کلمه جو
صفحه اصلی

elecampane


معنی : نوعی شیرینی، زنجبیل شامی، راسن
معانی دیگر : (گیاه شناسی) مصفا، راسن (inula helenium از خانواده ی composite که گیاهی همه ساله است)

انگلیسی به فارسی

(گیاه‌شناسی) زنجبیل شامی، راسن، نوعی شیرینی


elecampane، زنجبیل شامی، راسن، نوعی شیرینی


انگلیسی به انگلیسی

• tall coarse herb with daisylike yellow flowers and narrow petals whose rhizomatous roots are used medicinally (botany)

مترادف و متضاد

نوعی شیرینی (اسم)
paste, blintz, elecampane

زنجبیل شامی (اسم)
elecampane

راسن (اسم)
elecampane


کلمات دیگر: