معنی : تحریک کردن
egg on
معنی : تحریک کردن
انگلیسی به فارسی
تخم مرغ، تحریک کردن
انگلیسی به انگلیسی
• encourage, urge greatly (generally toward something negative as a fight, argument etc.)
مترادف و متضاد
تحریک کردن (فعل)
arouse, excite, pique, abrade, stimulate, annoy, incense, agitate, prime, edge, inspirit, move, actuate, goad, incite, prick, fuel, vitalize, motivate, fillip, drive, bestir, knock up, egg on, impassion, foment, ginger, hypo, instigate, provoke, steam up
جملات نمونه
1. She doesn't let him have egg on his face in public.
[ترجمه ترگمان]او اجازه نمی دهد که در انظار عمومی تخم طلایی داشته باشد
[ترجمه گوگل]او اجازه نمی دهد او را به صورت عمومی در تخم مرغ خود قرار دهد
[ترجمه گوگل]او اجازه نمی دهد او را به صورت عمومی در تخم مرغ خود قرار دهد
2. They were left with egg on their faces when only ten people showed up.
[ترجمه ترگمان]وقتی فقط ده نفر ظاهر شدند تخم طلایی را روی صورتشان می گذاشتند
[ترجمه گوگل]هنگامی که تنها ده نفر از آنها باقی مانده بودند، در چهره آنها با تخم مرغ باقی ماندند
[ترجمه گوگل]هنگامی که تنها ده نفر از آنها باقی مانده بودند، در چهره آنها با تخم مرغ باقی ماندند
3. You've got some egg on your chin.
[ترجمه ترگمان]تو روی your تخم داری
[ترجمه گوگل]تو یه تخم مرغ بر چانه ام گذاشتی
[ترجمه گوگل]تو یه تخم مرغ بر چانه ام گذاشتی
4. This latest scandal has left the government with egg on its face.
[ترجمه ترگمان]این رسوایی اخیر، دولت را با تخم مرغ ترک کرده است
[ترجمه گوگل]این آخرین رسوایی دولت را با چهره ای از تخم مرغ ترک کرده است
[ترجمه گوگل]این آخرین رسوایی دولت را با چهره ای از تخم مرغ ترک کرده است
5. You've got some egg on your shirt.
[ترجمه ترگمان]تو روی لباست تخم داری
[ترجمه گوگل]شما تخم مرغ بر روی پیراهن خود گذاشته اید
[ترجمه گوگل]شما تخم مرغ بر روی پیراهن خود گذاشته اید
6. He got a goose egg on his maths test.
[ترجمه ترگمان]او در آزمون ریاضیات یک غاز به دست آورد
[ترجمه گوگل]او بر روی آزمون ریاضی خود تخم مرغ غاز کرد
[ترجمه گوگل]او بر روی آزمون ریاضی خود تخم مرغ غاز کرد
7. The ground was hot enough to fry an egg on.
[ترجمه ترگمان]زمین آنقدر داغ بود که تخم مرغ آب پز کند
[ترجمه گوگل]زمین به اندازه کافی داغ بود تا تخم مرغ را سرخ کند
[ترجمه گوگل]زمین به اندازه کافی داغ بود تا تخم مرغ را سرخ کند
8. The Pentagon's been left with egg on its face.
[ترجمه ترگمان]پنتاگون روی صورتش تخم مرغ گذاشته
[ترجمه گوگل]پنتاگون با چهره ای از تخم مرغ باقی مانده است
[ترجمه گوگل]پنتاگون با چهره ای از تخم مرغ باقی مانده است
9. Now they were on me like raw egg on hair.
[ترجمه ترگمان]حالا آن ها روی من مثل تخم مرغ خام روی مو بودند
[ترجمه گوگل]در حال حاضر آنها مانند من خام روی مو بودند
[ترجمه گوگل]در حال حاضر آنها مانند من خام روی مو بودند
10. The game starts when an egg on the display screen hatches and a chicken is born.
[ترجمه ترگمان]بازی وقتی شروع می شود که یک تخم مرغ روی صفحه نمایش باز می شود و یک مرغ به دنیا می آید
[ترجمه گوگل]بازی شروع می شود زمانی که یک تخم مرغ روی صفحه نمایش نمایش داده می شود و یک مرغ متولد می شود
[ترجمه گوگل]بازی شروع می شود زمانی که یک تخم مرغ روی صفحه نمایش نمایش داده می شود و یک مرغ متولد می شود
11. Tea/supper Scrambled egg on wholemeal toast.
[ترجمه ترگمان]چای و شام یک تخم مرغ با نان برشته
[ترجمه گوگل]چای / شام تخم مرغ بره بر روی کیک تلخ
[ترجمه گوگل]چای / شام تخم مرغ بره بر روی کیک تلخ
12. He gave a perfect demonstration of how egg on the face leads a pompous body still further into the mire.
[ترجمه ترگمان]یک نمایش کامل از این که چطور تخم مرغ روی صورت، بدن پر طمطراقی را که هنوز در باتلاق فرورفته بود، به نمایش گذاشت
[ترجمه گوگل]او یک تظاهرات کامل نشان داد که چطور تخم مرغ روی صورت یک بدن ممتاز همچنان به خزه می انجامد
[ترجمه گوگل]او یک تظاهرات کامل نشان داد که چطور تخم مرغ روی صورت یک بدن ممتاز همچنان به خزه می انجامد
13. One day Beate finds a large goose egg on the ground.
[ترجمه ترگمان]یک روز Beate یک غاز بزرگ را روی زمین پیدا می کند
[ترجمه گوگل]یک روز بیت یک تخم مرغ بزرگ غاز بر روی زمین پیدا می کند
[ترجمه گوگل]یک روز بیت یک تخم مرغ بزرگ غاز بر روی زمین پیدا می کند
14. Here is how. Spin each egg on a plate. The hard-boiled egg spins well but a taw egg spins only a few times and stops.
[ترجمه ترگمان]این طور است هر تخم مرغ روی یک بشقاب تخم مرغ آب پز شده به خوبی می چرخد، اما یک تخم taw فقط چند بار می چرخد و متوقف می شود
[ترجمه گوگل]در اینجا چگونگی هر تخم مرغ بر روی یک صفحه بچرخانید تخم مرغ پخته شده به خوبی چاق می شود، اما یک تخم مرغ تان فقط چند بار چرخش می کند و متوقف می شود
[ترجمه گوگل]در اینجا چگونگی هر تخم مرغ بر روی یک صفحه بچرخانید تخم مرغ پخته شده به خوبی چاق می شود، اما یک تخم مرغ تان فقط چند بار چرخش می کند و متوقف می شود
15. Can you stand an egg on end?
[ترجمه ترگمان]آیا می توانید یک تخم مرغ را سر آخر نگه دارید؟
[ترجمه گوگل]آیا می توانید تخم مرغ را در پایان بگذارید؟
[ترجمه گوگل]آیا می توانید تخم مرغ را در پایان بگذارید؟
پیشنهاد کاربران
تشویق کردن
urge
Egg on face به معنی خجالت زده
Egg on به تنهایی
Egg on sb به معنی شیر کردن کسی تا کار بدی انجام بده
Egg on به تنهایی
Egg on sb به معنی شیر کردن کسی تا کار بدی انجام بده
تحریک کردن
اغفال کردن
تحریک به کار بد
تشویق کردن به کار بد
هندونه زیر بغل کسی گذاشتن
تشویق کسی برای انجام کاری نادرست
تشویق کسی برای انجام کاری نادرست
اغفال کردن ( تشویق به کار بد )
کلمات دیگر: