1. Gaur and Nitai, ye blessed brothers!
[ترجمه ترگمان]ای برادران blessed، ای برادران blessed!
[ترجمه گوگل]گور و نیتی، برادران را برکت دادی
2. Was a gaur expert, but ultimately was killed in a fight with a bull gaur .
[ترجمه ترگمان]یک متخصص بی هوشی بود، اما در نهایت در یک مبارزه با یک گاو نر کشته شد
[ترجمه گوگل]یک متخصص جراحی بود، اما در نهایت در یک مبارزه با یک گاو گاو کشته شد
3. Tiger preferred gaur and avoided muntjac, while the leopard avoided wild pig.
[ترجمه ترگمان]تایگر gaur را ترجیح می داد و از muntjac اجتناب می کرد، در حالی که پلنگ از خوک وحشی دوری می کرد
[ترجمه گوگل]ببر گور را ترجیح داد و از muntjac اجتناب کرد، در حالی که لئوپارد از خوک وحشی اجتناب کرد
4. In the book there are pics of gaur killed and eaten by tigers.
[ترجمه ترگمان]در این کتاب عکس های of کشته و توسط ببرها خورده است
[ترجمه گوگل]در این کتاب عکس هایی از گریه های کشته شده و توسط ببرهای خورده وجود دارد
5. Researchers have since cloned cats, goats, cows, mice, pigs, rabbits, horses, deer, mules and gaur, a large wild ox of Southeast Asia.
[ترجمه ترگمان]محققان از آن زمان، گربه های cloned، بز، گاو، خوک، خرگوش، اسب، گوزن، قاطر، قاطر، و گاو وحشی بزرگ آسیای جنوب شرقی را شبیه سازی کرده اند
[ترجمه گوگل]محققان از گربه ها، بز ها، گاوها، موش ها، خوک ها، خرگوش ها، اسب ها، گوزن ها، قارچ ها و گور، وحشی وحشی بزرگ آسیای جنوب شرقی گرفته اند
6. Stuart said the same approach could be applied to a variety of species in Asia, including the wild water buffalo, several types of primates and the gaur, the world's largest cattle.
[ترجمه ترگمان]استوارت گفت که این رویکرد می تواند برای انواعی از گونه ها در آسیا، از جمله گاو وحشی آب، چندین نوع نخستی ها و the، بزرگ ترین گاو دنیا، اعمال شود
[ترجمه گوگل]استوارت گفت، همین روش را می توان برای گونه های مختلف آسیا نیز استفاده کرد، از جمله بوفالو آبزی وحشی، انواع مختلفی از اولیت ها و گور، بزرگترین گاو جهان
7. The Indo-Malayan lowlands are home to Asian elephants, clouded leopards, wild water buffalo, gaur, hornbills, cobras and geckos.
[ترجمه ترگمان]زمین های پست هندی - Malayan به فیل های آسیایی، پلنگ ابری، بوفالو آبی وحشی، gaur، hornbills، کبری و geckos تعلق دارند
[ترجمه گوگل]نواحی هند و مالائوس به فیلهای آسیایی مهاجرت می کنند، لئونارد، بوفالو وحشی، گور، هورنبلیل ها، کبری ها و گک ها را درهم می شکند
8. Even, noble attempts to save endangered species from extinction by nuclear transfer have been tried, and in some cases resulted in live animals (wild cats, gaur and mouflon sheep).
[ترجمه ترگمان]حتی تلاش های شرافتمندانه برای نجات گونه های در معرض خطر انقراض از انقراض توسط انتقال هسته ای انجام شده است و در برخی موارد منجر به حیوانات زنده (گربه های وحشی، gaur و گوسفند mouflon)شده است
[ترجمه گوگل]حتی تلاش های نجیب برای ذخیره گونه های در معرض خطر انقراض از طریق انتقال هسته سعی شده است و در بعضی موارد به حیوانات زنده (گربه های وحشی، گوسفند گور و مووفون) منجر شده است
9. "People are watching it not only here at the ministry, but right across the country, " Gaur said.
[ترجمه ترگمان]Gaur گفت: \" مردم آن را نه تنها در اینجا در وزارتخانه، بلکه در سراسر کشور تماشا می کنند \"
[ترجمه گوگل]گور گفت: 'مردم آن را نه تنها در وزارتخانه، بلکه در سراسر کشور تماشا می کنند
10. Tigers can kill prey animals much larger than. themselves - Tigers weighing 100-250 kg regularly kill 900 kg Gaur . In the wild. Tigers may eat up to 40 kg of meat at a time.
[ترجمه ترگمان]ببرها ممکن است حیوانات شکاری را خیلی بیشتر از آن ها بکشند خود - ببرها با وزن ۱۰۰ - ۲۵۰ کیلوگرم به طور منظم ۹۰۰ کیلوگرم مواد مخدر را می کشند در حیات وحش ببرها ممکن است در یک زمان ۴۰ کیلوگرم گوشت بخورند
[ترجمه گوگل]ببرها می توانند حیوانات شکار را بسیار بزرگتر از خود ببرند خودشان - ببرهای وزن 100-250 کیلوگرم به طور مرتب 900 کیلوگرم گور را میخرند در وحشی ببرها می توانند تا 40 کیلوگرم گوشت بخورند