1. Bates modified his 1969 GMC truck to gasify wood.
[ترجمه ترگمان]بی تز کامیون GMC مگی را به چوب gasify تغییر داد
[ترجمه گوگل]بیتس کامیون 1969 GMC خود را برای گاز دادن چوب تغییر داد
2. Strives for the pulmonary alveolus to gasify fully, increases the cough efficiency.
[ترجمه ترگمان]Strives برای the ریوی به gasify به طور کامل، بازده سرفه را افزایش می دهد
[ترجمه گوگل]تلاش می کند تا آلوئول ریوی به طور کامل گازیزه شود و راندمان سرفه را افزایش دهد
3. Nike developed a way to gasify waste leather for use as fuel, and someone from their team told someone from our team about it.
[ترجمه ترگمان]نایک یک راه برای gasify کردن چرم برای استفاده به عنوان سوخت ایجاد کرد و یک نفر از تیم آن ها به یک نفر از تیم ما در مورد آن گفت
[ترجمه گوگل]نایک یک راه برای چسباندن چربی های زائد را برای استفاده به عنوان سوخت تولید کرد، و کسی از تیم خود به یک نفر از تیم ما در مورد آن گفت
4. The circulating fluid bed technology is used to gasify cheap pulverized coal, and by rational organization of the process flow the production cost of urea can be decreased.
[ترجمه ترگمان]استفاده از فن آوری بس تر سیال در گردش، برای gasify زغال پاکیزه مورد استفاده قرار می گیرد، و به وسیله سازمان منطقی جریان فرآیند، هزینه تولید اوره را می توان کاهش داد
[ترجمه گوگل]تکنولوژی تلنگر مایع استفاده شده برای گاز کردن زغال سنگ پالس ارزان قیمت است و با ایجاد منطقی جریان روند، هزینه تولید اوره کاهش می یابد
5. The paper introduces present development of the coal gasify underground at hand and aboard, analyses developing trend in the future, and puts forward some problems required to be solved.
[ترجمه ترگمان]این مقاله توسعه کنونی زغال سنگ gasify در دست و خارج را مطرح می کند، روند توسعه در آینده را تجزیه و تحلیل می کند و برخی مشکلات مورد نیاز برای حل آن را مطرح می کند
[ترجمه گوگل]مقاله حاضر توسعه زیرزمینی گازسوز زغالسنگ را در دست و در حال حاضر نشان می دهد، روند توسعه در آینده را تحلیل می کند و برخی از مشکلات مورد نیاز را حل می کند
6. Composition of petroleum coke is similar to that of coal, so, it is a good method to gasify petroleum coke to produce chemical raw material.
[ترجمه ترگمان]ترکیب of نفتی شبیه به ذغال سنگ است، بنابراین روشی خوب برای gasify coke نفت برای تولید مواد خام شیمیایی است
[ترجمه گوگل]ترکیب کک نفتی شبیه زغال سنگ است، بنابراین، روش خوبی برای گاز کردن کک نفتی برای تولید مواد خام شیمیایی است
7. He projected that UCG can supply power 2percent cheaper than plants such as GreenGen that gasify coal above-ground.
[ترجمه ترگمان]او پیش بینی کرد که UCG می تواند انرژی ۲ درصد ارزان تر از گیاهانی چون GreenGen که زغال سنگ بالای زمین هستند را تامین کند
[ترجمه گوگل]وی تصریح کرد که UCG می تواند انرژی 2 درصد ارزان تر از گیاهانی مانند GreenGen که گاز زغال سنگ را زمین می کند، تامین کند
8. The hot coal gas heating furnace is a store which the coal gasify and gasses burn again.
[ترجمه ترگمان]کوره گرم گرم گاز سوز یک انبار است که زغال سنگ gasify و gasses دوباره می سوزند
[ترجمه گوگل]کوره گرمایش کوره گرم ذغال سنگ یک فروشگاه است که زغال سنگ را گازسیون می کند و گازها دوباره سوزان می شوند
9. The hot coal gas heating furnace is a store which the coal gasify gasses burn again.
[ترجمه ترگمان]کوره گرم گرم گاز سوز یک انبار است که در آن زغال سنگ gasify دوباره می سوزند
[ترجمه گوگل]کوره گرمایش کوره داغ فروشگاهی است که گازهای گازسوز را دوباره بسوزانید
10. When oxygen exists and the temperature is enough, volatile matters can carry on the gasify combustion reactor. sentence dictionary
[ترجمه ترگمان]وقتی اکسیژن وجود دارد و دما به اندازه کافی وجود دارد، مسائل فرار می تواند در رآکتور احتراق gasify انجام شود فرهنگ لغت
[ترجمه گوگل]هنگامی که اکسیژن وجود دارد و درجه حرارت کافی است، مواد فرار در رآکتور احتراق گازسیستم می توانند ادامه یابند فرهنگ لغت جمله
11. It is suitable for ash disposal system of power plant to convey the flume by air, gasify the electric dust collector, the hod and the dust storehouse, etc.
[ترجمه ترگمان]آن برای سیستم دفع خاکستر کارخانه برق مناسب است تا the را با هوا انتقال دهد، کلکتور گرد و غبار الکتریکی، the و انبار گرد و غبار، و غیره
[ترجمه گوگل]مناسب برای سیستم دفع خاکستر نیروگاه برای انتقال هوا توسط هوا، گازسوز گرداننده گرد و غبار الکتریکی، مخزن و انبار گرد و غبار، و غیره
12. But there had been little incentive for the global chemical industry to gasify coal until prices began soaring for natural gas and oil.
[ترجمه ترگمان]اما انگیزه کمی برای صنعت مواد شیمیایی جهانی برای gasify زغال سنگ وجود داشت تا اینکه قیمت ها برای گاز طبیعی و نفت شروع به پرواز کردند
[ترجمه گوگل]اما برای صنایع شیمیایی جهانی، انگیزه کمتری برای گاز دادن زغال سنگ به وجود آورد تا قیمت ها برای گاز طبیعی و نفت افزایش یابد
13. It has been proved that the formed coke is qualified to be used as industrial gasification coal that produces gas with the formed coke in the moving bed gasify furnace.
[ترجمه ترگمان]ثابت شده است که کک شکل داده شده، واجد شرایط برای استفاده به عنوان زغال گازی سازی صنعتی است که گاز را با کک در حال حرکت در کوره در حال حرکت در کوره در حال حرکت تولید می کند
[ترجمه گوگل]ثابت شده است که کک تشکیل شده واجد شرایط است که به عنوان زغال سنگ گازیتسیون صنعتی مورد استفاده قرار گیرد که گاز را با کک تشکیل شده در کوره گازسوزی متحرک تولید می کند
14. IGCC technology is recognized as one of the most promising clean coal technologies while transport gasifier can gasify the coal of high ash and high ash fusion point efficiently.
[ترجمه ترگمان]؟ فن آوری IGCC به عنوان یکی از promising تکنولوژی های نوین ذغال سنگ به رسمیت شناخته می شود در حالی که gasifier می تواند زغال سنگ از خاکستر بلند و نقطه ذوب بالا را به طور موثر تجزیه و تحلیل کند
[ترجمه گوگل]فن آوری IGCC به عنوان یکی از امیدوار کننده ترین فن آوری های زغال سنگ به رسمیت شناخته شده است، در حالیکه حمل و نقل گازسوزکن می تواند زغال سنگ خاکستر بالا و نقطه همجوشی بالا را به طور موثر گازسیون کند
15. Rice husk with ash contents above 20% is difficult to gasify.
[ترجمه ترگمان]husk رایس با محتوای خاکستر بیش از ۲۰ % دشوار است
[ترجمه گوگل]پوسته برنج با محتویات خاکستر بیش از 20٪ دشوار است برای گازسیون