کلمه جو
صفحه اصلی

federalism


معنی : فدرالیسم، اصل دولت ائتلافی
معانی دیگر : نظام حکومت فدرال (اصل خودمختاری ایالت ها در زیر چتر یک دولت مرکزی)، هواداری از نظام فدرال، فدرال گرایی، همبستگان گرایی

انگلیسی به فارسی

فدرالیسم، اصل دولت ائتلافی


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
(1) تعریف: the principles of federal government.

(2) تعریف: support for a government based on federal principles.

• form of government in which separate states unite under a central authority while retaining limited powers of government; principles of the federalist party
federalism is belief in or support for a federal system of government, or this system itself.

مترادف و متضاد

فدرالیسم (اسم)
federalism

اصل دولت ائتلافی (اسم)
federalism

جملات نمونه

1. Federalism implies a plurality of political authorities, each with its own powers.
[ترجمه ترگمان]Federalism دلالت بر تعدد مقامات سیاسی، هر یک با قدرت خود دارد
[ترجمه گوگل]فدرالیسم به معنی تعدادی از مقامات سیاسی است، هر کدام با قدرت خود

2. They argue that the amendment undermines Canadian federalism.
[ترجمه ترگمان]آن ها استدلال می کنند که این اصلاحیه، فدرالیسم کانادا را تضعیف می کند
[ترجمه گوگل]آنها استدلال می کنند که اصلاحیه فدرالیسم کانادایی را تضعیف می کند

3. Federalism is intended to diminish the power of the central state.
[ترجمه ترگمان]Federalism برای تضعیف قدرت دولت مرکزی در نظر گرفته می شود
[ترجمه گوگل]فدرالیسم در نظر دارد تا قدرت دولت مرکزی را کاهش دهد

4. Far from acting as a buffer against Federalism, it will actually assist it.
[ترجمه ترگمان]دور از عمل به عنوان یک ضربه گیر درمقابل Federalism، واقعا به آن کمک می کند
[ترجمه گوگل]در واقع، به عنوان یک بافر در برابر فدرالیزم، به واقع به آن کمک می کند

5. This system of intergovernmental transfers is called fiscal federalism.
[ترجمه ترگمان]این سیستم انتقالات درون دولتی فدرالیسم مالیاتی نامیده می شود
[ترجمه گوگل]این سیستم انتقال بین دولتی فدرالیسم مالی نامیده می شود

6. Rather federalism and local government constitute an efficient division of political labour, which permits a functional segmentation of the state.
[ترجمه ترگمان]در عوض فدرالیسم و دولت محلی تقسیم کارآمد کار سیاسی را تشکیل می دهند که به تقسیم بندی کارکردی دولت اجازه می دهد
[ترجمه گوگل]فدرالیسم و ​​دولت محلی به جای تقسیم کارآمد از نیروی سیاسی است که تقسیم بندی عملکردی دولت را اجازه می دهد

7. There is nothing uniting about federalism.
[ترجمه ترگمان]هیچ چیز به جز federalism نیست
[ترجمه گوگل]هیچ چیز در مورد فدرالیسم متحد نیست

8. The Reagan New Federalism also signalled an increased dependence of urban areas on state government.
[ترجمه ترگمان]دولت ریگان جدید همچنین به افزایش وابستگی مناطق شهری در دولت ایالتی اشاره کرد
[ترجمه گوگل]فدرالیسم جدید ریگان همچنین به افزایش وابستگی مناطق شهری به دولت دولتی اشاره کرد

9. Federalism Article 50 extends the provisions of the Covenant to all parts of federal states.
[ترجمه ترگمان]ماده ۵۰ مقررات این میثاق را به تمام بخش های ایالات فدرال تعمیم می دهد
[ترجمه گوگل]فدرالیسم ماده 50 مقررات میثاق را به تمام قسمتهای دولت فدرال گسترش می دهد

10. It turned to federalism for the solution; a solution in keeping with its history.
[ترجمه ترگمان]برای راه حل به فدرالیسم کمک کرد؛ راه حلی برای حفظ تاریخچه آن
[ترجمه گوگل]این راه حل برای فدرالیسم تبدیل شده است؛ یک راه حل با تاریخ خود

11. Federalism remains a very important feature of American politics.
[ترجمه ترگمان]Federalism یکی از ویژگی های بسیار مهم سیاست آمریکا است
[ترجمه گوگل]فدرالیسم یک ویژگی بسیار مهم سیاست آمریکا است

12. We identified co-operative federalism with concurrent powers as a contrast to competitive federalism and exclusive powers.
[ترجمه ترگمان]ما فدرالیسم مشترک را با قدرت های همزمان بعنوان یک مقایسه با فدرالیسم رقابتی و قدرت انحصاری شناسایی کردیم
[ترجمه گوگل]ما فدرالیسم همکاری را با قدرت های همزمان به عنوان رقابت با فدرالیسم رقابتی و قدرت های منحصر به فرد شناسایی کردیم

13. Federalism has spiked the guns of would-be autonomy-seekers.
[ترجمه ترگمان]Federalism the را افزایش داده است که به دنبال خودمختاری هستند
[ترجمه گوگل]فدرالیسم دارای اسلحه های مستقل استقبال می شود

14. Advocation on federalism from contemporary Taiwan scholar is still lack of practice.
[ترجمه ترگمان]advocation روی فدرالیسم از دانشمند معاصر تایوان هنوز هم فاقد تمرین است
[ترجمه گوگل]اعتراض به فدرالیسم از محققان معاصر تایوان، هنوز در عمل نیست

15. The established federalism after Indian independence is remarkably characteristic of centralization, and it is considered as "Centralist Federalism".
[ترجمه ترگمان]فدرالیسم تثبیت شده بعد از استقلال هند ویژگی های قابل توجهی از تمرکز است و به عنوان \"centralist Federalism\" در نظر گرفته می شود
[ترجمه گوگل]فدرالیسم ثابت شده پس از استقلال هند، به طور قابل ملاحظهای از تمرکز، مشخص است و به عنوان 'فدرالیسم مرکزی' در نظر گرفته شده است


کلمات دیگر: