کلمه جو
صفحه اصلی

efferent


معنی : وابران، بیرون بر، وابر، رگ بیرون بر
معانی دیگر : (کالبدشناسی - تنکردشناسی - آنچه که از مرکز به اطراف می برد به ویژه عصبی که انگیزانه را از مرکز عصبی یا مغزی به اندام می رساند، در برابر: آوران afferant) وابران، برنده

انگلیسی به فارسی

بیرون‌بر، وابر، رگ بیرون ر، وابران


مهاجم، وابران، بیرون بر، وابر، رگ بیرون بر


انگلیسی به انگلیسی

صفت ( adjective )
• : تعریف: in physiology, carrying or directing away from an organ. (Cf. afferent.)
اسم ( noun )
مشتقات: efferently (adv.), efference (n.)
• : تعریف: in physiology, a nerve, duct, or the like that leads away from an organ.

• directing or conveying away from an organ or part (physiology)

مترادف و متضاد

وابران (صفت)
efferent

بیرون بر (صفت)
efferent

وابر (صفت)
efferent

رگ بیرون بر (صفت)
efferent

جملات نمونه

1. afferent and efferent nerves
پی های آوران و وابران

2. The efferent glomerular capillaries form a capillary plexus surrounding the proximal tubules.
[ترجمه ترگمان]مویرگ ها بستری از مویرگ ها شبکه ای از مویرگ ها را شکل می دهند که لوله های proximal مجاور را احاطه کرده اند
[ترجمه گوگل]مویرگ های گلومرولی مفرط یک رشته مویرگی در اطراف لوله های پروگزیمال ایجاد می کنند

3. Objective To investigate the efferent pathway from the dorsal raphe nucleus to the inner ear.
[ترجمه ترگمان]هدف بررسی مسیر efferent از هسته raphe پشتی به گوش داخلی
[ترجمه گوگل]هدف بررسی مسیر حرکتی از هسته ریف پشتی تا گوش داخلی است

4. The efferent fibers of the lateral part of the medial mammillary nucleus projected mainly to the ipsilateral anteroventral nucleus of the thalamus.
[ترجمه ترگمان]الیاف efferent قسمت میانی هسته مرکزی هسته مرکزی، عمدتا به هسته ipsilateral anteroventral تالاموس کشیده شده است
[ترجمه گوگل]الیاف ادرار بخش جانبی از هسته mammillary medial به طور عمده به هسته anteventral ipsilateral تالاموس پیش بینی شده است

5. It is recently found that the efferent vague nerve inhibits pro-inflammatory cytokine release and protects against IRI and termed this vagal function "the cholinergic anti-inflammatory pathway".
[ترجمه ترگمان]اخیرا مشخص شده است که عصب مبهم efferent، انتشار سایتوکاین ناشی از التهابی را مهار کرده و در برابر IRI محافظت می کند و این عملکرد vagal را \"مسیر anti cholinergic\" می نامند
[ترجمه گوگل]اخیرا مشخص شده است که عصب مبهم عصبی مهار انتشار سیتوکین پروتئین التهابی را مهار می کند و از IRI محافظت می کند و این عمل واژینال را 'مسیر ضد التهابی کولینرژیک' نامید

6. The efferent projections of the habenular nuclei follow three routes, the rostral, contralateral and caudal pathways.
[ترجمه ترگمان]The efferent از هسته habenular، سه مسیر، the، contralateral و دمی را دنبال می کنند
[ترجمه گوگل]پیش بینی های مؤثر هسته های حجاری از سه مسیر، مسیرهای روستال، کانتارتر و کانال پیروی می کنند

7. Some juxtamedullary glomeruli have two efferent arterioles.
[ترجمه ترگمان]برخی از glomeruli glomeruli دارای دو efferent arterioles هستند
[ترجمه گوگل]بعضی از گلومرولهای جوکتامدولاری دو آرترئولی عصبی دارند

8. Objective To study the localization of efferent neuron and its terminals of artificial somatic-autonomic reflex arc.
[ترجمه ترگمان]هدف مطالعه the نورون efferent و ترمینال های آن موتور مصنوعی - عصبی - خود - autonomic
[ترجمه گوگل]هدف مطالعه موضع گیری نورون عصبی و پایانه های آن از قوس انعکاسی فیزیولوژیک - اتونومیک مصنوعی

9. The characteristics of efferent terminal neurons eliciting excitatory and inhibitory responses were studied pharmaco- logically.
[ترجمه ترگمان]خصوصیات نورون های پایانه efferent، واکنش های برانگیزاننده و بازدارنده را به طور منطقی مورد مطالعه قرار دادند
[ترجمه گوگل]ویژگی های نورون ترمینال efferent که باعث پاسخ های تحریک پذیر و مهار کننده می شوند، به صورت فارماکولوژیکی مورد مطالعه قرار گرفتند

10. The efferent projections of hypothalamic and brain stem nucleuses to nucleus dorsalis nervi vagi were studied by means of the retrograde axonal transport of HRP technique in cats.
[ترجمه ترگمان]The efferent of and brain nucleuses to nucleus nervi nervi nervi by by means means of of the the retrograde technique of HRP HRP HRP studied studied studied were were were were were were were in in in in
[ترجمه گوگل]پیش بینی های مفرط هسته های هیپوتالاموس و مغز مغز به هسته dorsalis nervi vagi با استفاده از انتقال آکسون رتروگراد تکنیک HRP در گربه ها مورد بررسی قرار گرفت

11. There is a direct connection between the efferent vestibular neurons and some subgroup afferent vestibular neurons.
[ترجمه ترگمان]یک ارتباط مستقیم بین نورون های دهلیزی efferent و برخی از نورون ها وجود دارد
[ترجمه گوگل]ارتباط مستقیمی بین نورون های وریدهای عصبی و برخی از نورون های ویستیبولار وابسته به زیر گروه وجود دارد

12. The efferent projections from paraventricular hypothalamic nucleus (PVN)to ependyma of the spinal cord were traced anterogrately with HRP technique in the rat.
[ترجمه ترگمان]The efferent از هسته hypothalamic paraventricular (PVN)تا ependyma طناب نخاعی، anterogrately را با تکنیک HRP در موش ردیابی کرد
[ترجمه گوگل]پروژکتورهای مفرط از هسته هیپوتالاموس پرونده ای (PVN) تا اپنهایما نخاعی با استفاده از تکنیک HRP در موش صحرایی نشان داده شده است

13. Objective:To investigate the functional efferent pathway from the subnucleus reticularis dorsalis (SRD) of the medulla oblongata and the distribution of NADPH din the pathway.
[ترجمه ترگمان]هدف: بررسی مسیر efferent کارکردی از subnucleus reticularis dorsalis (SRD)of medulla (SRD)oblongata and و توزیع of در مسیر
[ترجمه گوگل]هدف: برای بررسی مسیر حرکتی کارآمد از سندولیت Reticularis dorsalis (SRD) پلنگادا مدولا و توزیع NADPH دین در مسیر

14. The efferent fibers of the lateral mammillary nucleus projected bilaterally to the anterodorsal nucleus of the thalamus, but more on the ipsilateral side.
[ترجمه ترگمان]الیاف efferent یک هسته mammillary جانبی که به سمت هسته anterodorsal تالاموس کشیده شده است، اما بیشتر در سمت چپ قرار گرفته است
[ترجمه گوگل]الیاف ادراری هسته ماملیال جانبی جانبی دو طرفه به هسته ی آنتروورسورال تالموس، اما بیشتر در سمت دو طرف است

afferent and efferent nerves

پیهای آوران و وابران


پیشنهاد کاربران

عصب حرکتی


کلمات دیگر: