1. They were arrested for embezzlement of company funds.
[ترجمه ترگمان]آن ها به جرم اختلاس در صندوق های شرکت دستگیر شدند
[ترجمه گوگل]آنها برای توزیع بودجه شرکت دستگیر شدند
2. She was found guilty of embezzlement.
[ترجمه ترگمان]اون به جرم اختلاس متهم شده بود
[ترجمه گوگل]او به جرم اختلاس محکوم شد
3. He was charged with forgery, embezzlement and misappropriation of union funds.
[ترجمه ترگمان]او متهم به جعل، اختلاس و سو استفاده از صندوق های اتحادیه بود
[ترجمه گوگل]او متهم به جعل، اختلاس و غیرقانونی بودجه اتحادیه شد
4. He was found guilty of embezzlement.
[ترجمه ترگمان]او به جرم اختلاس مجرم شناخته شد
[ترجمه گوگل]او به جرم اختلاس محکوم شد
5. Their embezzlement bankrupted the firm.
[ترجمه ترگمان]اختلاس آن ها شرکت را ورشکست کرد
[ترجمه گوگل]اختلاس آنها شرکت را به خطر انداخت
6. The embezzlement allegedly occurred in 1988 and 1989 when Le Floch-Prigent ran the state-owned oil company, Elf-Aquitaine.
[ترجمه ترگمان]اتهام اختلاس در سال های ۱۹۸۸ و ۱۹۸۹ زمانی رخ داد که لو Floch - Prigent شرکت نفت دولتی، الفی - Aquitaine را اداره کرد
[ترجمه گوگل]تقلب در سال 1988 و 1989 رخ داد که Le Floch-Prigent شرکت نفتی دولتی Elf-Aquitaine را اداره کرد
7. When accused of embezzlement, Sharon made a forceful denial.
[ترجمه ترگمان]شارون پس از متهم به اختلاس، یک انکار قوی کرد
[ترجمه گوگل]هنگامی که متهم به اختلاس شد، شارون انکار شدیدی را انجام داد
8. In those early years, pillage and embezzlement had already led to fearful disasters.
[ترجمه ترگمان]در آن ساله ای اولیه، غارت و اختلاس منجر به فجایع وحشتناک شده بود
[ترجمه گوگل]در آن سالهای اولیه، ربودن و اختلاس در حال حاضر به بلایای ترس آور منجر شده است
9. Thus, such crimes as embezzlement and other examples of employee theft will not be included in this discussion of corporate crime.
[ترجمه ترگمان]بنابراین، چنین جرایمی همانند اختلاس و دیگر نمونه های دزدی کارمندان در این بحث درباره جرم شرکت گنجانده نخواهد شد
[ترجمه گوگل]بدین ترتیب، چنین جرایمی مانند اختلاس و نمونه های دیگر سرقت کارکنان در این بحث در مورد جرایم شرکتی گنجانده نشده است
10. Embezzlement paled in comparison with whatever horrible crime Gleeson had committed.
[ترجمه ترگمان]در مقایسه با هر جنایتی که مرتکب شده بود رنگش پریده بود
[ترجمه گوگل]اختلاس در مقایسه با جنایت وحشتناکی که گلیسون مرتکب شد، خشن بود
11. Whitacre pleaded not guilty to the embezzlement charges Wednesday in Urbana, Ill.
[ترجمه ترگمان]Whitacre با اتهام اختلاس روز چهارشنبه در گیلاس شامپاین خود را مقصر نمی دانست
[ترجمه گوگل]Whitacre روز چهارشنبه در Urbana، Ill, به اتهام اختلاس محکوم شد
12. When he was dismissed for embezzlement he did not find it easy to get another job.
[ترجمه ترگمان]وقتی او به جرم اختلاس اخراج شد، پیدا کردن شغل دیگر آسان نبود
[ترجمه گوگل]هنگامی که او برای اختلاس محروم شد، او برای یافتن کار دیگری آسان نبود
13. We have never had a problem with embezzlement at this bank.
[ترجمه ترگمان]ما هیچ وقت با دزدی تو این بانک مشکل نداشتیم
[ترجمه گوگل]ما هرگز با اختلاس در این بانک مشکل داریم
14. He turns thumbs down on things like embezzlement and tax evasion.
[ترجمه ترگمان]او به چیزهایی مانند اختلاس و فرار مالیاتی دست می زند
[ترجمه گوگل]او به چیزهایی مانند اختلاس و فرار از مالیات می پردازد
15. Embezzlement is embezzlement if the politicians want to have It'so.
[ترجمه ترگمان]اگر سیاستمداران بخواهند این کار را انجام دهند، Embezzlement در حال اختلاس است
[ترجمه گوگل]اگر سیاستمداران بخواهند آن را داشته باشند، اختطاف اختلاس است