1. When will the sow farrow?
[ترجمه ترگمان]کی خوک کوچولو رو میکشه؟
[ترجمه گوگل]وقتی پرورش می دهی؟
2. He planned to have the gilts farrow down about the end of May.
[ترجمه ترگمان]او قصد داشت تا اواخر ماه مه the farrow را تعطیل کند
[ترجمه گوگل]او قصد داشت تا در پایان ماه مه گرسنه بماند
3. Our sow had 15 at one farrow.
[ترجمه ترگمان]خوک هامون ۱۵ تا بچه بی ترن داشت
[ترجمه گوگل]گاو ما 15 ساله بود
4. The couple split up after Farrow saw nude pictures of her adopted daughter Soon-Yi Previn, 2 taken by Allen.
[ترجمه ترگمان]این زوج پس از اینکه او عکس های برهنه دخترش را از دخترش که به زودی به نام \"آلن\" اقتباس شده بود را مشاهده کردند، از هم جدا شدند
[ترجمه گوگل]این زن و شوهر پس از اینکه Farrow عکس های برهنه از دختر خود را به تصویب رساند Soon-Yi Previn، 2 توسط آلن گرفته شده است
5. He certainly had a point, for Mia Farrow has raised 11 kids in all.
[ترجمه ترگمان]او قطعا یک امتیاز داشت، زیرا میا Farrow ۱۱ بچه را در همه جا بزرگ کرده است
[ترجمه گوگل]او مطمئنا یک نقطه داشت، زیرا میا فاررو 11 بچه را در همه جا بالا برده است
6. Paul Farrow slept in the same room when she fell, too drunk to notice.
[ترجمه ترگمان]پل فارو هم وقتی افتاد تو یه اتاق خوابیده بود و خیلی مست بود که متوجه نشد
[ترجمه گوگل]پولار فارو در همان اتاق زمانی که سقوط کرد، خوابید و خیلی زود متوجه شد
7. His Farrow is smart, sassy and sexy, a woman who has learned how to turn her disability into an asset.
[ترجمه ترگمان]Farrow او باهوش، گستاخ و سکسی است، زنی که یاد گرفته است چگونه معلولیت خود را به یک دارایی تبدیل کند
[ترجمه گوگل]Farrow او هوشمند، جسورانه و سکسی است، یک زن که آموخته است که چگونه معلولیت خود را به یک دارایی تبدیل شود
8. The animals are born or farrow in a farrowing barn. Pigs usually give birth two times a year. Each time they have about eight to twelve piglets .
[ترجمه ترگمان]حیوانات در طویله farrowing به دنیا آمده اند یا farrow خوک ها معمولا سالی دو بار به دنیا می آیند هر بار حدود هشت تا دوازده بچه خوک دارند
[ترجمه گوگل]حیوانات متولد می شوند و یا در دوران کودکی پرورش می یابند خوک معمولا دو بار در سال زایمان می کند هر بار آنها حدود هشت تا دوازده گربه دارند
9. Duke Farrow: I am your king!
[ترجمه ترگمان]- دوک فارو! من پادشاه شما هستم -
[ترجمه گوگل]دوک فارو: من پادشاه شما هستم
10. One kind of operation is called a farrow - to - wean farm.
[ترجمه ترگمان]یک نوع عملیات، مزرعه farrow - to نامیده می شود
[ترجمه گوگل]یک نوع عملیات، یک مزرعه پرورش می دهد
11. Ireland is the old sow that eats her farrow.
[ترجمه ترگمان]ایرلند ماده خوک پیری است که farrow را می خورد
[ترجمه گوگل]ایرلند گاو قدیمی است که خوابیده است
12. They planned to have the gilts farrow down about the end of this month.
[ترجمه ترگمان]آن ها قصد داشتند تا اواخر این ماه the farrow را تعطیل کنند
[ترجمه گوگل]آنها برنامه ریزی کردند تا در پایان ماه جاری، جوانه ها را پایین بیاورند
13. Why can't I have a farrow and a barrow on the same player?
[ترجمه ترگمان]چرا من نمی تونم یه farrow و یه چرخ دستی تو یه نفره داشته باشم؟
[ترجمه گوگل]چرا نمیتوانم یک فرشته و یک فرشته را روی همان بازیکن داشته باشم؟
14. American actress Farrow has testified at the war crimes trial of former Liberian President Charles Taylor.
[ترجمه ترگمان]Farrow Farrow، بازیگر آمریکایی، در دادگاه جنایات جنگی رئیس جمهور سابق لیبریا، چارلز تیلور، شهادت داد
[ترجمه گوگل]بازیگر آمریکایی فاررو در دادگاه جنایات جنگی رئیس جمهور سابق لیبریا، چارلز تیلور، شهادت داده است
15. Again a diagonal farrows works exactly the same as a normal farrow.
[ترجمه ترگمان]دوباره یک farrows مورب، دقیقا مانند یک farrow معمولی عمل می کند
[ترجمه گوگل]دوباره یک قطب مورب دقیقا مانند یک عادت معمولی کار می کند