معنی : بی رنگ، سست، نرم، زن صفت، مخنی
معانی دیگر : (دارای صفات زنانه - معمولا با تداعی منفی) زن صفت، زن خوی، زنسان، زن گونه، نامرد، منحط، پست، کم توان، کم زور، ضعیف، نازک نارنجی
زننده، زن صفت، بی رنگ، مخنی، نرم، سست
زن صفت، نرم، سست، بیرنگ، نامرد
having female qualities
Synonyms: epicene, feminine, womanish, womanlike, womanly
Antonyms: manly, masculine
effeminate art
هنر پست
a male homosexual with effeminate mannerisms
مرد همجنسباز با اطوار زنانه