1. Deep ruby with brick red tinges. Slightly gamey nose with fresh ripe berry fruits and spice with well integrated.
[ترجمه ترگمان]یاقوت سرخ با آجرهای قرمز آجری بینی Slightly کمی دارد و میوه ها و سبزیجات تازه و خوش مزه آن ها را با هم ترکیب می کند
[ترجمه گوگل]Ruby عمیق با آجر قرمز رنگ کمی گربه بینی با میوه های تازه تازه رسیده و ادویه با خوبی یکپارچه شده است
2. Shark to the blood gamey smell very sensitive, if he does like this to fight for time, afraiding of you can never appear is on the boat at this. . .
[ترجمه ترگمان]شارک به خون من، اگر بخواهد به موقع بجنگد، بوی خیلی حساس به مشامم می رسد، و اگر بخواهد به موقع بجنگد، هیچ وقت نباید در این باره با قایق روبه رو شود …
[ترجمه گوگل]کوسه به خون گاو بوی بسیار حساس است، اگر او این را دوست دارد برای مبارزه برای زمان، afraiding شما هرگز ظاهر می شود در قایق در این است
3. ELEGANCE and unique GAMEY flavour certainly comes along.
[ترجمه ترگمان]بوی عطر و مزه بی نظیر و منحصر به فرد به طور حتم به این طرف و آن طرف می آید
[ترجمه گوگل]ELEGANCE و طعم GAMEY منحصر به فرد قطعا همراه است
4. Tender, and no meat stimulation mud gamey smell.
[ترجمه ترگمان]ترد و ترد و بدون بوی گوشت و بوی عطر
[ترجمه گوگل]مناقصه و بدون تحرک گوشت بوی گلابی
5. A succulent and complex Pinot smouldering savoury and gamey character.
[ترجمه ترگمان]آتشی succulent و پیچیده است که savoury و character است
[ترجمه گوگل]یک شخصیت خشن و پیچیده Pinot خمیردندان خوشمزه و جادویی است
6. There are, however hints of gamey complexity on the mid-palate that are likely to develop and make the wine more interesting as it ages.
[ترجمه ترگمان]با این وجود، اشاراتی از پیچیدگی gamey در میانه palate وجود دارد که احتمالا توسعه داده و باعث می شود که شراب نسبت به سنین بالاتر جذابیت بیشتری داشته باشد
[ترجمه گوگل]با وجود این، نکاتی درباره پیچیدگی بازی در میان میانی وجود دارد که احتمالا در آن رشد می کند و باعث می شود که شراب به همان اندازه که در سنین مختلف باشد، جالب تر شود
7. Hand picked and aged in French barrique for 11 month. Succulent black cherry and plum aromas lifted by vanilla, spicy oak and with a slightly gamey complexity.
[ترجمه ترگمان]به مدت ۱۱ ماه در barrique فرانسوی یافت می شود بوی گیلاس سیاه و گیلاس تازه، وانیل، oak تند و با کمی پیچیدگی کم، را از بین می برد
[ترجمه گوگل]دست برداشت شده و در سن 11 سالگی در فرانسه بارریک گیلاس سیاه و آفتابگردان و آرواره های آلو با وانیل، بلوط تند و با پیچیدگی کمی بازی می کنند
8. Thus the above fish burns Hu and is subjected to not easily hot even, the entrance as a result is fresh and hot and tasty, none the gamey smell of the silk fish.
[ترجمه ترگمان]از این رو، ماهی در بالا هیو را می سوزاند و در معرض گرما قرار نمی گیرد زیرا در نتیجه تازه و داغ و خوش مزه است و هیچ بویی از ماهی ابریشمی ندارد
[ترجمه گوگل]بنابراین ماهی بالا Hu را می سوزاند و حتی به راحتی گرم نمی شود، ورودی به عنوان یک نتیجه تازه و گرم و خوشمزه است، هیچ کدام از بوی بازی ها از ماهی ابریشم
9. Aims to develop creative and value-adding mobile entertainment business. Through developing mobile phone games and related programmes, Gamey Studio introduces new games and designs to the market.
[ترجمه ترگمان]اهداف توسعه کسب وکار سرگرمی همراه با ارزش افزوده با توسعه بازی های تلفن همراه و برنامه های مرتبط، gamey استودیو بازی ها و طراحی های جدید را به بازار معرفی می کند
[ترجمه گوگل]هدف توسعه تجارت خلاق و ارزش افزوده سرگرمی است Gamey Studio با توسعه بازی های تلفن همراه و برنامه های مربوطه، بازی ها و طرح های جدید را به بازار معرفی می کند
10. A potpourri of rose petal and spice aromas are a surprising contrast to the earthy, gamey flavors which unfold in the mouth.
[ترجمه ترگمان]رایحه گلبرگ های گل رز و رایحه ادویه، کنتراست عجیبی با طعم های خاکی و gamey که در دهان نمایان می شوند، وجود دارد
[ترجمه گوگل]یک گلدان گلبرگ گلدار و عطرهای ادویه کنتراست شگفت انگیز است به طعم های خاکستری، جوی که در دهان باز می شود
11. According to the experts, the flavours that represent the Midlands are gamey. The panel tasted the local pale ale and spring lamb, among other things.
[ترجمه ترگمان]با توجه به متخصصان، the که نماینده Midlands هستند gamey هستند این تابلو آبجو سفید محلی و بره بهار را در میان چیزهای دیگر مزه مزه می کرد
[ترجمه گوگل]طبق گفته کارشناسان، طعم دهنده هایی که Midlands را نمایندگی می کنند، بازی می کنند این پانل، در میان چیزهای دیگر، آلزایمر خالهای محلی و بره بهاره را تجربه کرد
12. Through aisle to hatch, the cleanly wind with ocean special gamey smell blowing my face, spirit got up. Looking up at the hatch, sun is too big, sky is too blue.
[ترجمه ترگمان]از میان نیمکت ها به سمت دریچه، باد سرد با بوی خاص اقیانوس که صورتم را می سوزاند، روح از خواب بلند شد وقتی به دریچه نگاه می کنم، خورشید خیلی بزرگ است، آسمان بیش از حد آبی است
[ترجمه گوگل]از طریق راهرو به سمت چپ، باد پاک با اقیانوس بوی خاصی از بدنسازی که باعث چهره من می شود، روح بلند شد در حال نگاه کردن به دریچه، خورشید خیلی بزرگ است، آسمان خیلی آبی است
13. A potpourri of rose petal and spice aromas are a surprising contrast to the earthy, gamey flavours which unfold in the mouth.
[ترجمه ترگمان]بوی تند گلبرگ های گل رز و رایحه ادویه، کنتراست عجیبی با طعم های خاکی و gamey که در دهان نمایان می شوند، وجود دارد
[ترجمه گوگل]یک گلدان گلبرگ گلدار و عطرهای ادویه کنتراست شگفت انگیز است به طعم های خاکستری، جوی که در دهان باز می شود
14. White pepper and black cherry nose, medium bodied guava, melon like fruit sweetness with strong chalky tannins and a long gamey finish.
[ترجمه ترگمان]فلفل سفید و بینی سیاه و گیلاس، guava سالم، هندوانه، شیرینی میوه ای با گچ محکم و a بلند
[ترجمه گوگل]فلفل سفید و گیلاس سیاه، گواوا بواسیر متوسط، خربزه مانند شیرینی میوه ای با تانن های چینی قوی و پایان دادن به بازی طولانی است