کلمه جو
صفحه اصلی

feat


معنی : کار بزرگ، شاهکار، کار برجسته، فتح نمایان، مناسب
معانی دیگر : (عملی که مستلزم مهارت یا دلیری یا استقامت و غیره باشد) شاهکار، ضربه شست، کارنمایان، (قدیمی)، درخور، خوش لباس، خوشپوش

انگلیسی به فارسی

کار برجسته، شاهکار، کار بزرگ، فتح نمایان


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: an act or accomplishment, esp. one requiring courage, strength, or skill.
مترادف: achievement, coup, exploit, stunt, trick
مشابه: accomplishment, act, attainment, deed, event, maneuver

- Construction of the great bridge was an amazing feat of engineering.
[ترجمه ترگمان] ساخت پل بزرگ شاهکار شگفت انگیز مهندسی بود
[ترجمه گوگل] ساخت پل بزرگ حیرت انگیز از مهندسی بود
- Trapeze artists perform thrilling feats of strength and skill.
[ترجمه ترگمان] هنرمندان trapeze کاره ای هیجان انگیزی از قدرت و مهارت انجام می دهند
[ترجمه گوگل] هنرمندان تراپز توانایی و مهارت های هیجان انگیزی را انجام می دهند

• deed, task, accomplishment
a feat of some kind is an impressive and difficult act or achievement.

مترادف و متضاد

achievement


کار بزرگ (اسم)
achievement, feat, magnum opus

شاهکار (اسم)
performance, feat, exploit, master stroke, masterwork, masterpiece, stunt

کار برجسته (اسم)
performance, feat, exploit

فتح نمایان (اسم)
feat

مناسب (صفت)
appropriate, apt, fit, adequate, proper, suitable, acceptable, convenient, fitting, accommodative, relevant, correspondent, meet, acey-deucy, feat, moderate, adaptable, favorable, propitious, apposite, expedient, reasonable, applicable, applicatory, befitting, opportune, assorted, becoming, condign, idoneous, comformable, consentaneous

Synonyms: accomplishment, act, action, adventure, attainment, conquest, consummation, coup, deed, effort, enterprise, execution, exploit, performance, stunt, tour de force, triumph, venture, victory


Antonyms: failure, idleness, inaction


جملات نمونه

1. the construction of this bridge was a feat of engineering
ساختن این پل شاهکار مهندسی بود.

2. The Eiffel Tower is a remarkable feat of engineering.
[ترجمه 🌠MM93🌠] برج ایفل یک شاهکار فوق العاده مهندسی است.
[ترجمه ترگمان]برج ایفل شاهکار مهندسی است
[ترجمه گوگل]برج ایفل حیرت انگیز از مهندسی است

3. The new building is a remarkable feat of engineering.
[ترجمه ترگمان]ساختمان جدید یک شاهکار مهندسی قابل توجه است
[ترجمه گوگل]این ساختمان جدید، یک شاهکار قابل توجه مهندسی است

4. The tunnel is a brilliant feat of engineering.
[ترجمه 🌠MM93🌠] این تونل یک شاهکار برجسته مهندسی است.
[ترجمه ترگمان]این تونل یک شاهکار مهندسی است
[ترجمه گوگل]تونل درخشان مهندسی است

5. He emulated the feat of the legendary athlete Jesse Owens.
[ترجمه ترگمان]او از این شاهکار قهرمان افسانه ای، جسی اونز استفاده کرد
[ترجمه گوگل]او جادوگر ورزشکار افسانه ای جسی اوونز را تقلید کرد

6. He has pulled off an extraordinary feat in completing the voyage single-handedly.
[ترجمه ترگمان]او یک کار خارق العاده انجام داده بود که تنهایی سفر را به اتمام برساند
[ترجمه گوگل]او در تکمیل سفر به تنهایی دست به کار یک کار خارق العاده ای زد

7. A racing car is an extraordinary feat of engineering.
[ترجمه ترگمان]ماشین مسابقه ای یک شاهکار علمی فوق العاده است
[ترجمه گوگل]یک ماشین مسابقه یک شاهکار فوق العاده از مهندسی است

8. He received a medal for his heroic feat.
[ترجمه ترگمان]او مدال شجاعت آمیز خود را دریافت کرد
[ترجمه گوگل]او برای شاهکار قهرمانانه خود مدال دریافت کرد

9. It is no mean feat to perform such a difficult piece.
[ترجمه ترگمان]انجام چنین کاری دشوار نیست
[ترجمه گوگل]این کار به این معنی نیست که این قطعه دشوار را انجام دهد

10. No huge feat, let's be honest, although Paul Merton is indeed emerging as the thinking woman's Chippendale.
[ترجمه ترگمان]کار بزرگی نیست، بگذارید صادق باشیم، اگر چه پاول مرتون در واقع به عنوان the زن در حال ظهور است
[ترجمه گوگل]هیچ شاهکار بزرگ وجود ندارد، بیایید صادق باشیم، اگر چه پل مارتون به عنوان Chippendale زن فکر زن در حال ظهور است

11. The lucky boy accomplished the feat, and caught the evil, greedy king in a curse at the same time.
[ترجمه ترگمان]پسر خوش شانس این کار را انجام داد و در همان زمان پادشاه حریص و حریص را گرفت
[ترجمه گوگل]پسر خوش شانسی این شاهکار را به انجام رساند و در عین حال یک لعنت را هم زده بود

12. He attempted to envisage and explain the incredible feat of navigation undertaken by Captain Bligh after the Mutiny.
[ترجمه ترگمان]وی در صدد برآمد که آن شاهکار navigation را که ناخدا Bligh پس از شورش به عهده گرفته بود شرح دهد و توضیح دهد
[ترجمه گوگل]او تلاش کرد تا شاهکار باور نکردنی ناوبری را که توسط کاپیتان بلای پس از سرقت انجام شده، پیش بینی و توضیح دهد

13. Little Feat provided uptempo bluegrass; and Trisha Yearwood the country music.
[ترجمه ترگمان]feat کوچک uptempo bluegrass را تامین می کرد؛ و Trisha موسیقی کشور را به نمایش می گذاشت
[ترجمه گوگل]Feat کوچک ارائه شده توسط uptempo bluegrass؛ و Trisha Yearwood موسیقی کشور

14. Building the bridge was a prodigious feat of engineering and finance.
[ترجمه ترگمان]ساخت این پل شاهکاری عظیم از مهندسی و امور مالی بود
[ترجمه گوگل]ساختن پل یک شاهکار شگفت انگیز مهندسی و مالی بود

The construction of this bridge was a feat of engineering.

ساختن این پل شاهکار مهندسی بود.


Rustam and his amazing feats

رستم و کارهای شگرف او


پیشنهاد کاربران

کار هنرمندانه - دستاورد شگرف -

( در ترانه ) با همخوانیِ. . .

ممکنه بعضی جاها به عنوان مخفف featuring بیاد که توی آهنگا به معنی ( با همخوانیِ. . . ) میشه.

Achievement
دستاورد

کار شاق
A feat is an exemplary, even bold achievement, often an act of great courage or skill. Getting your cat to wear a leash was quite a feat

قسمت یا بخشی از چهره

کار برجسته، خارق العاده، کار ارزشمند، دستاورد
A noble or out of ordinary deed

شاهکار، کار بزرگ

شاهکار، کاربزرگ
چیزی که انجام دادن آن نیازمند تخصص ویژه ای باشد
something that is an impressive achievement, because it needs a lot of skill, strength etc to do

مهارت منحصر به فرد, شیرین کاری

به نقل از هزاره:
کار بزرگ
عمل برجسته
شاهکار
معجزه
اعجاز

کار شاق
شاهکار

واژه feat انگلیسی تغییر یافته همان فوت و فن فارسی است
فرهنگ آرین پور آمده است: چالاک، ماهر، ظریف، شاهکار انه، مهارت، فن و. . .

موفقیت بزرگ

شاهکار

کارِ کارستان، کاری کارستان، کارستان


کلمات دیگر: