کلمه جو
صفحه اصلی

emanate


معنی : جاری شدن، بیرون آمدن، سرچشمه گرفتن، تجلی کردن
معانی دیگر : نشئت گرفتن، منبعث شدن، سر چشمه گرفتن از، ساطع شدن از، برون دمیدن، ناشی شدن، بیرون امدن

انگلیسی به فارسی

ناشی شدن، سرچشمه گرفتن، بیرون آمدن، جاری شدن، تجلی کردن


بیرون آمدن، جاری شدن، سرچشمه گرفتن، تجلی کردن


انگلیسی به انگلیسی

فعل گذرا و ( transitive verb, intransitive verb )
حالات: emanates, emanating, emanated
مشتقات: emanative (adj.)
• : تعریف: to come or send forth; issue or emit.
مشابه: emit, issue

- Light emanated from the room at the top of the stairs.
[ترجمه ترگمان] نور از اتاق به بالای پله ها می تابید
[ترجمه گوگل] نور از اتاق در بالای پله ها بیرون می آید
- That experience changed him, and he emanates nothing but good will these days.
[ترجمه ترگمان] این تجربه او را تغییر داد، و این روزها چیزی به جز حسن نیت نیست
[ترجمه گوگل] این تجربه او را عوض کرد، و این روزها چیزی جز خیرخواهی نمی آورد

• flow out from, issue, spring, emerge
if a quality, idea, or feeling emanates from you, it comes from you; a formal word.

دیکشنری تخصصی

[عمران و معماری] جاری شدن - صادر شدن
[ریاضیات] ناشی شدن، جاری شدن، بیرون آمدن، سرچشمه گرفتن

مترادف و متضاد

جاری شدن (فعل)
pour, rill, stream, run, trill, flux, disembogue, gush, emanate

بیرون آمدن (فعل)
pull out, issue, emerge, exude, extrude, transpire, emanate

سرچشمه گرفتن (فعل)
originate, emanate

تجلی کردن (فعل)
emanate, reincarnate, transfigure

come forth; give off


Synonyms: arise, birth, derive, discharge, egress, emerge, emit, exhale, exit, exude, flow, initiate, issue, originate, proceed, radiate, rise, send forth, spring, stem


Antonyms: take, withdraw


جملات نمونه

1. some radioactive substances can emanate dangerous radiation for many years
برخی مواد تابشگر قادرند سال ها به طور خطرناکی از خود اشعه ی رادیواکتیو ساطع کنند.

2. These chemicals can emanate certain poisonous gases.
[ترجمه ضحی] این مواد شیمیایی می تواند گازهای سمی مشخصی را ساطع کنند.
[ترجمه ترگمان]این مواد شیمیایی می توانند از گازهای سمی استفاده کنند
[ترجمه گوگل]این مواد شیمیایی می تواند برخی از گازهای سمی تولید کند

3. From them a new vision and emotion will emanate to solace the soul and give it joy.
[ترجمه ترگمان]روح و احساسات تازه ای از آن ها ساطع خواهد شد تا روح را تسکین بخشد و آن را شادی بخشد
[ترجمه گوگل]از آنها یک دید و هیجان جدید برای تحریک روح و لذت بردن به وجود می آید

4. I am satisfied that this reference did not emanate from anyone representing the ports authority or the dock company.
[ترجمه ترگمان]من قانع شده ام که این مرجع از کسی که نمایندگی بنادر یا شرکت بندر را نمایندگی می کند، سرچشمه نگرفته است
[ترجمه گوگل]من راضی هستم که این مرجع از کسی که به نمایندگی از اداره بنادر و یا شرکت بارانداز منصرف نمی شود، رسیده است

5. These are the subtle mind currents which emanate from all living creatures and constitute a part of their aura.
[ترجمه ترگمان]اینها جریان های روحی ظریف هستند که از موجودات زنده ساطع می شوند و بخشی از هستی آن ها را تشکیل می دهند
[ترجمه گوگل]این ها جریان های ذهنی ظریف هستند که از تمام موجودات زنده به وجود می آیند و بخشی از حوادثشان را تشکیل می دهند

6. As long as his health endures, all decisions emanate from Suharto.
[ترجمه ترگمان]تا زمانی که سلامتی او ادامه دارد، همه تصمیم گیری ها از سوهارتو سرچشمه می گیرند
[ترجمه گوگل]تا زمانی که سلامتی او برطرف شود، همه تصمیمات از سوهارتو به دست می آید

7. A terrible roaring sound began to emanate from the doomed building, and the bystanders were ordered to get well away.
[ترجمه ترگمان]صدای غرش مخوفی از ساختمان محکوم بیرون آمد و حاضران دستور دادند که از خانه خارج شوند
[ترجمه گوگل]صدای غم انگیز وحشتناکی که از ساختمان محکوم به وقوع پیوست، شروع شد، و افراد بیگناه دستور دادند که به خوبی بروند

8. Does this shrill din really emanate from the top Praga Khan and Jade 4U?
[ترجمه ترگمان]آیا این همهمه شدید از بالای Praga خان و جید ۴ سرچشمه می گیرد؟
[ترجمه گوگل]آیا این درخشش دین واقعا از پراگاخ بالا و جید 4U به دست می آید؟

9. Waves emanate from the same atom source.
[ترجمه ترگمان]امواج از یک منبع اتم گرفته می شوند
[ترجمه گوگل]امواج از همان منبع اتم تولید می شود

10. What other sound could emanate from the mountains on so still a night but Brook Suoxi?
[ترجمه ترگمان]دیگر چه صدای دیگری می توانست از کوه در یک شب به جز بروک Suoxi از کوه بیرون بیاید؟
[ترجمه گوگل]چه صدای دیگری از کوه ها می تواند در همان شب همچون یک بروس Suoxi رخ دهد؟

11. Blue jets are flashes of blue light that emanate from the top of thunderstorms and then spreading upward as much as 20 miles above Earth.
[ترجمه ترگمان]فواره های آبی فلش نور آبی هستند که از بالای طوفان های تندری ساطع می شوند و سپس به سمت بالا به اندازه ۲۰ مایل بالاتر از زمین گسترش می یابند
[ترجمه گوگل]جت های آبی چشمک می زند از نور آبی است که از بالای رعد و برق پیش می آید و سپس تا ارتفاع 20 مایل بالای زمین گسترش می یابد

12. The waves that emanate from the collision of two black holes should be detectable.
[ترجمه ترگمان]امواجی که از برخورد دو سوراخ سیاه ساطع می شوند باید قابل تشخیص باشند
[ترجمه گوگل]امواج ناشی از برخورد دو سیاهچاله باید قابل تشخیص باشند

13. You'll feel its energy emanate into your system.
[ترجمه ترگمان]احساس می کنید انرژی آن به سیستم شما منتقل می شود
[ترجمه گوگل]انرژی آن را در سیستم خود احساس خواهید کرد

14. Marketers ignore the messages emanate from these groups at their peril.
[ترجمه ترگمان]بازاریابان این پیام ها را نادیده می گیرند و از این گروه ها در خطر خود سرچشمه می گیرند
[ترجمه گوگل]بازاریابان پیام های ناشی از این گروه ها را در معرض خطرات خود نادیده می گیرند

15. The values which emanate from the system of differences in langue are a system of contextualizing relations, i. e., syntagmatic and associative relations.
[ترجمه ترگمان]مقادیری که از سیستم تفاوت در langue سرچشمه می گیرند، سیستمی از روابط contextualizing هستند ای , and relations associative relations relations associative and and and and and and and and and and and and and
[ترجمه گوگل]مقادیری که از سیستم تفاوت در langue به وجود می آید یک سیستم روابط متنی است، i الف, روابط سنتگماتیک و انجمنی

Fragrance emanates from flowers.

بوی خوش از گل‌ها برمی‌خیزد.


Most of the criticism against him emanates from his defeated rivals.

بیشتر انتقاداتی که از او می‌شود از رقیب شکست‌خورده‌اش سرچشمه می‌گیرد.


Some radioactive substances can emanate dangerous radiation for many years.

برخی مواد تابش‌گر قادرند سال‌ها به‌طور خطرناکی از خود اشعه‌ی رادیواکتیو ساطع کنند.


پیشنهاد کاربران

ظهور پیدا کردن
مثال:عشق درونی انسان به صورت نیاز ظهور پیدا میکند ( تجلی میکند )

نشان دادن

arise

سر برآوردن، برخاستن، برآمدن

ساطع کردن، منتشر کردن
a sweet scent emanating from the blossoms
رایحه ای مطبوع که از شکوفه ها ساطع ( منتشر ) می شود.


متصاعد شدن

حاصل شدن


نشان دادن یک ویژگی به عنوان مثال:
She imanates tranquility
اون آروم به نظر میاد.


کلمات دیگر: