کلمه جو
صفحه اصلی

eke out


معنی : درازتر کردن، افزودن به، اضافه کردن بر، امتداد دادن
معانی دیگر : افزودن به در امد، کسب کردن

انگلیسی به فارسی

افزودن به (در امد)، درازتر کردن، امت داد دادن، کسب کردن


اخه، درازتر کردن، افزودن به، اضافه کردن بر، امتداد دادن


انگلیسی به انگلیسی

• achieve with difficulty; make by strenuous and risky means; make up for deficiency; live from day to day

مترادف و متضاد

درازتر کردن (فعل)
eke out

افزودن به (فعل)
plus, eke out

اضافه کردن بر (فعل)
eke out

امتداد دادن (فعل)
stretch, elongate, protract, prolong, prolongate, eke out

make something last


Synonyms: barely exist, be economical with, be frugal with, be sparing with, economize on, get by, stretch out


Antonyms: use up, waste


جملات نمونه

1. Many workers can only eke out their redundancy money for about 10 weeks.
[ترجمه یاسر] بسیاری از کارگران تنها می توانند با پول روزانه خود مدت ۱۰ هفته را بسر کنند ( بگذرانند )
[ترجمه ترگمان]بسیاری از کارگران تنها می توانند پول روزانه خود را به مدت ۱۰ هفته به دست آورند
[ترجمه گوگل]بسیاری از کارگران می توانند پول اضافی خود را برای حدود 10 هفته صرف کنند

2. They eke out a miserable existence in cardboard shacks.
[ترجمه ترگمان]آن ها در کلبه های مقوایی زندگی فلاکت باری به وجود می آورند
[ترجمه گوگل]آنها در وجود چنگالهای مقوایی از وجود بدبختی بیرون می روند

3. How did Mum manage to eke out the food when we were kids?
[ترجمه ترگمان]وقتی بچه بودیم، مامان چه طوری تونس ته غذا رو به هم بز نه؟
[ترجمه گوگل]چگونه مامان موفق شد وقتی غذای بچه ها غذا می خورد غذا بخورد؟

4. They eke out a precarious existence foraging in rubbish dumps.
[ترجمه ترگمان]آن ها زندگی پر مخاطره را به دنبال آذوقه و انبارهای زباله های خود به سر می برند
[ترجمه گوگل]آنها در معرض خطر انقراض قرار دارند

5. She managed to eke out her student loan till the end of the year.
[ترجمه ترگمان]او توانست وام دانشجویی خود را تا پایان سال تمدید کند
[ترجمه گوگل]او تا پایان سال توانست وام دانشجویی خود را از دست بدهد

6. We must try to eke out our water supply.
[ترجمه ترگمان]ما باید سعی کنیم منبع آب هامون رو پیدا کنیم
[ترجمه گوگل]ما باید سعی کنیم آب خود را تامین کنیم

7. They eke out a precarious existence .
[ترجمه ترگمان]آن ها زندگی precarious را به سر می برند
[ترجمه گوگل]آنها یک موجود بی ثبات دارند

8. Sip your drink, don't gulp it. Eke out the little pleasures.
[ترجمه ترگمان]بخور، بخور از لذت های کوچیک لذت می برم
[ترجمه گوگل]خوردن نوشیدنی خود را انجام ندهید از لذت های کوچک بیرون بیایید

9. I pictured her trying to eke out her money - for I was sure there was not much.
[ترجمه ترگمان]تصور کردم که سعی دارد پولش را در بیاورد - چون مطمئن بودم چیز زیادی وجود ندارد
[ترجمه گوگل]من او را در تلاش برای خارج کردن از پول خود را - به عنوان من مطمئن بود که وجود دارد نیست

10. The elderly eke out a living on pensions averaging from $ 50 to $ 75 monthly.
[ترجمه ترگمان]افراد سالخورده به طور متوسط از ۵۰ تا ۷۵ دلار در ماه زندگی می کنند
[ترجمه گوگل]افراد سالخورده از حقوق بازنشستگی به طور متوسط ​​از 50 دلار به 75 دلار در ماه می پردازند

11. Most of them eke out a living as subsistence farmers.
[ترجمه ترگمان]اغلب آن ها امرار معاش می کنند و امرار معاش می کنند
[ترجمه گوگل]اکثر آنها زندگی خود را به عنوان کشاورزان تمویل می کنند

12. She continued to eke out a living based on the fading memories of her famous plunge.
[ترجمه ترگمان]او ادامه داد تا زندگی خود را براساس خاطرات fading که در آن شیرجه زده بود محو کند
[ترجمه گوگل]او همچنان به زندگی خود ادامه داد و بر اساس خاطرات محو و پنهان معروفش

13. They will do well to eke out a draw.
[ترجمه ترگمان]آن ها برای کسب قرعه کشی به خوبی کار خواهند کرد
[ترجمه گوگل]آنها به خوبی می توانند از یک قرعه کشی استفاده کنند

14. Cliff's family worked in the cotton fields to eke out a meager living.
[ترجمه ترگمان]خانواده کلیف در کشتزارهای پنبه کار می کردند تا درآمدی ناچیز به دست آورند
[ترجمه گوگل]خانواده کلیف در زمینه های پنبه کار می کرد تا زندگی کم و کاستی ایجاد کند

پیشنهاد کاربران

کش دادن

1 - اضافه کردن به درآمد، جبران کردن کاستی های درآمد، تکمیل درآمد ( ناقص ) 2 - دوام آوردن با درآمد ناقص، با پول بخر و نمیر زندگی کردن، با مشقت زندگی کردن،

خرج نکردن پول یا درآمد تا جایی که امکان دارد

( یک جوری ) سر کردن _ گذراندن شرایط نابسامان


کلمات دیگر: