کلمه جو
صفحه اصلی

fawning


معنی : دم لابه
معانی دیگر : مداهنه، تملق، سبزی پاک کنی، مداهنه کننده

انگلیسی به فارسی

خدانگهدار، دم لابه


انگلیسی به انگلیسی

• bootlicking, flattering, acting in a servile manner in order to gain favor

مترادف و متضاد

دم لابه (اسم)
fawning

جملات نمونه

1. The puppy was fawning on its master.
[ترجمه ترگمان]توله سگ از صاحبش تملق می گفت
[ترجمه گوگل]توله سگ در مورد استادش خجالت کشید

2. Nauseatingly fawning journalism that's all it is.
[ترجمه ترگمان]چاپلوسی می کند و چاپلوسی می کند؛ همه چیز همین است
[ترجمه گوگل]روزنامه نگاری ناخوشایند که همه چیز آن است

3. He seemed unaware of the girl's fawning admiration. sentence dictionary
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسید که از این تعریف و تمجید خوشش نیامده است لغت لغت
[ترجمه گوگل]او به نظر می رسد از تحسین جنون دخترانه بی اطلاع است فرهنگ لغت جمله

4. Always so polite with the Archbishop, a fawning, cloying, false man. As lazy as any Negro.
[ترجمه ترگمان]همیشه با اسقف اعظم مودب بود، a و false مثل هر سیاه پوست تنبل
[ترجمه گوگل]همیشه با اسقف اعظم، مظلوم، کله گویی، مرد نادرست همیشه مؤمن است همانطور که همه ی سیاهان تنبل است

5. Everyone crowded round, fawning at him and readily taking up his offer of free drinks.
[ترجمه ترگمان]همه دور هم جمع شده بودند و به او تملق می گفتند و به آسانی پیشنهاد نوشیدنی مجانی را می دادند
[ترجمه گوگل]هر کس به دور از او شلوغ شده است و به راحتی به او پیشنهاد می دهد از نوشیدنی های رایگان استفاده کند

6. People were fawning over him, hoping for tickets.
[ترجمه ترگمان]مردم از او تملق می گفتند و امیدوار بودند که بلیت بگیرند
[ترجمه گوگل]مردم به او امیدوار بودند که بلیط بگیرند

7. Always so polite with the Archbishop, a fawning, cloying, false man.
[ترجمه ترگمان]همیشه با اسقف اعظم مودب بود، a و cloying
[ترجمه گوگل]همیشه با اسقف اعظم، مظلوم، کله گویی، مرد نادرست همیشه مؤمن است

8. Now she's fawning over her mistress again and whatever plans Horatia has, you may be sure Connell will help her.
[ترجمه ترگمان]حالا او دوباره با معشوق خود تملق می گوید و هر نقشه ای که دارد، شاید اوکانل به او کمک کند
[ترجمه گوگل]در حال حاضر او بیش از معشوقه خود را دوباره و هر برنامه Horatia است، شما ممکن است مطمئن Connell به او کمک کند

9. As archbishop of Toledo, he chased the fawning courtiers from his palace and stripped it of finery.
[ترجمه ترگمان]اسقف اعظم تولدو، درباریان تملق آمیز را از کاخ خود بیرون کرد و آن را از زرق و برقی بیرون آورد
[ترجمه گوگل]همانطور که اسقف اعظم تولدو بود، قهرمانان خائن را از کاخ خود تعقیب میکرد و آن را از فریزر جدا کرد

10. He would not be a fawning sycophant.
[ترجمه ترگمان]نمی خواست چاپلوس باشد
[ترجمه گوگل]او نخواهد بود

11. During his life Confucius loathed spineless, fawning sycophants, but he particularly phony gentlemen who appeared respectable.
[ترجمه ترگمان]او در طول عمرش از بی جرات و بی جرات و چاپلوس طفره می رفت، اما او به ویژه یک جنتلمن ساختگی بود که محترم و محترم به نظر می رسیدند
[ترجمه گوگل]در طول زندگی او، کنفوسیوس عصبانی و بی رحم بود، اما او به خصوص آقایان جعلی که ظاهرا احترام داشتند

12. Now, with the old man fawning on her, she puts on airs.
[ترجمه ترگمان]با این حال، با آن پیرمرد تملق می گوید، خودش را ناز می کند
[ترجمه گوگل]در حال حاضر، با پیرمردی که به او خیره شده است، او در هوا میچرخد

13. The servant worn a fawning smile.
[ترجمه ترگمان]خدمتکار لبخند fawning زد
[ترجمه گوگل]خدمتگزار یک لبخند خالی را پوشید

14. I've heard that he is good at fawning on his superiors at work.
[ترجمه ترگمان]شنیده ام که در حال تملق کردن به مافوق خود در سر کار ماهر است
[ترجمه گوگل]من شنیده ام که او در حال کار بر روی سران خود است

15. The tone was typical Chandler - half fawning, half insolent.
[ترجمه ترگمان]لحن صدایش در حالت عادی و نیمه fawning بود
[ترجمه گوگل]تن Chandler معمولی بود - نیمه خفگی، نیمه خشمگین

پیشنهاد کاربران

چاپلوسی
I refused to fawn over her or flatter her.


کلمات دیگر: