1. The egoist might now appeal to the difference between awareness and attentive attentiveness.
[ترجمه ترگمان]خودپرست حاضر است در این هنگام از تفاوت بین آگاهی و توجه به دقت توجه کند
[ترجمه گوگل]اکنون خودخواه ممکن است به تفاوت بین آگاهی و توجه توجه توجه داشته باشد
2. He was utter egoist of bricks and mortar.
[ترجمه ترگمان]خودپرست بود از آجر و آهک
[ترجمه گوگل]او خودخواهانه از آجر و ملات بود
3. An egoist is a person who is his own best friend.
[ترجمه ترگمان]خودپرست کسی است که بهترین دوست خود اوست
[ترجمه گوگل]خودخواه فردی است که بهترین دوستش است
4. The other always sees that you are an egoist.
[ترجمه ترگمان]دیگری همیشه می بیند که شما خودپرست هستید
[ترجمه گوگل]دیگر همیشه می بیند که شما خودخواه هستید
5. When you're an egoist, none of the harm you do is intentional.
[ترجمه ترگمان]زمانی که خودپرست هستید، هیچ کدام از این صدمات شما عمدی نیست
[ترجمه گوگل]هنگامی که شما خودخواه هستید، هیچ یک از آسیب های شما به طور عمدی نیست
6. John is such an egoist that he only cares about himself.
[ترجمه ترگمان]جان چنان خودپرست است که فقط به خودش اهمیت می دهد
[ترجمه گوگل]جان چنین فردی است که تنها در مورد خودش مراقبت می کند
7. That is the perfect Egoist.
[ترجمه ترگمان] این \"egoist\" عالیه
[ترجمه گوگل]این Egoist کامل است
8. My enemies - and some of my friends - have calld me an egoist - So other friends and enemies tell me.
[ترجمه ترگمان]دشمنان من - و بعضی از دوستان من نسبت به من خودپرست هستند - پس دوستان و دشمنان به من می گویند
[ترجمه گوگل]دشمنان من - و بعضی از دوستانم - مرا دوست داشتنی می دانند - پس دوستان و دشمنان به من می گویند
9. My enemies - and some of my friends - have called me an egoist - So other friends and enemies tell me.
[ترجمه ترگمان]دشمنان من - و بعضی از دوستانم مرا خودپرست می خواندند - پس دوستان و دشمنان به من می گویند
[ترجمه گوگل]دشمنان من - و بعضی از دوستانم - من خودخواهانه نامیده اند - بنابراین دیگر دوستان و دشمنان به من می گویند