1. Findings on urography include encasement or amputation of calyces and diffuse enlargement of kidney.
[ترجمه ترگمان]یافته های این تحقیق شامل افزایش یا قطع اتصال calyces و گسترش diffuse کلیه می باشد
[ترجمه گوگل]یافته های مربوط به توموگرافی شامل انسداد یا قطع عضو کلیه و بزرگ شدن کلیه است
2. At last, the system will auto-select the encasement and change the database in according with the numbers of cars.
[ترجمه ترگمان]در نهایت سیستم the را انتخاب کرده و پایگاه داده را مطابق با تعداد اتومبیل ها تغییر می دهد
[ترجمه گوگل]در نهایت، سیستم به طور خودکار بسته بندی را انتخاب کرده و پایگاه داده را با توجه به تعداد اتومبیل ها تغییر می دهد
3. Left ureteral obstruction with suspicious tumor encasement and hydronephrosis was found on imaging studies.
[ترجمه ترگمان]obstruction Left با تومور مشکوک encasement و hydronephrosis در مطالعات تصویربرداری پیدا شد
[ترجمه گوگل]انسداد مجاری ادراری چپ با پوشش تومور مشکوک و هیدرونفروز در مطالعات تصویربرداری یافت شد
4. The principal protection is due to the zincs encasement of the item, which prevents contact with the environment.
[ترجمه ترگمان]حفاظت اصلی ناشی از zincs encasement آیتم است که از تماس با محیط جلوگیری می کند
[ترجمه گوگل]حفاظت اصلی به علت قرار دادن مقاطع روی است که مانع تماس با محیط زیست می شود
5. I can provide the Secretary containers Encasement, open-top counters, flat counters, refrigerated services.
[ترجمه ترگمان]من می توانم ظروف Secretary، counters باز، پیشخوان پهن و خدمات یخچال دار را فراهم کنم
[ترجمه گوگل]من می توانم ظروف وزیر محله، شمارنده باز، شمارنده تخت، خدمات یخچال را ارائه دهم
6. Input the delivered encasement report every week.
[ترجمه ترگمان]هر هفته گزارش encasement را وارد کنید
[ترجمه گوگل]هر هفته گزارشی مبنی بر تحویل داده شده را وارد کنید
7. The automatic encasement software system based on SQL technology and density greedy algorithm is designed with three modules by VB 0 and SQL.
[ترجمه ترگمان]سیستم نرم افزاری encasement automatic مبتنی بر فن آوری SQL و الگوریتم حریصانه غلظت VB ۰ و SQL designed است
[ترجمه گوگل]سیستم نرم افزاری اتوماتیک بسته بندی مبتنی بر تکنولوژی SQL و الگوریتم تراکم حریص با سه ماژول توسط VB 0 و SQL طراحی شده است
8. The encasement module selects the cases and then print the list.
[ترجمه ترگمان]ماژول encasement موارد را انتخاب کرده و سپس فهرست را چاپ می کند
[ترجمه گوگل]ماژول encasement موارد را انتخاب می کند و سپس لیست را چاپ می کند
9. Mr. Immelt said that the steel encasement of the reactors has yet to be breached, a critical element in preventing an even worse situation.
[ترجمه ترگمان]آقای ایملت گفت که the فولادی راکتورها هنوز نقض نشده است، یک عنصر حیاتی در پیش گیری از یک وضعیت حتی بدتر
[ترجمه گوگل]آقای Immelt گفت که قرار دادن فولاد راکتورها هنوز نقض نشده است، یک عامل مهم در جلوگیری از وضعیت حتی بدتر
10. The author of the paper has designed and developed the auto- encasement control system by adopting SCPU and ISP technology.
[ترجمه ترگمان]مولف این مقاله با اتخاذ فن آوری ISP و technology، سیستم کنترل خودکار - encasement را طراحی و توسعه داده است
[ترجمه گوگل]نویسنده مقاله طراحی و توسعه سیستم کنترل خودکار را با اتخاذ فن آوری SCPU و ISP طراحی کرده است
11. The problem of plates layout can be mapped into an encasement problem.
[ترجمه ترگمان]مساله چیدمان بشقاب را می توان در یک مساله encasement ترسیم کرد
[ترجمه گوگل]مشکل طرح صفحات را می توان به یک مشکل encasedement نقشه برداری کرد
12. The main influential factors on surgical results were whether presence of encasement of the basilar artery and its branches and of the arachnoidal cleavage plane between the tumor and the brain stem.
[ترجمه ترگمان]عوامل تاثیر گذار اصلی بر نتایج جراحی این بود که آیا حضور of شریان basilar و انشعابات آن و مراحل تقسیم arachnoidal بین تومور و ساقه مغز وجود دارد
[ترجمه گوگل]عوامل اصلی تأثیرگذار بر نتایج جراحی عبارت بودند از: وجود انسداد شریان basilar و شاخه های آن و فاصله هواپیما از میان تومور و ساقه مغز
13. The work included several procedures : checking the amount, appraisal, classification, encasement and remake.
[ترجمه ترگمان]این کار شامل چندین مرحله بود: بررسی میزان، ارزیابی، طبقه بندی، encasement و بازسازی
[ترجمه گوگل]این کار شامل چندین روش بود: بررسی مقدار، ارزیابی، طبقه بندی، بسته بندی و بازسازی
14. Metal, plastic or fibre tube fitted to wall, ceiling or under platform of exhibit used as an encasement for electrical leads.
[ترجمه ترگمان]لوله های فلزی، پلاستیکی یا فیبر نصب شده بر روی دیوار، سقف یا زیر سکوی نمایشگاه به عنوان an برای هدایت الکتریکی استفاده می شوند
[ترجمه گوگل]لوله های فلزی، پلاستیکی یا فیبر برای دیوار، سقف و یا زیر پلت فرم از نمایشگاه استفاده می شود به عنوان یک پوشش برای هدایت الکتریکی
15. Now has no way to put in for sure whether being able to or not, we may squeeze these things in in the process of encasement to the full going in.
[ترجمه ترگمان]اکنون هیچ راهی وجود ندارد که مطمئن شوید که آیا قادر به انجام این کار هستید یا خیر، ممکن است این چیزها را در فرآیند encasement به مرحله کامل وارد کنیم
[ترجمه گوگل]در حال حاضر هیچ راهی برای مطمئن شدن در مورد اینکه آیا قادر بودن یا نه، ما می توانیم این چیزها را در فرآیند محکم کردن به کامل شدن درگیر کنیم