیرشیروانی برگردم
[ترجمه گوگل]من نمی توانم تا فردا به عقب برگردم

2. When some mice found the garret, the fir tree was happy for the company.
[ترجمه ترگمان]وقتی برخی از موش ها این زاغه را پیدا کردند، درخت صنوبر برای شرکت خوشحال بود
[ترجمه گوگل]هنگامی که برخی موش ها حیاط را پیدا کردند، صنوبر برای این شرکت خوشحال بود

3. At least it wasn't a garret, he would have said, which was the only other thing they'd been offered.
[ترجمه ترگمان]او می گفت: حداقل این اتاق زیر شیروانی نبود، و این تنها چیزی بود که آن ها پیشنهاد داده بودند
[ترجمه گوگل]حداقل آن یک حیاط خلوت نبود، او می گفت، که تنها چیزی بود که آنها ارائه می دادند

4. It is because this garret is at the very heart of Government.
[ترجمه ترگمان]علتش این است که این زاغه در قلب دولت است
[ترجمه گوگل]این به این دلیل است که این حیاط در قلب دولت است

5. Gradually she had transformed it from a grimy garret into a cheerful nest.
[ترجمه ترگمان]کم کم آن را از یک اتاقک کثیف کثیف به یک لانه شاد تبدیل کرده بود
[ترجمه گوگل]به تدریج او آن را از یک حیاط خزنده به یک لانه شاد تبدیل کرده است

6. People used to go to a garret and paint.
[ترجمه ترگمان]مردم به اتاق زیر شیروانی می رفتند و رنگ می زدند
[ترجمه گوگل]مردم برای رفتن به حیاط و نقاشی رفتند

7. You could shut yourself away in this garret all day and never come down.
[ترجمه ترگمان]شما می توانید تمام روز خود را در این اتاق زیر و رو کنید و هرگز پایین نخواهید آمد
[ترجمه گوگل]شما می توانید تمام این روز را در این حیاط خلوت کنید و هرگز نزنید

8. They are the poor men living in a garret.
[ترجمه ترگمان]این ها آدم های فقیری هستند که در اتاق زیر شیروانی زندگی می کنند
[ترجمه گوگل]آنها مردانی فقیر هستند که در حیاط خلوت زندگی می کنند

9. No doubt he lived in a garret.
[ترجمه ترگمان]بی شک در اتاق زیرشیروانی زندگی می کرد
[ترجمه گوگل]بدون شک او در یک حیاط خلوت زندگی کرد

10. The radical, marginal and Bohemian Garret Culture is part of the Shanghai culture in 1930 s.
[ترجمه ترگمان]فرهنگ Garret، حاشیه ای و Bohemian بخشی از فرهنگ شانگهای در دهه ۱۹۳۰ است
[ترجمه گوگل]فرهنگ قرنطینه، حاشیه ای و بوهمیگ بخشی از فرهنگ شانگهای در سال 1930 است

11. In the very year of Garret More's death Wolsey first came into power in Engl and.
[ترجمه ترگمان]در همان سال پس از مرگ Garret، وولزی ابتدا در Engl به قدرت رسید
[ترجمه گوگل]در همان سال، مرگ Wolsey در گریت بیشتر، در انگلس و انگلستان به قدرت رسید

12. James E. Garret, I, Carol Garret, want to go on record as saying I love you!
[ترجمه ترگمان]\"جیمز ای\" \"گرت\"، من، \"کارول گرت\"، می خوام بگم دوستت دارم
[ترجمه گوگل]جیمز E Garret، من، کارول Garret، می خواهم به ثبت رکورد می گوید که من شما را دوست دارم!

13. He pointed into the second garret, only differing from the first in being more naked about the walls, and having a large, low, curtainless bed, with an indigo-coloured quilt at one end.
[ترجمه ترگمان]او به اتاق دیگر اتاق دوم اشاره کرد، تنها از همان اول بود که لخت و لخت در اطراف دیوارها نشسته بود و تخت خواب بزرگ و بدون پرده داشت و یک تخت خواب بزرگ و بدون پرده داشت
[ترجمه گوگل]او به حیاط دوم اشاره کرد، تنها تفاوت در اولین بودن در مورد دیوارهای برهنه و داشتن یک تخت بزرگ، کم و بدون پرده، با یک تخت رنگی در یک انتها است

14. GARRET MICHEL : Sorry about that Bill and terribly listening, but there are dark clouds here though.
[ترجمه ترگمان]متاسفم که بیل و بیل به شدت گوش می دهند، اما در اینجا ابره ای سیاهی وجود دارد
[ترجمه گوگل]گارتی میشل: با عرض پوزش در مورد آن لایحه و وحشتناکی گوش دادن، اما در هر صورت ابرهای تاریک وجود دارد

15. Colonel Garret was kind enough to show us the file on you, Marco.
[ترجمه ترگمان] کلنل \"گرت\" اونقدر مهربون بود که پرونده تو رو به ما نشون بده \" مارکو
[ترجمه گوگل]سرهنگ گرنت به اندازه کافی مهربان بود که پرونده شما را به شما نشان دهد، مارکو


کلمات دیگر: