کلمه جو
صفحه اصلی

fervency


معنی : شوق، غیرت، گرمی، خونگرمی
معانی دیگر : (بیشتر در مورد عشق یا رفتار و سخن) حرارت، تب و تاب، آتش مندی، fervor : گرمی

انگلیسی به فارسی

( fervor =) گرمی، غیرت، شوق


انگلیسی به انگلیسی

• intensity of emotion, ardency, zeal, enthusiasm, fervor

مترادف و متضاد

شوق (اسم)
delight, ardency, craze, zeal, fervor, ardor, fervency

غیرت (اسم)
enthusiasm, zeal, fervor, ardor, honor, mettle, fervency, envy

گرمی (اسم)
cordiality, heat, stew, zeal, fervor, ardor, mettle, fervency, warmth, glow, zing, rut

خونگرمی (اسم)
temperament, geniality, cordiality, fervor, ardor, fervency, eagerness, fervidity, warm-heartedness

جملات نمونه

1. Their fervency is hospitable, but often arrives late.
[ترجمه Aydin] اشتیاق و خونگرمی آنان مهمان نواز است؛ اما برخی اوقات دیر می رسند ( دیر انجام دادن مهمان نوازی )
[ترجمه ترگمان]fervency مهمان نواز هستند، اما اغلب دیر می رسند
[ترجمه گوگل]پرستش آنها مهمان نوازانه است، اما اغلب اوقات دیر می شود

2. Fervency of one man in prayer can not supererogate for the coldness of another.
[ترجمه ترگمان]fervency از یک مرد که در نماز است نمی تواند به خاطر سردی دیگران از آن سو استفاده کند
[ترجمه گوگل]نگرانی از یک مرد در دعا نمی تواند برای سردی دیگری سوگواری کند

3. We will cooperate sincerely with friends in full fervency and best service in the future.
[ترجمه ترگمان]ما صمیمانه با دوستان در بهترین و بهترین خدمات در آینده هم کاری خواهیم کرد
[ترجمه گوگل]ما با صادقانه و با بهترین خدمات در آینده همکاری خواهیم کرد

4. Inward fervency wants to melt this icebound indifference but.
[ترجمه ترگمان]Inward fervency می خواهد این بی اعتنایی یخ بسته را آب کند، اما
[ترجمه گوگل]فداکاری درونی می خواهد این بی تفاوتی یخ زده ذوب شود اما

5. This school has fine language atmosphere, the student makes great efforts assiduously, studies fervency very highly.
[ترجمه ترگمان]این مدرسه فضای زبان خوبی دارد، دانش آموزان با پشت کار تلاش های زیادی انجام می دهند، مطالعات زیادی را به شدت انجام می دهد
[ترجمه گوگل]این مدرسه دارای فضای زبان خوب است، دانش آموز تلاش های بزرگی انجام می دهد، مطالعات بسیار خوبی انجام می دهد

6. The bright, wide, neat office environment, It's help to Increase the staff's working fervency.
[ترجمه ترگمان]محیط تمیز، عریض، تمیز و تمیز، به افزایش سطح کار کارکنان کمک می کند
[ترجمه گوگل]محیط زیست روشن، گسترده و کارآمد، این کمک به افزایش کارآیی کارکنان است


کلمات دیگر: