1. The air of the room was fetid with stale tobacco smoke.
[ترجمه ترگمان]بوی اتاق آکنده از دود توتون مانده بود
[ترجمه گوگل]هوا اتاق با دود دود دودمان تلخ بود
2. He could almost feel hot, fetid breath warming his skin.
[ترجمه ترگمان]او تقریبا احساس گرما می کرد، نفسش را گرم می کرد
[ترجمه گوگل]او می تواند تقریبا احساس گرم و تلخ نفس گرم شدن پوست خود
3. The black sacks full of fetid rubbish that are to be seen in Lambeth do not meet the eye on entering Wandsworth.
[ترجمه ترگمان]کیسه های سیاه پر از آت و آشغال ها که قرار است در Lambeth دیده شوند با چشم به Wandsworth برخورد نمی کنند
[ترجمه گوگل]کیسه های سیاه که پر از عجیب و غریب هستند که در Lambeth دیده می شوند، در ورود به وانسبورث چشم را نمی بینند
4. For forty years villagers have streamed into its fetid blocks, seeking to escape rural poverty.
[ترجمه ترگمان]به مدت چهل سال، روستائیان به دنبال فرار از فقر روستایی به بلوک های fetid خود سرازیر شده اند
[ترجمه گوگل]برای چهل سال گذشته روستاییان به بلوک های خسته کننده خود می پیوندند، به دنبال فرار از فقر روستایی
5. I went into the street where, after the fetid air of the synagogue, I breathed in the fresh air gratefully.
[ترجمه ترگمان]به خیابان رفتم که در آنجا، پس از هوای متعفن کنیسه، در هوای تازه تنفس کردم
[ترجمه گوگل]من به خیابان رفتم که در آن، پس از هوا افتاده از کنیسه، من در هوای تازه نفس کشیدم
6. Sickness caused by overcrowding, and the damp, fetid conditions had appalled him.
[ترجمه ترگمان]Sickness ناشی از شلوغی و هوای مرطوب و متعفن او را به وحشت انداخته بود
[ترجمه گوگل]بیمارانی که به علت پرخوابی ایجاد شده بودند و شرایط مرطوب و مرطوب او را ناراحت کرده بود
7. The fetid smell of swamp seeped through the concrete.
[ترجمه ترگمان]بوی متعفن باتلاق در بتون نفوذ می کرد
[ترجمه گوگل]بوی دلپذیر باتلاقی از طریق بتونه
8. Paula of Avila sprouted a particularly fetid growth as a weapon in her armoury.
[ترجمه ترگمان]پایولا از Avila به عنوان سلاحی که در اسلحه خانه خود به کار برده بود، رشد fetid داشت
[ترجمه گوگل]پائولا آویلا رشد خیره کننده ای را به عنوان یک سلاح در زره پوشان خود به وجود آورد
9. A fetid light blazed from Old Saul's sockets.
[ترجمه ترگمان]نور fetid از حدقه سال سول بیرون آمد
[ترجمه گوگل]نور خیره کننده از سوکت قدیمی سول فرو ریخت
10. Her nose twitched to the smell: mouldy and fetid like sweaty clothes left to stew in a plastic bag.
[ترجمه ترگمان]بینی اش به بو کشیده شد: کپک زده و متعفن، مثل لباس های خیس عرق، برای تاس کباب در کیسه پلاستیکی باقی مانده بود
[ترجمه گوگل]بینی خود را به بوی تار می اندازد: لباس های عرق و کتک خورده مانند لباس های پوشیده شده در یک کیسه پلاستیکی خیس شده است
11. The fetid water of the foreground is juxtaposed with the pristine rigid form inching into the upper regions of the canvas, forcing one to consider the space in between .
[ترجمه ترگمان]آب متعفن پیش زمینه با شکل محکم و انعطاف ناپذیر قدیمی که به قسمت های بالایی بوم حرکت کرده همراه می شود و یکی را مجبور می کند که فضای بین این دو را در نظر بگیرد
[ترجمه گوگل]آب افتاده از پیش زمینه با شکل ظاهری سفت و محکم به قسمت های بالایی بوم مرتبط شده است، و مجبور کردن یک فضای بین در نظر گرفتن
12. “The chemical nature of fetid floral odours in stapeliads (Apocynaceae-Asclepiadoideae-Ceropegieae). ” New Phytologist 172: 452-46
[ترجمه ترگمان]\"ماهیت شیمیایی بوی گل متعفن در stapeliads (Apocynaceae - Asclepiadoideae - Ceropegieae)\" (Phytologist - ۴۵۲ - ۴۵۲)
[ترجمه گوگل]'ماده شیمیایی بوی گل های طلایی در ستون ها (Apocynaceae-Asclepiadoideae-Ceropegieae) 'فیتولوژیست جدید 172: 452-46
13. The flowers of the fetid hellebore do not suffer because of the cold.
[ترجمه ترگمان]گله ای of از سرما رنج نمی برند
[ترجمه گوگل]گلهایی از گلبرگ خفیف به دلیل سردی رنج نمی برند
14. There’s always malarkey lurking, bubbles in the cesspool, fetid bubbles that pop and smell.
[ترجمه ترگمان]همیشه malarkey در گنداب، bubbles، حباب های متعفن که پاپ و بو می کشند، وجود دارد
[ترجمه گوگل]همیشه مالارکی خیره کننده است، حباب ها در سسپول، حباب های خفیف که پاپ و بوی وجود دارد