کلمه جو
صفحه اصلی

elixir


معنی : اکسیر، کیمیا، خیسانده
معانی دیگر : (از عربی که خود از یونانی xerion آمده) اکسیر، کناد (که می پنداشتند فلزات را تبدیل به طلا می کند و یا عمر جاودانی می دهد)، معجون جوانی، آب زندگانی (elixir of life هم می گفتند)، (نادر) رجوع شود به: quintessence، رجوع شود به: panacea

انگلیسی به فارسی

اکسیر، کیمیا


اکسیر، کیمیا، خیسانده


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
(1) تعریف: a sweetened, aromatic solution of alcohol and water used as a vehicle for medicines.

- The drug's active ingredients are now combined with the elixir.
[ترجمه ترگمان] مواد اولیه فعال مواد حالا با اکسیر ترکیب شده اند
[ترجمه گوگل] مواد فعال دارویی اکنون با اکسیر ترکیب شده اند

(2) تعریف: a substance believed by alchemists or others to be capable of changing base metals into gold, or of prolonging life.

- He claimed that he had been given the elixir of life by a wizard and would now live forever.
[ترجمه ترگمان] او ادعا می کرد که او اکسیر حیات را به یک جادوگر داده است و حالا برای همیشه زنده می ماند
[ترجمه گوگل] او ادعا کرد که او توسط یک جادوگر اکسیرور زندگی داده شده است و هم اکنون برای همیشه زندگی خواهد کرد

(3) تعریف: a medicine believed to cure all diseases; panacea.

(4) تعریف: the quintessence, underlying principle, or perfect embodiment of something.
مشابه: essence

• substance which supposedly prolongs life, cure-all
an elixir is a liquid that is considered to have magical powers.

مترادف و متضاد

اکسیر (اسم)
panacea, elixir

کیمیا (اسم)
elixir, rara avis, philosophers' stone

خیسانده (اسم)
infusion, tincture, elixir, potion, tinct

remedy


Synonyms: cure-all, elixir of life, extract, medicine, mixture, panacea, philosopher’s stone, potion, principle, solution


جملات نمونه

1. Nutritionists warn that artificial fat is no magic elixir for weight loss.
[ترجمه ترگمان]من به اون چربی مصنوعی هشدار می دهم که این چربی مصنوعی برای وزن کم نیست
[ترجمه گوگل]متخصصان تغذیه هشدار می دهند که چربی مصنوعی هیچ اکسیری جادویی برای کاهش وزن نیست

2. The man who lived here would have definite elixir theories about his yoghurts, his knee-bends, his nudist vacations.
[ترجمه ترگمان]مردی که اینجا زندگی می کرد، elixir definite درباره yoghurts و زانو هاش و تعطیلات his داشت
[ترجمه گوگل]مردی که در اینجا زندگی می کند، نظریه های اکسیری دقیق درباره ی ماست، زانو زدن و تعطیلات ناخوشایندش را دارد

3. A better chance of locating the life-prolonging elixir lay in the opposite direction, to the east.
[ترجمه ترگمان]یک شانس بهتر برای پیدا کردن اکسیر حیات در جهت مخالف، به سمت شرق
[ترجمه گوگل]شانس بهتر برای قرار دادن الیکسیر طولانی مدت زندگی در جهت مخالف، به سمت شرق قرار دارد

4. To taste the elixir of life, become a drunkard in that mystic tavern!
[ترجمه ترگمان]برای چشیدن طعم زندگی، تبدیل به یک دائم الخمر در آن مسافرخانه اسرارآمیز شده است!
[ترجمه گوگل]برای لذت بردن از اکسیر زندگی، تبدیل شدن به یک مستی در آن میخانه عارف!

5. Testosterone itself, the very elixir of masculinity, increases susceptibility to infectious disease.
[ترجمه ترگمان]خود Testosterone، یعنی همان اکسیر مردانگی، استعداد ابتلا به بیماری های عفونی را افزایش می دهد
[ترجمه گوگل]تستوسترون خود، همان اکسیر مردانگی، حساسیت به بیماری های عفونی را افزایش می دهد

6. Information is the elixir, the staff of life.
[ترجمه ترگمان]اطلاعات اکسیر، چوب زندگی است
[ترجمه گوگل]اطلاعات elixir، کارکنان زندگی است

7. Qin and Han boarded the previous years elixir of life for the sake of worship designed fairy altar, looking sea mountains, was Reiki.
[ترجمه ترگمان](چین)و (هان)در سال های قبل با اکسیر حیات به خاطر عبادت، محراب پری دریایی طراحی شده بودند و به تماشای کوه های دریایی مشغول بودند
[ترجمه گوگل]چین و هان در سال های گذشته به دلیل عبادت، اکسیر زندگی را طراحی کردند و با طراحی کریسمس پری، به دنبال کوه های دریایی، ریکی بود

8. An "elixir of life" could soon be reality, scientists claim.
[ترجمه ترگمان]دانشمندان مدعی هستند که \"اکسیر حیات\" به زودی می تواند واقعیت داشته باشد
[ترجمه گوگل]دانشمندان ادعا می کنند که 'اکسیر زندگی' به زودی ممکن است واقعیت باشد

9. Music, for Casals, was an elixir that made life a never ending adventure.
[ترجمه ترگمان]موسیقی، برای Casals، یک اکسیر حیات بود که زندگی را هرگز به پایان نرساند
[ترجمه گوگل]موسیقی، برای Casals، یک الیکسیر بود که زندگی را یک ماجراجویی پایان نداد

10. Let us be grateful that the elixir continues to elude us — and toast instead our finitude.
[ترجمه ترگمان]باید سپاسگزار باشیم که اکسیر حیات همچنان از ما دور می شود - و به جای finitude نان برشته می شود
[ترجمه گوگل]بگذارید سپاسگزار باشیم که الیکسیر همچنان از ما رنج می برد - و به جای اینکه محدودیت ما را به ما بدهد

11. A drop of the true elixir, no mithridate so effectual against the infection of vice.
[ترجمه ترگمان]یک قطره از اکسیر واقعی، هیچ گونه تاثیری در برابر عفونت فساد و فساد ندارد
[ترجمه گوگل]یک قطره اکسیر حقیقی، بدون میتریداد در برابر عفونت معده تاثیری ندارد

12. One day, Hou Yi stole the elixir of life from a goddess.
[ترجمه ترگمان]یک روز، Hou Yi اکسیر حیات را از یک الهه دزدید
[ترجمه گوگل]یک روز، هو یی elixir زندگی از الهه را به سرقت برده است

13. Elixir of Major Armor: Increases armor by 550 for 1 hour.
[ترجمه ترگمان]اکسیر اصلی آرمور: زره برای یک ساعت به میزان ۵۵۰ دلار افزایش یافت
[ترجمه گوگل]اکسیر زره عمده: زره را با افزایش 550 در 1 ساعت افزایش می دهد

14. The current new wave of technology should prove an economic elixir.
[ترجمه ترگمان]موج جدید تکنولوژی باید اکسیر اقتصادی را ثابت کند
[ترجمه گوگل]موج جدید فناوری باید اکسیرور اقتصادی را اثبات کند

پیشنهاد کاربران

نوشدارو

همان کلمه عربی � ال اکسیر � می باشد.
Potion

A clear , pleasantly flavored and sweetened hydro alcoholic liquid intended for oral use

elixir ( علوم دارویی )
واژه مصوب: اکسیر
تعریف: محلول شیرین آب و الکل که معمولاً حاوی دارو است


کلمات دیگر: