1. to electrify a glass rod
میله ای شیشه ای را دارای بار الکتریکی کردن
2. we have the ability to electrify the whole country
ما این توانایی را داریم که سرتاسر کشور را برق رسانی کنیم.
3. The national railways have now been electrified.
[ترجمه ترگمان]راه آهن ملی حالا برق دارد
[ترجمه گوگل]راه آهن ملی اکنون الکتریکی شده است
4. She would sit at the piano and sing, electrifying us all.
[ترجمه ترگمان]او کنار پیانو می نشست و آواز می خواند، electrifying را electrifying می کرد
[ترجمه گوگل]او در پیانو نشسته و آواز می خواند، همه ما را برق می زند
5. The national railway system has nearly all been electrified.
[ترجمه ترگمان]سیستم راه آهن ملی تقریبا همه برق دارد
[ترجمه گوگل]سیستم راه آهن ملی تقریبا همه چیز برق گرفته شده است
6. The world was electrified by his courage and resistance.
[ترجمه ترگمان]جهان از شجاعت و مقاومت به هیجان آمده بود
[ترجمه گوگل]جهان با شجاعت و مقاومت او جابجا شد
7. The railway line was electrified in the 1950s.
[ترجمه ترگمان]خط راه آهن در دهه ۱۹۵۰ برقی شد
[ترجمه گوگل]خط راه آهن در دهه 1950 برق گرفت
8. The town wasn't electrified until 1990.
[ترجمه ترگمان]این شهر تا سال ۱۹۹۰ برق نداشت
[ترجمه گوگل]شهر تا سال 1990 برق نداشت
9. The dancers gave an electrifying performance.
[ترجمه ترگمان]رقصندگان نمایشی مهیج به عمل آوردند
[ترجمه گوگل]رقصنده ها عملکرد فوق العاده ای داشتند
10. The west-coast line was electrified as long ago as 197
[ترجمه ترگمان]خط ساحلی غرب هم تا زمانی که … پرواز ۱۹۷ داشت برق می زد
[ترجمه گوگل]خط ساحلی ساحل به مدت 197 سال الکتریکی شده است
11. The east coast railway line has been electrified.
[ترجمه ترگمان]خط راه آهن شرقی به سرعت برق وصل شده
[ترجمه گوگل]خط ساحلی ساحل شرقی برق شده است
12. The national orchestra gave an electrifying performance of classic music.
[ترجمه ترگمان]ارکستر ملی عملکرد هیجان انگیز موسیقی کلاسیک را به نمایش گذاشت
[ترجمه گوگل]ارکستر ملی عملکرد کلاسیک موسیقی کلاسیک ارائه کرد
13. They approved the erection of an electrified fence around the prison.
[ترجمه ترگمان]با استفاده از نصب حصار الکتریکی اطراف زندان را تایید کردند
[ترجمه گوگل]آنها تأسیس یک حصار الکتریکی را در اطراف زندان تصویب کردند
14. She electrified her audience with her vivid stories.
[ترجمه ترگمان]She را با داستان های vivid برق می زد
[ترجمه گوگل]او مخاطبانش را با داستان های زنده اش برق گرفت
15. The house was set amid dense trees and surrounded by an electrified fence.
[ترجمه ترگمان]خانه در میان انبوه درختان انبوه قرار داشت و به وسیله حصار برقی احاطه شده بود
[ترجمه گوگل]خانه در میان درختان متراکم قرار گرفته و توسط یک حصار الکتریکی احاطه شده است