1. she was thrown into a ferment by his unexpected arrival
ورود سرزده ی او خانم را به جوش و خروش انداخت.
2. to be in (a state of) ferment
دستخوش آشوب بودن
3. Fruit juices ferment if they are kept a long time.
[ترجمه ترگمان]آب میوه اگر مدت زیادی نگه داشته شود، تخمیر می شود
[ترجمه گوگل]اگر مدت زمان طولانی نگهداری می شود، آب میوه ها تخمیر می شود
4. The sixties were a time of theological ferment.
[ترجمه ترگمان]دهه شصت دوران تخمیر الاهیات بود
[ترجمه گوگل]شصت ها زمان فرسودگی الهی بودند
5. Foods that ferment quickly in the stomach are excellent natural laxatives.
[ترجمه ترگمان]غذاهایی که به سرعت در شکم تخمیر می شوند، laxatives طبیعی عالی هستند
[ترجمه گوگل]غذاهایی که به سرعت در معده تحریک میشوند، ملینهای طبیعی عالی هستند
6. Fruit juices ferment if they are kept for too long.
[ترجمه ترگمان]آب میوه اگر به مدت طولانی نگهداری شود، تخمیر می شود
[ترجمه گوگل]آب میوه ها برای مدت طولانی نگهداری می شود
7. You make wine by leaving grape juice to ferment until all the sugar has turned to alcohol.
[ترجمه ترگمان]شما با ترک کردن شیره انگور به تخمیر، تا زمانی که همه قند به الکل تبدیل شود، شراب درست می کنید
[ترجمه گوگل]شما با اضافه کردن شراب انگور به شراب، شراب را تحریک می کنید تا تمام شکر به الکل تبدیل شود
8. To serve the needs of bakers, manufacturers ferment the yeast to produce a more concentrated product.
[ترجمه ترگمان]تولید کنندگان برای خدمت به نیازهای bakers، مخمر را به تولید یک محصول متمرکز کرده اند
[ترجمه گوگل]برای خدمت به نیازهای نانوایی، تولید کنندگان مخمر را برای تولید محصول متمرکز ترغیب می کنند
9. The wine is beginning to ferment.
[ترجمه ترگمان]شراب شروع به ferment می کند
[ترجمه گوگل]شراب شروع به تخمیر می کند
10. The dried grapes are allowed to ferment until there is no sugar left and the wine is dry.
[ترجمه ترگمان]انگور خشک به تخمیر داده می شود تا وقتی که دیگر قند باقی نماند و شراب خشک شود
[ترجمه گوگل]انگور خشک شده مجاز به تخمیر تا زمانی که هیچ شکر سمت چپ وجود ندارد و شراب خشک است
11. In the 1960s, American society was in ferment.
[ترجمه ترگمان]در دهه ۱۹۶۰، جامعه آمریکا در تب وتاب بود
[ترجمه گوگل]در دهه 1960، جامعه آمریکا در حال تحریک بود
12. The whole country was in a state of ferment.
[ترجمه ترگمان]سراسر کشور به تب وتاب افتاده بود
[ترجمه گوگل]کل کشور در حال تخریب بود
13. The reformulations are there because there is a ferment of thought in process, demanding words.
[ترجمه ترگمان]reformulations آنجا هستند، زیرا در فرآیند تخمیر تفکر، و تقاضای کلمات وجود دارد
[ترجمه گوگل]اصلاحات وجود دارد، زیرا فرسودگی فکر در روند وجود دارد، خواستار کلمات
14. The country was in ferment.
[ترجمه ترگمان]کشور در تب وتاب بود
[ترجمه گوگل]این کشور در حال تحریک بود
15. It was an age of intellectual ferment too.
[ترجمه ترگمان]این نیز دوران تخمیر فکری بود
[ترجمه گوگل]این هم عصر فکری فکری بود