کلمه جو
صفحه اصلی

gargantuan


معنی : عظیم الجثه
معانی دیگر : gargantua غول، غول پیکر

انگلیسی به فارسی

( gargantua ) غول، غول پیکر، عظیم‌الجثه


گریانگیون، عظیم الجثه


انگلیسی به انگلیسی

• enormous, immense, huge, gigantic
something that is gargantuan is very large; a literary word.

مترادف و متضاد

عظیم الجثه (صفت)
immense, enormous, tremendous, huge, colossal, gargantuan, of enormous size, full-bodied

very large


Synonyms: big, colossal, elephantine, enormous, giant, gigantic, heavyweight, huge, humongous, immense, jumbo, leviathan, mammoth, massive, monstrous, monumental, mountainous, prodigious, super-colossal, super-duper, titanic, towering, tremendous, vast, whopping


Antonyms: little, miniscule, small, tiny


جملات نمونه

1. rustam's gargantuan stature
قامت عظیم رستم

2. a building of gargantuan dimentions
ساختمانی با ابعاد عظیم

3. My gargantuan, pristine machine was good for writing papers and playing solitaire, and that was all.
[ترجمه ترگمان]این ماشین عظیم و قدیمی من برای نوشتن مقالات و ورق بازی خوب بود، و این همه چیز بود
[ترجمه گوگل]ماشین منحصر به فرد من، برای نوشتن مقالات و بازی یک نفره خوب بود و این همه چیز بود

4. A gargantuan Teddy boy was standing in the stalls, looking down at his feet.
[ترجمه ترگمان]پسری چون تدی غول پیکر در سالن ایستاده بود و به پاهایش نگاه می کرد
[ترجمه گوگل]یک پسر تدی خوش تیپ در گاراژ ایستاده بود، نگاه کردن به پای او

5. The executives' gargantuan incomes derive from their power over what has become an increasingly scarce factor of production, capital.
[ترجمه ترگمان]مدیران اجرایی از قدرت خود در رابطه با آنچه که به یک عامل بسیار کمیاب تولید، سرمایه تبدیل شده است، استنتاج می کنند
[ترجمه گوگل]درآمد سرانه مدیران از قدرت آنها بر می آید که به فاکتور فزاینده ای از تولید، سرمایه تبدیل شده است

6. There was enough elbow room in this gargantuan aquarium for all kinds of surprises to emerge.
[ترجمه ترگمان]به اندازه کافی آرنج در این آکواریوم غول پیکر وجود داشت که شگفتی های زیادی برای پدیدار شدن وجود داشت
[ترجمه گوگل]برای ایجاد انواع شگفتی ها، در این آکواریوم گایانگوتان، اتاق آرنج به اندازه کافی وجود داشت

7. The gargantuan effort was conducted under almost unimaginable conditions of hardship and coercion.
[ترجمه ترگمان]این اقدام عظیم تحت شرایط تقریبا غیرقابل تصور سختی و اعمال زور اجرا شد
[ترجمه گوگل]تلاش های گریگنتون تحت شرایط تقریبا غیرقابل پیش بینی سختی و اجبار انجام شد

8. Of all her mistakes, this was the most gargantuan.
[ترجمه ترگمان]، از همه اشتباه ات هاش این خطرناک ترین gargantuan بود
[ترجمه گوگل]از همه اشتباهاتش این بود که بیشتر از همه گریان بود

9. On the third sat a gargantuan steroid mass of flesh: a hustler.
[ترجمه ترگمان]در طبقه سوم، توده ای از گوشت steroid، یک کلاهبردار، نشسته بود
[ترجمه گوگل]در سومین نشستن یک جرم استروئیدی از نظر جسمی، یک جفت گاو

10. Welles gives us a portrait of a gargantuan man of unlimited ambitions and appetites, whose excesses outran his resources.
[ترجمه ترگمان]ولس تصویر یک مرد غول پیکر از جاه طلبی های نامحدود و appetites را به ما می دهد که excesses از منابع او پیشی می گیرد
[ترجمه گوگل]ولز به ما یک تصویر از یک مرد گرگ و انداز از جاه طلبی های نامحدود و اشتهای، که بیش از حد از منابع خود است

11. The preference is evident in the gargantuan New World Department Store in Shanghai's commercial heart.
[ترجمه ترگمان]این برتری در بزرگ ترین فروشگاه بزرگ جهانی در قلب تجاری شانگهای مشهود است
[ترجمه گوگل]اولویت در فروشگاه جهانی دنیای گریگارتان مشهود است

12. Two more of the massive beasts swung a gargantuan battering ram against the city's main gates.
[ترجمه ترگمان]دو نفر دیگر از حیوانات عظیم الجثه مثل دژکوب در دروازه اصلی شهر تاب می خوردند
[ترجمه گوگل]دو تا از جانوران عظیم، یک تپه خمپاره ای را در مقابل دروازه های اصلی شهر گشودند

13. Astronomers have seen gargantuan plumes of material from nearer galaxies as well.
[ترجمه ترگمان]ستاره شناسان پر از مواد اولیه از کهکشان ها و کهکشان ها هستند
[ترجمه گوگل]ستاره شناسان همچنین از ماده های کهکشانی از نزدیکترین کهکشان ها نیز دیده می شود

14. The Allies assembled a gargantuan naval armada, from battleships and destroyers to landing and coasters.
[ترجمه ترگمان]متفقین یک نیروی دریایی عظیم متشکل از battleships و destroyers را برای فرود و هوا تشکیل دادند
[ترجمه گوگل]نیروهای متفقین یک آرما نیروی دریایی بلند پروازانه را از جنگی و ناوشکن به فرود و قطارها مونتاژ کردند

15. Gargantuan asteroid to pass near Earth this fall.
[ترجمه ترگمان]یک خرده سیاره نزدیک زمین سقوط می کند
[ترجمه گوگل]سیارک گارگانوتان در این سقوط نزدیک زمین قرار دارد

پیشنهاد کاربران

کلان

Huge . Immense . Enormous


کلمات دیگر: