1. fatty substances
مواد چربی دار
2. a surfeit of fatty foods
زیاده روی در غذاهای پر چربی
3. the breakdown of fatty molecules by detergents
فروپاشی ملکول های چربی توسط مواد پاک کننده
4. as the soup cooled, a fatty skin formed on it
آبگوشت که سرد شد یک لایه ی چرب روی آن تشکیل گردید.
5. There is a general presumption that fatty foods are bad for your heart.
[ترجمه ترگمان]یک فرض عمومی وجود دارد که غذاهای چرب برای قلب شما بد هستند
[ترجمه گوگل]یک فرض کلی وجود دارد که غذاهای چرب برای قلب شما بد است
6. Don't eat fatty food or chocolates.
[ترجمه ترگمان]غذای چرب یا شکلات نخور
[ترجمه گوگل]غذای چرب یا شکلات ندهید
7. A food that is too fatty may cause indigestion.
[ترجمه ترگمان]غذایی که بیش از حد چرب است ممکن است موجب سو هاضمه شود
[ترجمه گوگل]مواد غذایی که بیش از حد چرب هستند ممکن است باعث سوء هاضمه شود
8. Cut down on fatty foods and alcohol if you want to lose weight.
[ترجمه ترگمان]اگر می خواهید وزن خود را از دست بدهید، به غذاهای چرب و الکل ببرید
[ترجمه گوگل]اگر می خواهید وزن کم کنید، غذاهای چرب و الکل را کاهش دهید
9. Since my heart attack, I've cut fatty foods out altogether.
[ترجمه ترگمان]از وقتی سکته قلبی می کنم، غذاهای چرب و چربی را از بین می برم
[ترجمه گوگل]از زمان حمله قلبی من، غذاهای چرب را به طور کلی قطع کردم
10. Fatty foods should be eliminated from the diet.
[ترجمه ترگمان]غذاهای چرب باید از رژیم غذایی حذف شوند
[ترجمه گوگل]غذاهای چرب باید از رژیم غذایی حذف شوند
11. The doctor's told me to cut down on fatty foods.
[ترجمه ترگمان]دکتر به من گفت که غذاهای چرب را قطع کنم
[ترجمه گوگل]دکتر به من گفت که غذاهای چرب را کاهش می دهد
12. We dubbed him Fatty.
[ترجمه ترگمان]ما بهش \"فتی بول\" لقب دادیم
[ترجمه گوگل]ما او را چاق کردیم
13. Fatty foods have a high calorific value.
[ترجمه ترگمان]غذاهای چرب دارای ارزش calorific بالایی هستند
[ترجمه گوگل]غذاهای چرب دارای کالری بالا هستند
14. I make it a rule not to eat fatty foods.
[ترجمه ترگمان]من آن را قانونی می دانم که غذاهای چرب را نخورید
[ترجمه گوگل]من این قانون را به خوردن غذاهای چرب نمیدهم
15. Eating too many fatty goods could cause weight gain .
[ترجمه ترگمان]خوردن بسیاری از کالاهای چرب ممکن است باعث افزایش وزن شود
[ترجمه گوگل]خوردن بیش از حد کالاهای چرب باعث افزایش وزن می شود
16. I'm trying to cut down on fatty foods.
[ترجمه ترگمان]من دارم سعی می کنم غذاهای چرب رو قطع کنم
[ترجمه گوگل]من سعی میکنم غذاهای چرب را کاهش دهم