1. J Ed; gar Hoover lied about almost every episode in his career.
[ترجمه ترگمان]ج اد و هوور تقریبا در هر قسمت از زندگیش دروغ گفتند
[ترجمه گوگل]ج اد؛ Gar Hoover در تقریبا هر قسمت در حرفه خود دروغ گفت
2. Les gar ? ons se lavent tr è s vite le matin, ils peuvent le finir en deux minutes.
[ترجمه ترگمان]طرفداران له له؟ امروز صبح زود vite را روشن کنید و دو دقیقه بعد finir را اعلام می کنند
[ترجمه گوگل]لس جار؟ در صورت تمایل می توانید با شماره های زیر تماس حاصل فرمایید
3. Around midnight the gar ? on arrives with beer and sandwiches – caviar sandwiches.
[ترجمه ترگمان]نزدیک نیمه شب؟ با آبجو و ساندویچ caviar میاد
[ترجمه گوگل]حدود نیمه شب صبحانه؟ در می آید با آبجو و ساندویچ - ساندویچ های خاویار
4. Ich verstehe gar nicht warum lauter chinesische Regisseure sich darum reissen solcherart Filme zu drehen.
[ترجمه ترگمان]خدا را شکر که این چنین مرد ثروتمندی است
[ترجمه گوگل]من اصرار نکردم که بخوام چکار کنم
5. I gar there must be a third person involved.
[ترجمه ترگمان]به عقیده من باید شخص سومی هم در این کار دخالت کند
[ترجمه گوگل]من در آنجا باید یک شخص ثالث درگیر باشد
6. Tilo : Nein, eigentlich gar nicht mal.
[ترجمه ترگمان]! ن - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - -
[ترجمه گوگل]Tilo: Nein، eigentlich gar nicht mal
7. La plupart des gar ? ons aiment le sport, les filles pr é f è rent la musique.
[ترجمه ترگمان]La د gar؟ این دو گروه موسیقی را نمایش می دهند
[ترجمه گوگل]لا پلورپارس؟ در صورت تمایل به ورزش، می توانید از خدمات و امکانات اجاره ای بهره مند شوید
8. Le professur s'approche du petit gar ? on et lui dit:'sois attentif en classe . "
[ترجمه ترگمان]approche s دو petit gar؟ و آن را با او همراه می کند: \"sois attentif en\" (classe attentif en)
[ترجمه گوگل]Le Professur s'approche du petit gar؟ بر روی lui dit: 'sois attentif en classe '
9. Eigentlich hat er sich gar nicht ver ? ndert .
[ترجمه ترگمان]کلاه hat! !! !! !! !! !! !! !! !! !! !! !! !! ndert
[ترجمه گوگل]Eigentlich hat er sich gar nicht ver؟ ndert
10. They work in the gar - den, visit friends, read books, or watch TV.
[ترجمه ترگمان]آن ها در لانه gar کار می کنند، از دوستان دیدن می کنند، کتاب می خوانند، یا تلویزیون تماشا می کنند
[ترجمه گوگل]آنها در حوضه کار می کنند، از دوستان بازدید می کنند، کتاب را بخوانند یا تلویزیون تماشا کنند
11. Vielleicht k ? nnen wir heute gar nicht in den Zoo gehen.
[ترجمه ترگمان]Vielleicht کا \"؟\" \"nnen wir\"، \"gar\" در باغ وحش \"باغ وحش\" هستم
[ترجمه گوگل]Vielleicht K nnen wir heute gar nicht در den zoo gehen
12. Barrier cells in gills of the alligator gar.
[ترجمه ترگمان]سلول های Barrier در فلس تمساح alligator
[ترجمه گوگل]سلولهای حاشیه ای در غرقاب آلیاژاتور
13. Fetter Sound: Ohne iPod geht bei Schweini gar nichts.
[ترجمه ترگمان]Fetter صوتی: Ohne iPod geht bei Schweini gar nichts
[ترجمه گوگل]صدای Fetter: Ohne iPod geht bei Schweini nichts gar
14. Der Westen kommt aus der Krise gar nicht mehr heraus?
[ترجمه ترگمان]حضرت اشرف! او در ارتش خدمت می کرد و به او قول داده بود که او را در آنجا نگه دارند؟
[ترجمه گوگل]Der Westen commt aus der Krise gar nicht mehr heraus؟