کلمه جو
صفحه اصلی

fasting


معنی : خشک دهن
معانی دیگر : روزه داری

انگلیسی به فارسی

روزه داری، خشک دهن


انگلیسی به انگلیسی

• abstaining from eating
on empty stomach
fast, period during which one abstains from eating; act of abstaining from eating

مترادف و متضاد

خشک دهن (صفت)
fasting

جملات نمونه

1. fasting is a kind of mortification
روزه گیری نوعی نفس کشی است.

2. the fasting season
دوران روزه داری

3. amongst them, fasting had great ritual importance
در میان آنان روزه گیری اهمیت آیینی زیادی داشت.

4. pious deeds such as fasting and almsgiving
اعمال متقیانه مانند روزه گیری و دادن خیرات

5. the many virtues of fasting
محسنات فراوان روزه گیری

6. he enumerated the virtues of fasting
او محسنات روزه گیری را برشمرد.

7. changes in the roman catholic discipline relating to fasting
تغییراتی در مقررات کلیسای کاتولیک در مورد روزه گیری

8. for some christians, lent was a period of fasting and prayer
برای برخی مسیحیان ایام ((لنت)) دوران پرهیز و عبادت بود.

9. Religious observances such as fasting can be hard to follow.
[ترجمه ترگمان]رعایت موارد مذهبی مانند روزه گرفتن می تواند دشوار باشد
[ترجمه گوگل]اعمال مذهبی مانند روزهداری ممکن است دشوار باشد

10. Low plasma octreotide concentration and increased fasting volume may explain improved gall bladder contraction.
[ترجمه ترگمان]غلظت کم پلاسما و افزایش حجم ناشتا باعث افزایش انقباض کیسه صفرا می شود
[ترجمه گوگل]غلظت اکترواتیدی پلاسما و افزایش حجم ناشتا ممکن است منجر به انقباض ضایعه مثانه شود

11. Similarly, increased fasting gall bladder volumes have been reported in obese, tall, and muscular subjects.
[ترجمه ترگمان]به طور مشابه، افزایش increased کیسه صفرا در افراد چاق، بلند و عضلانی گزارش شده است
[ترجمه گوگل]به طور مشابه، افزایش حجم ناشتا در بیماران چاق، بلند و عضلانی گزارش شده است

12. Fasting gastric electrical control activity was recorded and analysed using a modification of the method described by Van der Schee etal.
[ترجمه ترگمان]روزه گرفتن فعالیت کنترل الکتریکی به کار گرفته شد و با استفاده از یک اصلاح روش شرح داده شده توسط ون درمرو etal آنالیز و آنالیز شد
[ترجمه گوگل]فعالیت کنترل الکتریکی گوارشی روزه با استفاده از اصلاح روش توصیف شده توسط ون دشتی، آنالیز شد و تجزیه و تحلیل شد

13. The practice of fasting had grown up amongst the Pharisees as a sign of their superiority.
[ترجمه ترگمان]The در میان کوچه Pharisees به عنوان نشانه ای از برتری آنان رشد کرده بود
[ترجمه گوگل]عمل روزه در میان فریسی ها به عنوان نشانه ای از برتر بودن آنها افزایش یافته است

14. And the dreams produced by fasting had set him on the road to being a shaman.
[ترجمه ترگمان]و رویاهایش او را بر روی جاده گذاشته بودند تا شمن شود
[ترجمه گوگل]و رویاهایی که ناشی از روزه بود، او را در راه شام ​​قرار داده بود

15. The finding of enhanced fasting gastrin concentrations in H pylori positive subjects and in duodenal ulcer disease can not easily be explained.
[ترجمه ترگمان]پیدا کردن غلظت enhanced ناشتا در موضوعات مثبت اچ آی وی مثبت و در duodenal زخم ulcer به آسانی توضیح داده نمی شود
[ترجمه گوگل]یافته های افزایش غلظت گاستر ناشتا در افراد مثبت H pylori و در بیماری زخم دوازدهه به راحتی قابل توضیح نیست

پیشنهاد کاربران

ناشتا

گرسنه نگهداشتن ، خوراک نخوردن


کلمات دیگر: